- نامزدى:

ابتدا دختر و پسر همديگر را مى‌بينند. اگر از همديگر خوششان آمد، پسر مادر يا خواهر و يا هر يکى از اقوام خودش را به خواستگارى مى‌فرستد. در صورتى‌که جواب خواستگارى مثبت باشد صبح روز بعد براى عروس لباس و حلقه مى‌خرند. آنگاه شب خانواده عروس براى صرف چاى به خانه داماد دعوت مى‌شوند. پس از نوشيدن چاى همگى به خانهٔ عروس مى‌روند و لباس و حلقه را به دختر مى‌دهند و مبارک‌باد مى‌گويند. چند روز بعد زن‌هاى خانواده داماد به خانه عروس مى‌روند و روى سر او چارقد مى‌بندند. در اين مراسم مام دوست‌هاى عروس شرکت دارند. بدين وسيله دختر و پسر با هم نامزد مى‌شوند. نامزدى‌ دو يا سه سال طول مى‌کشد و در اين مدت دختر و پسر نبايد همديگر را ببينند. البته ديدارهاى دور از ديد افراد خانواده صورت مى‌گيرد و در اين ديدارها هم عرف و سنت‌ها رعايت مى‌شود. رسم است که در عيد نوروز داماد براى عروس عيد ببرد و هر ميوه‌اى که رسيد بايد براى عروس تهيه کند که به آن ”نوبر“ مى‌گويند.


- عروسى:

پس از تعيين مهريه براى عروس لباس مى‌خرند و از نوازندگان براى برگزارى مراسم عروسى دعوت مى‌شود اين نوازندگان را ”عاشق“ مى‌گويند. عروسى سه شبانه‌روز طول مى‌کشد و در اين سه شبانه‌روز عاشق‌ها پيوسته ساز و ضرب مى‌زنند و به زبان محلى آواز مى‌خوانند. مراسم روز اول عروسى حنابندان نام دارد. مراسم حنابندان در شب اولين روز عروسى صورت مى‌گيرد. بدين ترتيب که زنى حنا درست مى‌کند و دست و پاى عروس و داماد را حنا مى‌گيرد. در طرفين داماد دو نفر وجود دارد که از دوستان صميمى او هستند طرف راست داماد ”ساقدوش“ و به دوست طرف چپ داماد ”سولدوش“ مى‌گويند در مراسم حنابندان که در خانه داماد صورت مى‌گيرد رسم است دست‌هاى ساقدوش و سولدوش را نيز حنا بگيرند چون عقيده دارند که اين کار شکون دارد. پس از پايان حنابندان داماد به کسى که حنا مى‌بندد مقدارى پول به‌عنوان انعام مى‌دهد.


- مراسم دومين روز عروسى:

صبح روز دومين روز عروسى داماد به شهر مى‌رود که حمام کند. ولى عروس در ده مى‌ماند و درخانه شستشو و آرايش مى‌کند. نزديکى‌هاى عصر داماد با اسب يا ماشين وارد ده مى‌شود. در اين موقع ”عاشق“ها پيش مى‌روند و ساز و ضرب مى‌زنند و مى‌خوانند. در اين مراسم خواهر و مادر عروس مى‌رقصند و داماد به آنها پول مى‌دهد که به‌عنوان ”شادباش“ است. سپس داماد به خانه مى‌رود و براى او چائى مى‌آورند و هر کس اين کار را مى‌کند از داماد انعام مى‌گيرد. شب که شد مادر عروس سه کله قند تهيه مى‌کند که يکى از آن سه تکه قند سوراخ دارد اين تکه را به سر و صورت عروس مى‌مالند ـ مردم عقيده دارند با اين کار عشق طرفين را نسبت به هم عميق مى‌کنند ـ دو تکه ديگر قند را در يک سينى قرار مى‌دهند. زنى اين سينى را حضور داماد مى‌برد در حالى که ساقدوش و سولدوش نيز تکه‌هاى ديگر را بر مى‌دارند و مى‌خورند.


- مراسم روز سوم يا سيب‌اندازي:

عصر روز سوم مراسم سيب‌اندازى است در اين مراسم عروس را تزئين مى‌کنند و بر اسب مى‌نشانند. در اين هنگام داماد به پشت بام مى‌رود. زنى يک سينى مقابل داماد مى‌گيرد که سه عدد سيب سرخ بزرگ در آن وجود دارد. داماد سيب‌ها را به طرف عروس پرتاب مى‌کنند. سيب‌هاى پرتاب شده را هر کس که برداشت مى‌خورد. گاهى اوقات نيز عروس‌ها زرنگى کرده و سيب را در هوا مى‌گيرند.


- زفاف:

بعد از مراسم سيب‌اندازى عروس را از اسب پياده مى‌کنند و به خانه داماد مى‌‌برند و دست به دست مى‌دهند. اگر داماد در شب زفاف احتياج به راهنما داشته باشد اتاق را به وسيله پرده به دو قسمت تقسيم مى‌کنند که در يک طرف پرده مشاطه که به زبان محلى ”ينکه“ ناميده مى‌شود مى‌نشيند. و در طرف ديگر عروس و داماد. در اين شب، ينکه هر تب شعر مى‌خواند.


- نتيجه:

فرداى شب عروسى فاميل‌ها پيش عروس و داماد مى‌روند و از داماد مى‌پرسند که عروس دختر بوده يا بيوه؟ اگر عروس دختر نباشد داماد روى سر او ماست مى‌ريزد و به اصطلاح ماست مى‌گيرد و اگر دختر باشد داماد در ديزى را بر مى‌دارد و در پناه آن دختر را مى‌بوسد و اين به آن منظور است که بوسه آنها را کسى نبيند. در اين هنگام که نتيجه حاصل شد که عروس دختر بوده، فاميل‌هاى آنها به او پول هديه مى‌دهند و روى سر او چارقد قرمز مى‌بندند. سپس عروس و داماد به خانه پدر عروس مى‌روند. پدر عروس گوسفند يا طلا و يا قالى يا مقدارى پول نسبت به استطاعت خود به آنها مى‌‌دهد زندگى آنها را شروع کنند.