نقش و اهميت چوپانان از هنگام تخته‌قاپوى عشاير تاکنون دچار تغييرات عميق کيفى و کمى گرديده است. پيش از سال‌هاى ۴۷ - ۴۸ حقوق و مزد چوپانان در منطقهٔ شمال خراسان به‌صورت چنسى ”کالا“ پرداخت مى‌شد و پول در معاملات و قراردادهاى چوپانان با صاحبان دام نقشى نداشت. مزد چوپان برحسب قراردادها متفاوت بوده، ولى گندم، شير، بره و جو عمده‌ترين اقلام مزدى چوپان‌ها را تشکيل مى‌داد.(منظور از چوپان و نقش آن در اين مقاله چوپان‌هاى عشايرى کوچ‌نشين (Nomadism) است و با دو مورد چوپان‌هاى نيمه کوچ‌نشين (Nomadism ـ Sime) و چوپان‌هاى ترانس هيومانس ”رمه‌گرداني“ (Transhumance) تفاوت دارد.)


چوپانان معمولاً از افراد فاميل و خويشاوند همان طايفه بودند و به‌ندرت صاحبان دام‌ها چوپان را از افراد بيگانه و خارج از طايفه خود برمى‌گزيدند.


زمان قرارداد نيز متفاوت بوده به‌طورى که معمولاً از يک تا ۵ سال متغير بود. (اکنون قراردادها اغلب قراردادها يک‌ساله منعقد مى‌شوند) چوپان بر اساس عرف، سنت و قدرت سياسى و اجتماعى جاعه عشايري، حق نداشت تا هنگامى‌که قرارداد پايان مى‌پذيرفت. آن را نقش نموده و دام‌ها را رها کند و سرپيچى از قرارداد به‌عنوان نقض قانون و موجب اخراج از طايفه يا ايل مى‌شد.


در حال حاضر نيز چوپان بر اساس عرف و سنت گذشته قرارداد يک ساله را به هيچ عنوان نقض نمى‌کند.


چوپان با توجه به مهارت و تجربه‌ خود به نگهدارى دام مى‌پردازد. به جمع دام‌ها يک ”گله“ ـ Chaleh مى‌گويند. هر گله بين ۷۰۰ تا ۱۵۰۰ رأس دام (بز و گوسفند) را شامل مى‌شود. اصولاً چوپان از نظر هرم قدرت اقتصادى در بين عشاير داراى منزلت خاصى بوده و هست، چراکه حفظ دام‌ها (به‌عنوان سرمايهٔ عمدهٔ عشاير) بر عهدهٔ چوپانان است و با بررسى‌هائى که در بين ۱۸ طايفهٔ کوچ‌نشين شمال خراسان به‌عمل آمده است، مشخص گرديده که چوپانان در جامعهٔ عشايرى از اهميت خاصى برخوردار هستند به‌طورى که امروزه کمبود چوپان، مشکلاتى را براى عشاير به‌وجود آورده است.


در حال حاضر معمولاً تأمين خوراک، لباس، قند و چاى و کفش و کپنک (Kapanak) و چراغ قوه و باطرى و ساير وسايل چوپانى بر عهدهٔ صاحب گله است. اين موضوع در قرارداد از طرف صاحب گله. چوپان نيز دام‌ها را به تعليف نخواهد برد. اين موضوع يک قرارداد اجتماعى است که هيچ‌يک از دو طرف حق نقض آن را ندارند.


صاحب گله براى چوپان خود ارزش خاصى قايل است و سعى مى‌کند وى را راضى و دلگرم سازد، زيرا دلسردى چوپان موجب کم‌کارى وى شده و اين مسأله سوءتغذيه دام‌ها، تلف شدن آنها را بر اثر حملهٔ حيوانات درنده و دزديده شدن آنها توسط سارقين دام‌ها را در پى خواهد داشت.


پس از دههٔ ۵۰ به تدريج پول وارد قراردادهاى چوپانى گرديد و امروز، در منطقهٔ شمال خراسان علاوه بر وسايل فوق که بدان‌ها اشاره شد و صاحبان گله‌ها مکلف‌ به تأمين آنها هستند، بايد ماهانه يا سالانه مبلغى نيز به چوپان‌ها بپردازند. که ميزان آن نسبت به نوع چوپان، تعداد گله، تجربه و مهارت چوپان و به‌ويژه نسبت به هر ناحيه جغرافيائى متفاوت است.


دلايل وارد شدن پول در مبادلات جامعه عشايرى را مى‌بايست در توسعهٔ اقتصادى کشور و روابط پولى آن، به‌ويژه توسعهٔ شهرنشينى و روابط پولى بين روستا و شهر (بعد از اصلاحات ارضي)، وجود امنيت و خطوط ارتباطى در بين مسيرهاى کوچ جستجو نمود.


