روى قبر مرده سنگ مسطح و نسبتاً بزرگى که نام ميت و تاريخ فوت او بر آن نقش شده است نصب مى‌کنند. اين سنگ عموماً شکل هندسى دارد و معمولاً يا ”کتابي“ است يا ”محرابي“ يا ”صندوقي“٭ در وسط سنگ عباراتى نظير: ”آرامگاه مرحوم گل محمد ولد کربلائى حسن“ يا ”آرامگاه مرحوم مغفور و مبرور جنت مکان خلد آشيان حاجى احمد کرباسى ولد حاج على‌اکبر...“ و يا: ”کُلُّ نفسٍ ذائِقَةُ الموُت، مرقد مرحمت و غفران پناه رضوان جايگاه عليين آرامگاه مرحوم خيّرالحاج حاجى على اکبر طاب ثراه...“نقش مى‌کنند و تاريخ وفات مرده را در قسمت بالاى سنگ يا پائين آن حک مى‌کنند. گاهى جملهٔ ديگرى مانند: ”برحمت ايزدى پيوست و دل به شفاعت على بست“ و با بيتى مانند:


ندارم هيچ‌گونه توشهٔ راه به‌جز لاتقنطوا من رحمت‌الله


٭ در خراسان براى تهيهٔ سنگ قبور از يک نوع سنگ شبستى دگرگون شده به نام ”Talcschiste“ استفاده مى‌کنند زيرا سنگى نرم و چرب است و به سهولت به اشکال مختلف درمى‌آيد و چون در مقابل حرارت نيز مقاومت مى‌کند از آن براى تهيهٔ ديگ سنگى نيز استفاده مى‌کنند و به‌همين سبب سنگ مزبور را ”سنگ هرکاره“ (هرکاره = ديگ سنگي) مى‌خوانند. اين سنگ را بيشتر از کوه‌هاى خلج واقع در دامنه جبال بينالود استخراج مى‌کنند.


به‌دنبال جملات سابق مى‌افزايند و دورتادور سنگ نيز يکى از اشعار زير را با خط برجسته و سياه‌رنگ حک مى‌کنند:


بخوان تو سورهٔ الحمد تا کنى شادم خوش آمدى به مزارم نموده‌اى شادم
با فاتحه‌اى روح مرا شاد کنيد ياران و برادران مرا ياد کنيد
اى رفته به صد حسرت از اين عالم فانى بر کنده دل از عمر در ايام جوانى
از خاک لحد دوست به مهمانيت آمد چون شاخ گلش در چمن جان بنشاني


آنچه بيش از همه در سنگ قبور جلب توجه مى‌کند اشکال و تصاويرى است که به‌دست سنگ‌تراشان پاکدل و با ذوق بر روى آنها نقش شده است. نقوش و تصاوير مزبور هريک از انديشهٔ خاصى مايه گرفته و معرف بخشى از حيات روحانى يا مادى صاحب قبر است يعنى اعتقادات و افکار و اعمال و حتى کار و شغل او را بيان مى‌دارد. مثلاً مهر و تسبيح علامت زهد و تقوى و شانه علامت آراستگى و پيراستگى شخص متوفى است، شانهٔ يک‌طرفه نشانهٔ مرد بودن و شانهٔ دوطرفه علامت زن بودن ميت است، آچار و چکش نشان مى‌دهد که صاحب قبر در زمان حيات خود مکانيسين يا آهنگر بوده و قيچى مى‌رساند که وى شغل خياطى داشته و براى مردم جامه‌دوزى مى‌کرده است.

اشکال مختلف نسنگ قبر در خراسان

- صندوقى


- کتابى


- محرابى


بعضى از نقوش و تصاوير نيز احساسات و آرزوهاى بازماندگان ميت را به مجاز و استعاره نسبت به وى بيان مى‌کند يعنى در حقيقت نقش خيال و آرزوى آنان براى عزيزان از دست رفتهٔ خود مى‌باشد: خاندان داغ‌ديدهٔ ميت به‌دست سنگ‌تراش محل تصوير لاله‌اى بر گور او نقش مى‌کنند، تا در عالم خيال نور به قبر وى بتابانند و ظلمتى را که در اندرون خاک و تنگناى قبر، مرده را در برگرفته است از پرتو شمع فروزان درون لاله بزدايند و به اين وسيله از خوف و وحشت قبر بکاهند، تصوير گلاب‌پاش بر سنگ مى‌کشند تا در عالم تصور و انديشه قبر عزيز خود را به بوى گلاب و عطر گل محمدى معطر سازند،٭ بر سنگ گور جوان ناکام خانوادهٔ خويش شاخه گلى نقش مى‌کنند و بلبلى هم در کنار آن مى‌تراشند که منقار از هم گشوده و مشغول نغمه‌سرائى است با اين نقش که باز هم تجسم يک انديشه است مى‌خواهند بگويند که بلبل خاندان آنها هنوز از باغ زندگانى گل مراد نچيده و از نخل حيات ثمر نگرفته است که دست اجل او را به زير خاک تيره کشيده است.


٭اگرچه به‌ظاهر تصوير يک گلابپاش نمى‌تواند هرگز بوى خوش ايجاد کند و قبر يا مشام مرده را معطر سازد وليکن چون مردم متدين و پاکدل عقيده دارند که گل سرخ از ريختن عرق پيشانى پيغمبر اکرم (ص) بر زمين سبز شده است (و به‌همين سبب هم آن‌را گل محمدى مى‌خوانند) گلاب در نزد آنان قدر و منزلتى بزرگ دارد و جزئى و نشانه و آيتى از وجود پاک آن حضرت است و از اين‌رو ظرف محتوى گلاب را هم محترم مى‌شمارند و نقش آن‌را بر روى گور نيز مبارک مى‌دانند.


اکنون براى آنکه خوانندگان از نقش و نگار سنگ‌هاى قبور در خراسان اطلاع بيشترى حاصل کنند و تصوير اين نقوش بهتر در ذهنن آنها مجسم شود ذيلاً چند نمونه از آنها را که از روى سنگ‌هاى گورستان‌هاى اطراف مشهد و نيشابور و تربت حيدريه بدون هيچ‌گونه تصرف و تغييرى نقاشى شده است نقل مى‌کنيم:


(شکل‌هاى صفحهٔ‌ ۱۸۹)


(شکل‌هاى صفحهٔ‌ ۱۹۰)


چند تصوير از سنگ قبور در خراسان