در بسته و بوم بسته قلندر تو حياط جسته!


قوطى کبريت


چل قوطى چلبند قوطى چهل عروس تويه قوطى


قليون


دالان دراز ملا باقر قرقر مى‌کند تا طبل آخر!


نيام قداره


دالان دراز تنگ و تاريک آقا خوابيده دراز و باريک!


موى سر


يافتم، و يافتم پشت کوه انداختم


ماهى


قالى لب تافته گل به گل انداخته
قدرت پروردگار خوب به هم انداخته!


ترازو


عجايب صنعتى ديدم در اين دشت
که بى‌جانى پى جان‌دار مى‌گشت
عجايب صنعتى ديدم که شش پا دو سم داشت
عجايب‌تر از آن ديدم که يک دم در ميان داشت


زنبور عسل


يوزپلنگ بى‌دم نه جو خورده نه گندم
گشت زند بيابان نفع دهد به مردم


سر


پائين سنگ و بالا سنگ بالاش دو لوله تنگ
بالاش دو شع روشن بالاش کمون هندى
بالاش سرير شاهسون بالاش بازار ريسمون


زردک


زردم، زيرم، زيرزمين، معتبر


انار


صندوق ملک معصوم آورده به نخلسون
لابه‌لاش طلاکارى دونه‌هاش چو مرواري!