امروزه عشاير کرد براى خريد علوفه، گندم، جو، مرتع و... فقط پول مى‌پردازند و از تعداد پيله‌ورانى (Pilevar) که در گذشته در بين عشاير زياد بودند و کار خريد و فروش را به‌صورت مبادله‌اى و پاياپاى انجام مى‌دادند، به‌شدت کاسته شده است و تعداد اندکى هم که باقى مانده‌اند معاملات ار با پول انجام ميظدهند.


اکنون در جامعهٔ عشايرى شمال خراسان، سه نوع چوپان وجود دارد که به سه طريق ذيل انتخاب مى‌گردند:


۱. چوپانانى که جزء همان طايفه يا از ساير طوايف بوده و به طريقى با طايفهٔ دامدار. فاميل و خويشاوند هستند که در اصطلاح عشاير به آنها ”چوپان بومي“ گفته مى‌شود. مزد اين‌گونه چوپانان بيش از سايرين است و بين /۵۰،۰۰۰ ريال تا /۱۲۰،۰۰۰ ريال در ماه به نسبت هر ناحيه متفاوت است. مخارج خوراک و هزينهٔ لباس و ساير وسايل چوپان به عهدهٔ صاحبان دام مى‌باشد.


لازم به يادآورى است، اين وسايل براى يک چوپان ورزيده و ماهر بسيار حائز اهميت است به‌طورى که بدون چراغ قوه و چوب‌دستى خودش (به‌ويژه در نواحى ييلاقي) نمى‌تواند از دام‌ها محافظت نمايد.


در گذشته بعضى از چوپان‌ها که به نواحى مرزى و به دره‌ها و رشته ارتفاعات تسلط داشته و بر منطقه آشنائى داشتند، از مراتع خاک روسيه نيز استفاده مى‌نمودند. حتى چوپانانى وجود داشتند که به زبان روسى تسلط داشته و از قديم‌الايام از مراتع و جنگل‌ها مرزى روسيه استفاده مى‌نموده‌اند.


استپ‌هاى جمهورى ترکمنستان و سرخس شوروى سابق، داراى علوفه زياد و گونه‌هاى فراوان گياهى است که به همراه علف‌هاى ساوان و جنگل‌هاى ارس مراتع غنى را تشکيل مى‌دهند و عشاير کرد کمابيش از آن بهره مى‌برند. به‌عکس، مراتع نواحى شمالى خراسان به‌علت افزايش دام و بهره‌بردارى بيش از حد، تنوع گونه‌هاى گياهى و جنگلى را از دست داده است. هر سال نيز مقدارى از آن به زير کشت ديم رفته و به اين ترتيب دام‌ها با کمبود تغذيه مواجه شده و با کاه و جو و علوفه دستى تغذيه مى‌شوند.


۲. چوپانانى که از افراد فاميل يا خويشاوند عشاير نبوده و بيگانه هستند. اين چوپانان را فعلاً روستائيان مسير کوچ، ترکمن‌ها، افاغنه و کولى‌ها تشکيل مى‌دهند. اين‌گونه چوپانان داراى مزد و حقوق کمترى بوده و ماهانه ببن /۴۵،۰۰۰ تا ۸۰،۰۰۰ ريال دريافت مى‌نمايند. ضمناً مخارج خوراک، کفش، لباس، کپنک چوپانى و چراغ قوه و وسايل ديگر بر عهدهٔ صاحبان دام‌ها است.


امروزه مشکلات عشاير در زمينه يافتن چوپان خوب انعقاد قرار دارد پايدار بيشتر شده است، به‌طورى که با رفتن چوپان و نقض قرارداد در اواسط سال دام‌ها با سرنوشت نامعلومى روبه‌رو مى‌شوند. چوپانان بيگانه به‌دليل اينکه هيچ تعهدى به طايفهٔ خاصى ندارند. زياد قابل اعتماد نبوده و کمتر از آنها استفاده مى‌شود.


۳. نوع ديگر چوپانى که به آن گمارى (Gomany) نيز مى‌گويند. يک نوع تقسيم کار عادلانه جهت نگهدارى از دام‌ها رد بين خودمالکين دام در طوايف است ـ به اين ترتيب اعضائ هر محله که بين ۲ تا ۸ خانوار متفاوت است، دام‌هاى خود را به‌طور دسته‌جمعى به چرا مى‌برند. (تعداد دام هر خانوار مشخص و هرکس گوسفندان خود را از روى شکل ظاهرى آنها مى‌شناسد). هر روز يا هر هفته يک نفر چوپانى دام‌ها را به عهده مى‌گيرد. در اين زمينه عشاير از فرزندان پسر خود کمک زيادى مى‌گيرند.