ايل بچاقچى يکى از ايلات بزرگ کرمان است که امروزه بخش عمده آن در بلورد و روستاهاى دور و بر و نزديک آن يکجانشين شده است. بچاقچى‌ها تا حدود سى‌سال پيش کوچ مى‌کردند و زندگى چادرنشينى داشتند. مرکز ايل ده ”بلورد“ بود و سران ايل در آنجا زندگى مى‌کردند. آخرين خان آنها حسين‌خان بچاقچى بود. پس از او هرم سلسله مراتبى قدرت ايل که در رأس آن خان و سپس کلانتران و ريش‌سفيدان و کدخدايان و سرايشوم‌ها قرار داشتند به‌تدريج فرو ريختند. و امروزه از آن تنها قاعده هرم که ايشوم‌ها باشند، باقى مانده است.


ايل بچاقچى از چندين طايفه و تيره تشکيل مى‌شود و کوچک‌ترين واحد آن ايشوم ـ eysum است که شامل چند خانوار مى‌باشد ايشوم ترکيب ثابتى ندارد و معمولاً چند خانوار با توافق يکديگر تشکيل يک ايشوم را مى‌دهند، به همين لحاظ به اصطلاح خودشان خانوارهاى يک ايشوم با يکديگر ”شريک گله“ هستند. اين خانوارها ممکن است با يکديگر خويشاوند باشند يا نباشند، و ممکن است يک خانوار عضو ايشوم در پايان سال دامدارى (آخر بهار) به‌دليل عدم توافق يا به‌دلايل ديگر از شريک گله‌هاى خود جدا شود و به ايشوم ديگر بپيوندد. به‌طور کلى خانواده در ايشوم هسته‌اى است و از استقلال نسبى برخوردار است. اما هر خانواده با ساير خانواده‌هاى عضو ايشوم در مجموعه کارها يک همبستگى اجتماعى دارد. از جمله کليه دام‌هاى ايشوم در يک گله جمع مى‌شوند و اغلب امور توليدى و اجتماعى ايشوم به‌شکل تعاونى انجام مى‌گيرد.


هر ايشوم يک نفر ”سرايشوم“ دارد و هر طايفه و تيره يک ”ريش‌سفيد“. ريش‌سفيدهاى طايفه را خان هم خطاب مى‌کنند. تا حدودى سى‌سال پيش در رأس تمام ايل يک خان قرار داشت که در واقع ايلخان بود. چنانکه قبلاً توضيح داه شد، امروزه از نظام سنتى سلسله مراتبى ايلى در ميان بچاقچى‌ها خبرى نيست. هر ايشوم تقريباً در کار خود مستقل است و رعايت ريش‌سفيد طايفه و تيره بيشتر به‌جهت احترام است و آنها جز در موارد خاصى مانند ميانجى‌گرى و ريش‌سفيدى براى حل اختلافات، نقش عمده‌اى در تصميم‌گيرى‌ها ندارند.


ايشوم‌هاى تيره‌هاى مختلف ايل که هنوز ييلاق و قشلاق مى‌کنند، ضمن اينکه در کار خود استقلال دارند، با ساير ايشوم‌هاى هم مرتع براى کوچ و استفاده از مرتع هماهنگى مى‌کنند. مسير کوچ اين ايشوم‌ها تقريباً در همان محدوده سابق قلمرو ايل بچاقچى مى‌باشد.

اقتصاد کوچ‌نشينى ايل بچاقچى

اقتصاد کوچ‌نشينان بچاقچى براساس پرورش دام استوار است که در کنار آن به امور کشاورزى نيز مى‌پردازند. واحد توليد در بين آنها خانوار است که يک واحد مصرف نيز هست. دامپرورى که مهم‌ترين ممر معاش ايل مى‌باشد. در طول سال اين کارها را لازم دارد: چراندن گله، نگهدارى دام‌هائى که تابستان آنها را به ييلاق نمى‌فرستند. نگهدارى بره و بزغاله‌ها، رسيدگى به دام‌هاى ديگر مانند گاو، الاغ و غيره، شيردوشى و تهيه فرآورده‌هاى شيرى و پشم‌چينى و فروش محصولات دامى و جمع‌آورى و فروش کود که بيشتر اين کارها بر محور تعاون انجام مى‌گردد.


عشاير مجبور هستند قسمتى از محصولات دامى خود را به فروش برسانند و در ازاء آن کالاهائى را که خود توليد نمى‌کنند خريدارى نمايند. براى مثال در گذشته گوشت تعداد زيادى از بره‌ها و بزغاله‌هاى نر مستقيماً به‌مصرف خود ايل مى‌رسيد. ولى امروزه به‌دليل بالا بودن مخارج زندگى ناچار هستند گوشت کمترى مصرف کنند و با فروش دام‌هاى خود در شهرها کمبود هزينه زندگى خود را تأمين کنند.