گمانه‌زنى در حاشيه رودخانه تالار قائم‌شهر

در ۵ کيلومترى شمال غرب قائم‌شهر در حاشيه رودخانه تالار و در محل برش ساحل و رودخانه، محتويات تعدادى گور که در اثر طغيان رودخانه و دستبرد عوامل سودجود در شرف نابودى بود، مشاهده شد. به همين منظور دو گور در منطقه حفارى شد. ابعاد يک گور ۸۵٭۲۲۰ سانتى‌متر بود و آثار داخل گور در عمق ۳۰/۱ مترى قرار داشت. جهت گور شرقي-غربى و تدفين به صورت چمباتمه انجام شده بود و پاها در سمت غرب قرار داشت. در انتهاى پاى اسکلت، سفالينه قرمز رنگ شکسته و خرد شده‌اى به دست آمد. ابعاد گور ديگر ۸۰٭۲۰۰ سانتى‌متر بود. سر اسکلت در جهت شرق، به صورت طاقباز و پاها کشيده و در جهت غرب، و دست‌ها در امتداد بدن قرار داشت. بر مچ دست‌ها، النگوى مفرغى با تزيين سر مار ديده مى‌شد. اگر چه جسد به صورت طاقباز قرار داشت، ولى صورت رو به جنوب بود. طول قد اسکلت ۱۶۰ سانتى‌متر بود. در سمت راست اسکلت، نزديک سر و پا، ظروف سفالى قرمز رنگ وجود داشت. با توجه به طرز تدفين و آثار به دست آمده، اين گورها را بايد متعلق به هزارهٔ اول ق.م دانست.


جهت قرار گرفتن سر در گورها به هيچ وجه تصادفى و خالى از انديشه مابعدالطبيعه نبوده است. برابر تحقيقات حاصله در تمام گورستان‌هاى اين هزاره در نقاط مختلف ايران (لرستان، کردستان، گيلان) غالباً طرز تدفين به همين ترتيب بوده است.

تپه طالقانى قائم‌شهر

اين تپه با ابعادى به طول ۱۱۲ و عرض ۷۸ و ارتفاع ۵ متر در داخل بافت شهرى قائم‌شهر قرار دارد. بررسى‌هاى اوليهٔ تپه با توجه به کشف سفال خاکسترى و سفال قرمز رنگ و گاه سفال اسلامي، مبين استقرار گروه‌هاى انسانى در دوره‌هاى مختلف تمدنى بوده است.


در خرداد ماه سال ۱۳۷۶، ۱۸ گمانه با حداقل عمق ۵۰ سانتى‌متر و حداکثر ۲۵/۴ متر به ابعاد ۲٭۲ و ۵/۱٭۵/۱ و۱٭۱ متر حفر شد. آثار به دست آمده، غالباً سفال خاکسترى و قرمز رنگ و به‌ندرت سفال لعاب‌دار دوره اسلامى بود.


در ميان انبوه قطعات سفال، سفال نوع خشن با خمير شن و ماسه، سفال خاکسترى و قرمز رنگ با نقش داغ‌دار و تزيين خطوط موازى اشکال هندسى به صورت کنده و نقش افزوده و تعدادى سفال خاکسترى و تيره براق جلب توجه مى‌نمود. قدمت اين تپه به دوره تاريخى و خصوصاً تمدن هزاره اول پيش از ميلاد مى‌رسد.

شهر تاريخى فرح‌آباد

روستاى فرح‌آباد در ۲۸ کيلومترى شمال شرق سارى واقع است و با درياى مازندران دو کيلومتر فاصله دارد. شهر فرح‌آباد به دستور شاه عباس اول بنا شد و بسيارى از ملل و مذاهب مختلف به آنجا کوچ داده شدند. به منظور تعيين حريم اين شهر قديمي، در تابستان سال ۷۴ حدود ۴۰ گمانه آزمايشى به ابعاد ۵/۲٭۲ متر در عمق‌ها و جهات مختلف شهر قديمى حفر شد. در نتيجه کاوش عناصر و پديده‌هاى معماري، سفالينه‌هاى لعاب‌دار و بدون لعاب، تعدادى کاشى تزيينى و پيه‌سوز سفالى به دست آمد. در غالب گمانه‌ها نيز به کف مفروش با آجرهاى چهارگوش متعلق به دوره صفويه برخورد شد.

