عاليقاپو
در غرب ميدان نقش جهان و روبهروى مسجد شيخلطفالله عمارتى سر برافراشته که بهعنوان يکى از مهمترين شاهکارهاى معمارى اوايل قرن يازدهم هجرى از شهرتى عالمگير برخوردار است. با توجه به منابع و مآخذ موجود دربارهٔ سلسلهٔ صفوى و همچنين با در نظر گرفتن بررسهاى انجام شده در مورد اين ساختمان زيبا و رفيع چنين استنباط مىگردد که کاخ عاليقاپو دروازهٔ مرکزى و مدخل کليهٔ قصرهائى است که در دوران صفويه د محدودهٔ ميدان نقش جهان احداث شدهاند.
در حقيقت اين بنا بهمثابه يک ورودى بزرگ و باشکوه ميدان نقش جهان را به مجموعهٔ دولتخانه و عماراتى مانند رکيبخانه، تالار تيموري، تالار طويله، تالار سرپوشيده و کاخ چهلستون و ديگر عمارات مربوط مىکرده است.
اصل بنا در دورهٔ شاهعباس اول احداث شده و در دورهٔ جانشينان او الحاقات و تعميراتى در آن انجام شده است. ساختمان داراى ۵ طبقه است که هر طبقه تزئينات مخصوصى دارد. اگرچه اين قصر در دورههاى بعد از صفويه لطمات فراوان ديده است، هنوز نيز شاهکارهائى از تزئينات و نقاشىهاى عصر صفويه در آن، بينندگان را به تحسين وامىدارد.
عاليقاپو مرکب از دو کلمه عالي و قاپو است که باهم به معناى سردر بلند يا درگاه بلند هستند. از اين سردر بلند که تماماً با سنگ سماق ساخته شده به قصر وارد مىشويم و بهوسيلهٔ پلکانى که در دو طرف تعبيه شدهاند به طبقات فوقانى مىرسيم.
در طبقهٔ همکف دو تالار وجود دارد که در آن روزگار به امور ادارى و ديوانى اختصاص داشت و صدرخانه يا کشيکخانه ناميده مىشدند.
در طبقهٔ سوم، ايوان بزرگى است که بر ۱۸ ستون بلند و رفيع استوار است. اين ستونها در آن زمان پوشيده از آئينه بوده و سقفى با صفحات بزرگ که با نقاشىها و آلتهاى چوبى تزئين شده بودند بر فراز آن قرار گرفته است. در وسط اين ايوان حوض زيبائى از مرمر و مس وجود دارد که قرينهٔ آن در تزئينات زير سقف انعکاس يافته است.
اين تالار از الحاقات کاخ است که در دوران جانشينان شاهعباس اول بنا شده است. در پشت اين ايوان تالار بزرگى است با اتاقها و طاقهاى بسيار که نقاشىهاى زيبائى بر ديوارهاى آنها مشاهده مىشود. از ايوان کوچکى که پشت اين تالار است گنبد زيبا و سادهٔ توحيدخانه نمايان است. در دوران صفويه در شبهاى جمع گنبد محل تجمع صوفيان و دراويش بود. سالنى که اين گنبد بر فراز آن استوار است و اتاقهاى اطراف آن در حال حاضر به کلاسهاى درس دانشگاه پرديس اصفهان اختصاص دارد. اکثر جهانگردان و سياحان خارجى و همچنين نمايندگان کشورهاى مختلف اين تالار را به منزلهٔ جايگاهى دانستهاند که از آن مسابقات مختلف و بازىهاى معمول آن عصر مثل چوگانبازى و غيره را تماشا مىکردهاند. طبقات بعدى هر کدام شامل يک سالن بزرگ در وسط و چندين اتاق کوچک در اطراف هستند.
