(zombie) مارخدا، خدایی بشكل مار(در میان سرخ پوستان)، روحی كه بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول كرده و انراجان تازه بخشد، انسان زنده شد، ادم احمق. Zombi
(zombi) مارخدا، خدایی بهشكل مار(در میان سرخ پوستان)، روحی كه به عقیده سیاهپوستان به بدن مرده حلول كرده و انراجان تازه بخشد، انسان زنده شد، ادم احمق. Zombie
بخش ، قلمرو، مدار، (در جمع) مدارات ، كمربند، منطقه ، ناحیه ، حوزه ، محات كردن ، جزء حوزهای به حساب آوردن ، ناحیهای شدن. Zone