حريم بقعه ناصرالحق و شهر قديم آمل

به منظور تعيين حريم بقعه ناصرالحق و شهر قديم آمل حدود ۲۴ گمانه آزمايشى به ابعاد ۵/۲٭۵/۲ و ۲٭۲ متر و در عمق‌هاى مختلف حفر شد. در پاره‌اى از موارد نيز گمانه‌ها براساس نياز تا حدود ۵/۲٭۶ متر و در عمق‌هاى مختلف زده شد. به منظور شناخت لايه‌هاى باستانى در يکى از گمانه‌ها انجمام عمليات کاوش ادامه يافت تا اينکه در عمق ۸۰/۵ متر به بستر سنگى برخورد نمود.


آثار به دست آمده از قبيل سفال و شيشه بيانگر آن است که مهم‌ترين دوره تمدنى اين منطقه، در دوران اسلامى بوده و شاخص‌ترين سفالينه آن خصوصاً از نوع نقش کنده و لعاب پاشيده سده ۵-۴ هـ.ق، سفال آمل و سفال با لعاب يک رنگ متعلق به سده ۷-۵ هـ.ق دوره سلجوقى است. از جمله مهم‌ترين يافته‌هاى معمارى آن مى‌توان راهرويى با ديوار آجرى (ابعاد آجر ۳٭۱۸٭۱۸ سانتى‌متر) را نام برد. پى ديوارها همراه با سنگ‌هاى قلوه‌اى و آجر و ملات بود و نشانه‌هاى باقى مانده نوع طاق ضربى را القا مى‌نمود. ديگرى کانال فاضلاب سرپوشيده‌اى که سيستم معمارى آن همانند فاضلاب معبد آناهيتا و شهر قديم جرجان در دوره اسلامى است.


با مطالعه آثار، معمارى و سفالينه‌ها و ... بايد اذعان نمود شهر قديم آمل از صدر اسلام تا دوره تيمورى از مدنيت و شهرنشينى پيشرفته برخوردار بود که اوج آن سده‌هاى ۳ تا ۷ هـ.ق است.

تپه کلار، کلاردشت

تپه باستانى کلار در دو کيلومترى شرق حسن کيف مرکز کلاردشت با ۱۰ تا ۱۵ متر ارتفاع و به وسعت ۵۰ تا ۶۰ هزار متر مربع قرار دارد و بقاياى شهر تاريخى کلار است. بررسى اوليه اين تپه در سال ۱۳۴۴ شمسى انجام شده و قطعات سفالينه آن چنين است:


- سفال براق و سياه رنگ با نقش داغ‌دار، متعلق به هزاره دوم ق.م


- سفال خاکسترى و قرمز هزاره اول ق.م و سفال جگرى رنگ تحت عنوان (سفال کلاردشت) و سفال اسلامي.


براى تعيين حريم تپه باستانى کلار، حدود ۳۸ گمانه آزمايشى به ابعاد و در عمق‌هاى متفاوت حفر و نتايج زير به دست آمد:


- شهر باستانى کلار داراى ديوار دفاعى مرتفعى از سنگ‌هاى بزرگ رودخانه‌اى بوده است.


- با توجه به بقاياى ساختمانى مکشوفه، محدوده‌هاى مسکونى خارج از ديوار اصلى شهر در دو جهت شرقى و غربى گسترده بود.


- تمامى خانه‌ها در جهت شمالى جنوبى بنا گرديده بود.


- در شالوده بناهاى اطراف از قلوه‌سنگ رودخانه و ملات گل استفاده شده، ليکن با توجه به ارتفاع کم ديوارهاى مکشوفه به نظر مى‌رسد بخش اصلى ديوارها از چوب و گل احداث شده‌اند.


- با توجه به کشف اشياى آهنى فراوان اين فرضيه وجود دارد که در بخشى از محدوده شهر کلار، صنعتگران به ذوب فلزات و ساخت اشياى فلزى اشتغال داشته‌اند.