آنچه عاليقاپو را در عداد آثار باشکوه و بسيار نفيس قرار داده است علاوه بر مينياتورهاى کار هنرمند معروف عصر صفوى رضا عباسي، گچبرىهاى آخرين طبقه است که تالار آن به اتاق موسيقي يا اتاق صوت نيز معروف است. در اين قسمت از کاخ شکل انواع جام و صراحى در ديوار تعبيه شده است. ساختن و پرداختن اين اشکال به غير از نمايش زيبائى و خلاقيت و ابتکار هنرمندان گچکار براى اين بوده است که انعکاسات حاصله از نغمههاى نوازندگان و اساتيد موسيقى بهوسيلهٔ اين اشکال مجوف گرفته شود و صداها طبيعى و بدون انعکاس صوت به گوش برسند.
فرد ريچاردز که خود نقاش معروفى بوده و در اواخر عصر قاجاريه به ايران آمده دربارهٔ تزئينات گچبرى اين اتاق مىنويسد: ... اين تورفتگىها مانند قطعات مختلف بازى معما با تناسب خاصى پهلوى يکديگر قرار گرفتهاند ... (سفرنامهٔ فرد ريچاردز. ص ۱۳) گذشته از گذشت زمان که متأسفانه به عاليقاپو لطمات فراوان زده است عوامل مخرب ديگر مانند حمله و استيلاء افغانها و جنگهاى مختلف و انتقال پايتخت از اصفهان و بىتوجهى حکام بعد از صفويه خسارات جبرانناپذيرى به بنا وارد آورده است.
در دوران قاجاريه عاليقاپو چند سال محل سکونت و کار ظلالسلطان بود و او تغييراتى در کتيبههاى آن داد. کتيبههاى جبههٔ شرقى بنا و الواح خط نگاشته سردر ورودى که طى اشعارى به تعميرات سال ۱۲۷۴ اشاره مىکند مبين همين مطلب است.
در چهل سالهٔ اخير بهدليل آنکه خطر ويرانى کاخ عاليقاپو را تهديد مىکرد و همچنين بهعلت توجه مردم و ارگانهاى دولتى به ميراثهاى فرهنگي، مرمتهائى توسط هيئتهاى متخصص داخلى و خارجى در آن انجام گرفته است (براى اطلاعات فنى و جزئيات اين تعميرات به کتاب (عاليقاپو) تأليف (اوژن گانديري) ترجمهٔ دکتر عبدالله جبل عاملى از انتشارات سازمان ميراث فرهنگى مراجعه شود).
بهطور کلى بناى عاليقاپو بهعنوان يک بناى تشريفاتى خوشساخت و زيبا دستاورد ديگرى است از هنر معمارى دوران صفويه که از فراز آن منظرهٔ شهر باستانى اصفهان و تغيير و تحول ۱۰۰۰ سالهٔ آن به خوبى نمايان است.
هشت بهشت
از کليهٔ کاخهاى باصفا و کلاهفرنگىهائى که در کنار چهارباغ احداث شده بود فقط کاخ هشت بهشت باقى مانده است. اين عمارت باشکوه که روزگارى زيباترين کاخ عالم هم ناميده مىشد در سال ۱۰۸۰ هجرى و به روزگار شاهسليمان صفوى در نزديکى باغ بلبل ساخته شد.
اين بناى دو طبقه با طاقهاى زيبا و تزئينات فراوان و هماهنگ دست به دست هم داده تا يکى از نمونههاى درخشان معمارى عصر صفويه را به نمايش بگذارند.
کليهٔ سياحان و جهانگردانى که از اصفهان بازديد کرده و موفق شدهاند به درون کاخ هشت بهشت راه يابند آن را بهترين بناهاى دنيا ناميدهاند. يکى از آنها کاخ هشت بهشت را با عبارت ... فرحانگيزتر از مجللترين کاخهاى ممالک اروپائي توصيف کرده است (سياحتنامهٔ شاردن. ۳۲۹ و ۳۳۰).
باغ وسيعى که عمارت در آن واقع شده جزئى از باغ بزرگ نقش جهان بوده است که شاهاسماعيل اول احداث کرد و در زمان جانشينان او و بهخصوص شاهعباس اول به قطعات متعددى تقسيم شد (مجلهٔ رواق. ص ۴۵ - مقالهٔ مهرداد قيومي).
