موسيقى مناطق مرکزى مازندران (از سارى تا نوشهر)

موسيقى اين مناطق بر پايه اصيل‌ترين و کهن‌ترين نغمه‌ها و تکه‌هاى چوپانى مازندران شکل گرفته است. در مقايسه با موسيقى دستگاهى ايران موسيقى اين مناطق با مقام شور و دشتى قابل مقايسه است.


محور اصلى موسيقى اين بخش از سوى پنج مقام آوازى و زين و پرقدمت يعني؛ تبرى بلند، تبرى کوتاه، کتولى بلند، کتولى کوتاه يا کل حال و ميون کتولى و تعداد زيادى تکه‌هاى سارى چوپانى است بر محور همين مقامات آوازى و سازي، تعداد قابل‌توجهى شبه مقام منظومه‌هاى آوازي، ريز مقامات و قطعات‌سازى و چوپانى و موسيقى مراسمى شکل گرفته است که در مجموع اساس موسيقى آوازى و سازى مازندران را تشکيل مى‌دهند.


مهم‌ترين سازهاى رايج در مناطق مرکزى مازندران عبارتند از: لله‌وا (نى‌چوپاني) و سورنا و دور سرکتن (نقاره سفالى مضاعف) و تا حدودى کمانچه.

موسيقى على‌آباد کتول

على‌آباد کتول از نظر جغرافيائي، شرقى‌ترين منطقه تبرى زبان استان مازندران به‌شمار مى‌آيد. تنوع واژه‌ها در زبان تبرى على‌آبادى و ارتباط آن با ساير اقوام هم‌جوار و مهاجر مازندران تأثير ويژه‌اى در موسيقى اين ناحيه داشته است. که در اين ميان دو جريان بزرگ موسيقيائى يعنى موسيقى ترکمنى و خراسانى بيشترين تأثير را در موسيقى اين ناحيه به‌جا گذاشته‌اند. به‌عبارت ديگر، تنه موسيقى تنومند موسيقى کتولي، ريشه‌هاى خود را از سمت شمال به دشت‌هاى ترکمن‌نشين و از سوى مشرق به سرزمين خراسان و مناطق ترک‌نشين و کردنشين آن دوانيده است. بنابراين از يک سو شاهد دريافت و روايت‌هاى ويژه‌اى از ”هوائي“ خراسانى در آميزش با برخى جنبه‌هاى موسيقى ترکمنى هستيم و از سوى ديگر شاهد بسيارى از مختصات موسيقى شرق مازندران در موسيقى کتولى هستيم.


تنوع سازها در اين منطقه نيز حرکت از تنوع زبانى و نژادى اين ناحيه دارد.


سازهاى اين منطقه عبارتند از دوتار، سازى با منشاءِ ترکمنى و خراساني، نى هفت‌بند (لله‌وا)، نى سنتى ترکمنى (يدبقوم)، دهل، شمشاد، کمانچه، سورنا.


مقامات اين منطقه نيز در سه مقام بزرگ هوائى قابل تقسيم‌بندى هستند.

موسيقى گدارى

گدارها، تيره‌اى از خنياگران هستند که در مناطق مختلفى از تاريخ همراه با آهنگران، بازگيران و نجاران از هند به سرزمين ما کوچانده شده‌اند. گدارها که امروزه به‌عنوان اقليتى غيررسمى و مستحيل شده در زبان، فرهنگ و آداب و رسوم مازندراني، بالغ بر سى‌هزار نفر مى‌شوند، هنوز از دو طريق يعنى رنگ پوست و موسيقى توانسته‌اند هويت قومى‌ خود را محفوظ نگه دارند. گدارها به‌دليل نوع پيشينه و مهارت در خنياگرى تأثير به‌سزائى در موسيقى شرق مازندران به‌جاى گذاشته‌اند. موسيقى گدارى در واقع بيان ويژه‌اى از موسيقى مازندران است که با احساس، دانش و فرهنگ موسيقى قوم گدار عجين شده است تا بر زمينه رنج‌ها و مشتقات تاريخى اين قوم، روايتى حزن‌انگيزتر و دردمدانه‌تر از آن به‌دست دهد.


در موسيقى‌ گدارى کمانچه رواج بيشترى از نى (لله‌وا) دارد و هم‌چنين از دايره و تمبک بيشتر از نقاره و ديگر سازهاى کوبه‌اى منطقه مازندران استفاده مى‌شود.

موسيقى غرب مازندران

موسيقى مناطق غربى مازندران (بين منطقه چالوس تا غرب رودخانه نشتا ـ نشتارود) از آنجا که در مجاورت مناطق شرقى گيلان قرار دارد و محل تلاقى دو فرهنگ موسيقى است موسيقى اين منطقه ترکيبى از خصوصيات موسيقى نواحى شرق گيلان چون ديلمان و اشکور و نواحى مازندران است.


در منطقه دو هزار در مازندران‌غربي، با نواهاى چوپانى بسياري، که نام اصيل آنها فراموش شده، مواجه مى‌شويم که شباهت زيادى با ”گله را بردن“ و ”ميش‌حال“ در مناطق مرکزى مازندران دارند، سورنانوازان اين منطقه نيز نغماتى اجراء مى‌کنند که بى‌شباهت به ”رووني“ ”يک‌چوبه“ نيست. و اين در حالى است که برخى نغمات گيلانى با تغييراتى در مازندران غربى شنيده مى‌شود. در موسيقى عروسى نيز با قطعاتى وام گرفته از گيلان چون ”ورزاجنگ“، ”پهلواني“، ”رقص قاسم‌آبادي“ و... نيز مواجه هستيم که توسط سورنا و دهل به اجراء در مى‌آيد.


سازهاى رايج اين منطقه عبارتند از: ني، سورنا و دهل.

موسيقى شرق مازندران

موسيقى شرق مازندران که امروزه از مياندورود سارى تا کوهپايه‌هاى تبرى‌زبان گرگان مورداستفاده قرار مى‌گيرد. در ارتباط با موسيقى روائى ـ منظومه‌اى مناطق ديگر ايران و نيز موسيقى نواحى مازندران قرار مى‌گيرد. گدارها نقش عمده‌اى در تکميل و تکوين اين موسيقى داشته‌اند.


مهم‌ترين ساز رايج در موسيقى شرق مازندران دوتار است. دوتار در شرق مازندران به احتمال، سازى مهاجر است که طى سده‌هاى اخير از موسيقى منطقه گرگان دشت ترکمن به‌منطقهٔ شرق مازندران مهاجرت کرده است. هسته مرکزى موسيقى شرق مازندران دو مقام بزرگ ”هرائي“ است که خود در موسيقى ترکمنى و موسيقى شمال خراسان ريشه دارد. بر بستر اين دو مقام بزرگ، چندين شعبهٔ مقام و نيز منظومه‌هاى متعدد شکل گرفته است. مضامين شعرى در موسيقى شرق مازندران دربرگيرنده داستان‌هاى عاشقانه. روايت‌هائى از کوچ و مهاجرت، اندوه و غربت و آرزوهاى شيرين و دست‌نيافتنى است.