تاريخ افسانه‌اى تهران به شيث بن آدم و هوشنگ پيشدادي مى‌رسد. در عهد ساسانيان کيش زردشت در رى رواج يافت و چندين آتشگاه بزرگ در شمال و جنوب تهران ايجاد شد. آتشگاه نخستين قصران در فاصله ۳۰ کيلومترى مرکز تهران روبه‌روى يکى از ارتفاعات کوه توچال قرار داشت.


در فرهنگ آنندراج آمده است: شهر تهران در قسمت جنوبى شهر حاليه تهران بنا شده و خانه‌هاى پستى داشتند که شبيه به غار ولى به تدريج از طرف شمال توسعه يافت و منازل را بيشتر به سرچشمه قنوات نزديک کرده‌اند.



در کتاب تهران عصرناصري آمده است: تهران قبل از قرن شش هـ.ق يکى از روستاهاى ناچيز و کم‌اهميت بود و شهر رى که تقريباً در شش کيلومترى تهران قرار داشت، کانون عظيم تمدن و فرهنگ قديم اين خطه به شمار مى‌رفت. تا اين که با هجوم ويران‌گر مغول، جنگ‌هاى داخلي، کشمکش‌هاى مذهبى و تفرقه‌اندازى‌هاى فرقه‌هاى مذهبى و ... رى رو به ويرانى نهاد.


در کتاب عجايب‌البلدان آمده است: تهران قريه‌اى است معظم و ولايات رى داراى باغات زياد با اشجار و ثمرات خوب و فراوان و سکنه در خانه‌هاى سرداب مانند به سر مى‌برند، همين که دشمن حمله آورد، به خانه‌هاى تحتانى پناه مى‌برند که هر قدر محصور بودنشان امتداد يابد به سبب کثرت آذوقه که از فرط احتياط ذخيره کرده‌اند آسوده‌اند و ... و دايماً به سلطان عصر ياغى و باعساکر او در کارزار و زد و خوردند، ماليات خود را به مسکوک نمى‌پردازند، بلکه در عوض نقود رايج خروس و مرغ مى‌پردازند.


تا حمله مغول، هنوز هم تهران به صورت قريه‌اى نه چندان معتبر باقى مانده بود و مانند ديگر قراء ري، زير نظر خوارزمشاهيان اداره مى‌شد. ياقوت حموي سياح بزرگ عرب هنگام فرار از دست مغولان در سال ۶۱۷ هـ.ق از اين قريه ياد کرده است.


تهران دوره صفويه

اين دوره از حيات شهر تهران، از زمان شاه تهماسب صفوى (۹۴۸-۹۳۰ هـ.ق) آغاز مى‌شود. در اين زمينه دکتر ناصر تکميل همايون در کتاب تاريخ اجتماعى و فرهنگى تهران آورده است: شاه تهماسب صفوى که به دليل مدفون بودن جد اعلاى صفويان - امامزاده حمزه (ع) - در جوار حضرت عبدالعظيم (ع) بارها از قزوين به زيارت اين اماکن مقدسه مى‌رفت، نخستين بار در سال ۹۴۴هـ.ق از قريه آباد تهران ديدار کرد و از آن خوشش آمد و به شکارگاه‌هاى آن علاقمند شد و چندين بار در سفرهاى خود در آن قريه اقامت گزيد.


او سرانجام در سال ۹۶۱هـ.ق دستور داد در پيرامون تهران که ۶۰۰۰ گام محيط آن بود، بارويى با يکصد و چهارده برج (به عدد سوره‌هاى قرآن مجيد) بنا کنند و در هر برج سوره‌اى از کلام‌الله را براى تبرک پنهان سازند. برج‌ها با فاصله منظم از يکديگر به اين شرح پديد آمد: سمت جنوبى ۴۰ برج، سمت شمالى ۳۱ برج، سمت غرب ۲۲ برج و سمت شرق ۲۱ برج.


تهران ابتدا از نظر وسعت اندکى بزرگ‌تر از چند شهر آن روزگار بود و از چهار طرف دروازه‌هايى به اين شرح داشت:


- جنوب: دروازه اصفهان يا دروازه جضرت عبدالعظيم در مدخل کنونى بازار عباس‌آباد، خيابان مولوي.


- شمال: دروازه شميران در مدخل کنونى خيابان پامنار.


- غرب: دروازه قزوين در مدخل کنونى بازارچه قوام‌الدوله، ميدان شاپور سابق.


- شرق: دروازه دولاب در مدخل کنونى بازارچه نايب‌السلطنه خيابان رى.


شاه‌ تهماسب علاوه بر آبادانى تهران، باغ‌ها و بناهاى حکومتى متعدد بنا کرد. پس از مرگ شاه تهماسب، جانشين او شاه اسماعيل دوم نيز توجه خاصى به تهران داشت.


تهران تا پايان سلسله صفويه رو به ترقى و توسعه داشت. با حمله افاغنه به ايران و سقوط شهر اصفهان با تمام عظمت و هيبت آن، شاه سلطان حسين نيز به قتل رسيد و افغان‌ها حکومت را در دست گرفتند.