بلوچستان

بلوچستان امروزه، از طرف شمال به سيستان و افغانستان، از شرق به پاکستان و از جنوب به درياى عمان و از غرب بله استان کرمان محدود است. بلوچستان يا ميکا براساس کتيبه‌هاى بيستون در عهد داريوش، مکيا يا کشور ميکيى‌ها و برابر نوشته مورخين يونانى گدروزيا خوانده مى‌شد و جزء ساتراپى يا استان چهاردهم بود. در زمان ساسانيان به اين منطقه کوسان (kussun) مى‌گفتند. اين اسامى تا پيش از اسلام رايج بود و زمانى که اعراب بر آن دست يافتند، مکران خوانده مى‌شد.


در تاريخ هر جا سخنى از سيستان آمده، از بلوچستان هم ياد شده است. تاريخ بلوچستان نيز، همانند سيستان، با اسطوره شروع مى‌شود. فرودسى توس در شاهنامه اشاره به قوم بلوچ دارد و مردان آن را در لشکريان کيخسرو به شجاعت و مردانگى ستوده و همچنين در جاى ديگر، اتحاد و اتفاق بلوچ‌ها را با اقوام گيلانى و جنگ آنان را با انوشيروان به رشته نظم درآورده است. در شعر فردوسى بلوچ‌ها پشت به جنگ نمى‌کنند و دلاورانه با دشمن در مى‌افتند و نيز فردوسى نشان بيرق آنان را تصوير پلنگ آورده است:


سپاهى زگردان کوچ و بلوچ سگاليده جنگ مانند قوچ
که کس در جهان پشت ايشان نديد برهنه يک انگشت ايشان نديد
درفشى درآورده پيکر پلنگ همى از درفشش بيازيد جنگ


براساس آنچه که در شاهنامه آمده است، اگر بلوچ‌ها در حوالى گيلان کنونى سکونت داشتند، مناسب‌ترين نشان بيرق آنان، شکل پلنگ بود. چرا که در روزگار قديم برخى از نقاط هندوستان، گاهي، تحت تبعيت ايران قرار مى‌گرفت. از اين رو احتمال مى‌رود عده‌اى از اهالى بلوچستان نيز از نژاد دراويدى سياه‌پوستان آسيا باشند. آنان که هر زمان که پادشاه ايران تسلط و اقتدار کامل مى‌يافت، حلقه اطاعت او را گردن مى‌گرفتند.


هردوت معتقد است داريوش هخامنشى پنجاب يا هپتاندو را از طريق بلوچستان تسخير کرد. يک فروند کشتى داريوش به فرمان درياسالار يونانى او به نام سيلاکس بدون کوچک‌ترين هراسى از سند عبور کرد و سواحل گدروسيا (بلوچستان کنوني) را کشف نمود.


سرتوماس هلديخ در مقاله‌اى با عنوان سخنى چند در اطراف اوضاع قديم مکران مى‌نويسد: مکران مرکب از دو کلمه ماهي - خوران يعنى ماهيخوران است که به تدريج در اثر کثرت استعمال تبديل به مکران شده است. ولى سايکس عقيده‌اش بر اين است که بلوچستان داستان‌ها قديمى‌تر نيز دارد. کسانى که در تاريخ قديم آشور تتبعات و تحقيقات کافى کرده‌اند، به طور قطع نمى‌دانند که آيا مکا شبه جزيره سينا يا ارضى مشتمل درياى عمان واقع در ماوراى بحرين است. در هر حال، کلمه ميکيان که در کتاب هردوت ذکر شده، همان کلمه ماگاني است که در کتيبه‌هاى قديمى نيز ثبت شده است. به دليل باتلاق‌هاى زياد در منطقه مکران احتمال داده مى‌شود که مکران ترکيبى از دو کلمه‌ى کران (باتلاق) و مکا باشد.


بلوچ‌ها از نژاد آريايى هستند و به گفته برخى از مورخين در آغاز در کرانه‌هاى درياى خزر زندگى مى‌کرده‌اند. آنها از راه‌هاى کرمان و سيستان به مکران و قسمت‌هاى ديگر مهاجرت کرده‌اند. هم اکنون عده‌اى از اين تيره در بين مرزهاى ايران و افغانستان اقامت دارند. سرهنرى پاتينجر بر اين عقيده است که بلوچ‌ها از نژاد ترکمن‌ها هستند.


در صدر اسلام، ايالت کرمان و پس از آن بلوچستان توسط اعراب فتح شد. يعقوب ليث در سال ۲۵۰ هـ.ق بلوچستان را فتح کرد. ديلميان در زمان حکومت عضدالدوله گوشمالى سختى به بلوچ‌ها دادند. سيصد سال بعد از هجرت آل بويه بلوچستان را تسخير کرد. در دوره سلجوقيان ملک‌قارون با بلوچ‌ها کنار آمد و در اين دوره بلوچستان جزو ايالت کرمان بود و در فتنه مغولان جمعى ازت اقوام بلوچ به رهبرى ميرچاکر زند به بلوچستان شرقى و حدود پنجاب رهسپار گرديده و در سال ۸۰۰ هـ.ق که تيمور لنگ راه مکران را براى تاخت و تاز به سمت هندوستان انتخاب نمود، در آن نواحى دست به قتل و غارت اهالى زده وحشيگرى را به حد اعلاء رسانيد.


در زمان شاه عباس که گنج‌على خان حاکم کرمان بود، براى امنيت بلوچستان لشکرى را آماده کرد و از راه جيرفت به آن سامان اعزام داشت. ملک‌شمس‌الدين که خود را حاکم بلوچستان مى‌دانست، در نزديکى بمپور به اردوى اعزامى حمله‌ور شد و در نهايت شکست خورد و ملک ميرزا که از دودمان صفاريان بود، به حکمرانى بلوچستان گمارده شد. در نواحى کوهک آثار باقى مانده از صفاريان به ويژه قبرهاى برخى از آنان هنوز ديده مى‌شود.