به عقيدهٔ خراسانىها اگر زنى در دوران حاملگى و يا بههنگام زادن بميرد گناهان او بهکلى آمرزيده است و بهاصطلاح رختخواب او به بهشت مىافتد. وقتى او را دفن مىکنند تخممرغى در کنار جسد او در قبر مىگذارند تا اگر احياناً پس از مرگ وى شوهر او زن ديگرى اختيار کرد چشم آن زن از غم و رشک در گور نترکد و آتش حسد وى به تخممرغ بخورد.
اگر زنى در موقع وضع حمل فوت کند و فرزند او نيز با وس سقط شود مرغ يا خروسى مىکشند و لاشهٔ آنرا در گودالى بين گور مادر و گور طفل مدفون مىسازند تا عدد مردگان از دو بگذرد و به سه برسد و عقيده دارند که اگر اينکار را نکنند بهزودى يکى از افراد خانوادهٔ آنها خواهد مرد.
هرگاه زن حاملهاى چند روز پيش از وضع حمل بميرد معتقد هستند که شکم او به زودى پس از انقضاء نه ماه و نه روز در قبر خواهد ترکيد و بچهٔ او در زير خاک از وى متولد خواهد شد بدين جهت پس از دفن جسد او يک نى بلند بهطور عمودى در قبر او مىگذارند بهنحوى که يک سر نى ميان دو پا و زير شکم او قرار بگيرد و سر ديگر او در هوا و از قبر بيرون باشد تا اگر بچه به دنيا آمد بتواند از سوراخ نى تنفس کند و دچار خفگى نگردد. علاوه بر اين يک نفر مراقب هم اجير مىکنند و در کنار قبر مىنشانند. اين شخص چند روز متوالى در همانجا مىماند و گوش خود را به دهانهٔ نى مىگذارد و مراقبت مىکند بهمحض آنکه صداى گريهٔ طفلى را از درون قبر شنيد شتابان خبر به کسان آن زن مىبرد آنها مىآيند گور را مىشکافند و بچه را زير خاک بيرون مىآورند . اين قسم کودکان را که در قبر از مادر زاده مىشوند گورزا مىخوانند. بهعقيدهٔ عوام بچههاى گورزا سر آنها بزرگ و قد آنها بسيار کوتاه مىشود و عموماً زيرک و هوشيار از آب در مىآيند.