دستبوسون
معمول است که داماد با يکى دو نفر از نزديکان او به خانه مادرزن مىرود و دست او را مىبوسد، و مادرزن هم روى او را همچنين مادرزن موظف است هديهاى به داماد خود بدهد.
عروسى
روز قبل از عروسى حجله مىبندند و برنج پاک مىکنند، که اين مراسم با شادى و شعف و خواندن واسونک همراه است.
اين برنجها چهل منى و چهل و چار آبش مياد | ||
عروس ما بچه ساله سرشب خوابش مياد | ||
چه خوشه فصل بهار و چه خوشه عيش برار برادر | ||
چه خوشه بلبل بخونه تا ببنديم حجله را | ||
آمديم حجله ببنديم نيامديم سيل بکنيم | ||
آتيش بنداز تو سماور تا چاهى ميل بکنيم |
براى آوردن عروس عدهاى به خانه عروس مىروند در اين مجلس با شربت و پالوده از سورىها پذيرائى مىشود رسم است که ياران داماد چيزى را مىدزدند، اين چيز دزدىشده ممکن است ليوان، قاشق، يا استکان باشد.
معتقد هستند اينکار سبب خواهد شد که داماد زودتر موفق به انجام وظيفه مخصوص خود گردد. چون خواستند عروس را ببرند پدرعروس تا قباله عروس را از ياران داماد نگيرد اجازه بردن عروس را نمىدهد.
در همين مجلس مىخوانند:
اى خدا واى الله چقدر وايسيم سرپا | اذنى از آقاش بگيرين تا بريم دست خدا | |
اومديم و اومديم مىگوئيد دير اومديد | گل بهدست دستمال بهدست و شاد و خرم اومديم |
اين واسونک را هم ياران عروس مىخوانند:
يک اتاق خالى کنيد و فرش گلکارى کنيد | گل مياد خونه شما مث گل نگهداريش کنيد |
زيربغل عروس را خواهران داماد مىگيرند و آينه سنگى بزرگى جلو روى او گرفته بهطرف خانه داماد راه مىافتند اهالى محل روى سر آنها گلاب مىپاشند. نرسيده به خانه داماد، داماد به پيشواز عروس مىآيد و عروس را با خود به خانه مىبرد. در حجله، بزرگتر خانواده دست عروس و داماد را بههم مىدهد، بايد دست داماد روى دست عروس قرار بگيرد، تا براى هميشه داماد بر عروس مسلط باشد. خانواده عروس هم همين را مىخواهند چه بسا مابين دو خانواده بر سر همين موضوع جر و مواقعه مىشود. در حجله انگشتهاى کوچک عروس و داماد را با گلاب مىشويند و عروس و داماد سکههائى را که قبلاً در دست گرفتهاند در ظرفى که زير دست آنها گرفتهاند مىاندازند، اين گلاب را معمولاً پاى درخت سبزى مىريزند.
داماد در حجله هديهاى به نام روگشا به عروس مىدهد. در حجله بهسر عروس و داماد پول و نقل مىريزند.
صبح عروسى چون داماد موافق شده باشد بهعنوان پيروزى زنها کل مىزنند. آنگاه داماد به ديدن مادرزن خود مىرود ضمن بوسيدن دست او مادرعروس را با خود به خانه خود مىآورد.
هدايائى را که براى عروس و داماد مىآورند صبح عروسى به همه نشان مىدهند در شيراز به اين هدايا گل مىگويند. همچنين جهاز عروس را که بايد حتماً همه ببينند.
اينهم معتقدات مردم شيراز درباره عروس:
- اگر عروس تهديگ دوست داشته باشد، شب عروسى باران مىبارد.
- چون عروس در شب عروسى برقصد نان ارزان خواهد شد.
- اگر آئينه عروس بشکند عروس بدبخت خواهد شد.
- اگر عروس را عقد کنند ولى عروسى نکنند معتقد هستند که يکى از اقوام عروس و داماد مىميرد در اصطلاح مىگويند شکار کرده است.
- در موقعىکه دو نفر تازه عروسى کرده باشند و يکى از اقوام آنها بميرد مىگويند عروس بدقدم بوده است. صبح عروسى آبچله عروس را مىزنند.
پاگشا
هفتهاى بعد از عروسى در شيراز رسم است که پدرعروس داماد و ياران او را به شام يا ناهارى دعوت مىکند که بدين مراسم پاگشا مىگويند. بعد از پدرعروس نوبت به ديگران مىرسد. در پايان بد نيست اين نکته را هم بخوانيد چون جوانى دختر را نامزد کرد رسم است که از آن به بعد در هر عيدى مخصوصاً عيد قربان و عيد نوروز براى نامزد خود مىبايستى عيدى بفرستد، که عيدىها را در خوانچه گذاشته به خانه عروس مىبرند. در مقابل هنگامىکه دختر به خانه شوهر رفت مادرعروس بايد همينکار را انجام دهد مخصوصاً در عيد فطر. در ماه رمضان هم بايد مادرعروس يک افطارى کامل که به اين روز والوان مىگويند براى داماد خود بفرستد.