اين قصر باشکوه از همان ابتداى احداث عمارت هشت بهشت، هشت به هشت و هشت در بهشت ناميده مىشده است.
بخش مرکزى کاخ بهصورت ۴ صفه ساخته شده و ايوان آن رو به شمال است. سقفى که بر فراز اين بناى ۴ صفه استوار است پوشيده از مقرنسهاى گچى خوشرنگ و خوشطرح است.
اتاقهاى طبقهٔ اول در ۴ گوشهٔ عمارت تزئيناتى از گچبرى و نقاشى دارند. در طبقهٔ دوم عمارت نيز مجموعهاى از رواقها و اتاقها و طاقها و پنجرهها بر نفاست و زيبائى آن مىافزايد. اين طبقه به راهروها و اتاقهاى متعددى تقسيم شده که هر يک تزئينات خاصى دارند. در برخى حوض آب و در بعضى بخارىهاى ديوارى تعبيه شدهاند ديوارها را نيز آئينههاى فراوان مىپوشانيدند تمام سقفهاى کاخ را نيز موزائيکهاى بسيار عالى پوشانيده و دالانها و غلامگردشهاى بسيار زيبا و هماهنگ آنها را احاطه کردهاند.
تزئينات عمارت در دوران صفويه به حدى باشکوه و هنرمندانه بوده که هيچ سياحى از اعجاب و تحسين آنها خوددارى نکرده است(۱).
(۱). براى اطلاعات بيشتر از جزئيات بنا و تزئينات آن در روزگار صفويه به سفرنامههاى شاردن کمپفر و پاسکال کُسْتْ که خوشبختانه همهٔ آنها به زبان فارسى ترجمه شدهاند مراجعه شود.
آنچه در اين عمارت حائز اهميت است ارتباطى است که ميان فضاها و قسمتهاى مختلف آن پديد آمده است. اين ارتباط باعث شده تا عمارت هشت بهشت اصفهان در عين تنوع و گوناگونى و تعدد فضا از وحدت و يکپارچگى و تزئينات قابل توجه برخوردار شود.
متأسفانه امروز از نردههاى چوب زرنگار و جامهاى بلور و آلتهاى شيشهاى رنگارنگ ظريف اثرى برجاى نمانده است چرا که در دورههاى بعد از صفويه و بهخصوص در عصر قاجاريان تغييرات بسيارى در آن داده شد. اين تغييرات به حدى است که برخى از سياحان آن را از دوران قاجار بهحساب آوردهاند(۲).
(۲). پاسکال کُسْتْ و مادام ديولافوآ که در دوران قاجار بنا را ديدهاند عمارت را به دوران قاجاريه مربوط دانستهاند.
در اواخر دورهٔ قاجار عمارت هشت بهشت به مالکيت خصوصى اشخاص درآمد و از زيورهاى نفيس و گرانبهاء دورهٔ صفويه عارى گرديد بهطورىکه امروز از آن همه شکوه و فريبندگى داخل کاخ و درختان چنار تناور و گلهاى ياس سفيد و سرخ که در حاشيهٔ خيابانهاى آن روئيده بودند و همچنين از آبنماها و جوىهاى آب روان اثرى برجاى نمانده است. با همهٔ دخل و تصرفات به گفتهٔ آندرهگدار که سالها باستانشناسى ايران را اداره کرده است:
... کاخ هشت بهشت با تالارى که از هر سو باز است و با چهار عمارت کلاهفرنگى دو طبقه هشت بهشت در چهار گوشهٔ خود هنوز ترکيب اصلى و مختصرى از لطف و ملاحت روزگاران گذشته را حفظ کرده است. - آثار ايران، ص ۳۲۳
ذکر اين نکته مناسبت دارد که تزئينات اين کاخ هشت گوشه که نشانهٔ روحيه معمارى و تزئينات اواخر دورهٔ صفوى است به همراه ساختمان آن که ميان باغ واقع شده است بعدها به فراوانى مورد تقليد قرار گرفته است.