با وقوع انقلاب مشروطه در ايران، گيلان نيز از هيجانات آن بر کنار نماند. شهرهاى بزرگ استان نظير رشت، لاهيجان، انزلى و لنگرود در اين نهضت اجتماعى از فعالين به شمار مى‌رفتند. پس از پذيرش مشروطه و فرمان تشکيل مجلس توسط مظفرالدين شاه بارقه‌هاى آزادى در کشور طنين انداز شد. با به توپ بستن مجلس توسط لياخوف روسى و دوره استبداد کوچک در زمان محمد على ميرزا، فعاليت‌هاى گسترده سياسى در گيلان ادامه يافت و با حمله سربازان روسى و اشغال شهر رشت در سال ۱۲۸۷ هـ.ش به اعتراض عليه دخالت بيگانگان انجاميد.در سال ۱۳۲۷ هـ.ق (۱۹۰۹ م) ”آقا بالاخان سردار افخم“ حاکم گيلان در حالى که با چند نفر از اعيان در باغ مدير رشت مشغول قمار بود، کشته شد.


در اين زمان تعداد زيادى از آزادى خواهان قفقازى به يارى مشروطه خواهان گيلانى آمده و در تداوم قيام مردمى مشارکت داشتند. اما استبداد حاکم ديرى نپاييد و نيروهاى شمال از گيلان، به فرماندهى ”محمدولى خان‌ تنکابني“ که از دربار قاجار روى برگردانده بود، به عزم فتح تهران به راه افتاد. اين سپاه ابتدا قزوين را فتح کرد و سپس با همراهى نيروهاى جنوب که ”سردار اسعد بختياري“ آنان را هدايت مى‌کرد، در روز نوزدهم تير ماه ۱۳۲۷ هـ.ق به تهران رسيد پس از سه روز نبرد پراکنده، پايتخت را فتح نمود.


در وقايع سال‌هاى بعد از انقلاب مشروطيت، از جمله التيماتوم دولت روس براى خروج شوستر امريکايى از ايران و مخالفت مجلس و مردم و وقايع پس از آن که منجر به اشغال شمال ايران توسط روس‌ها شد، مردم گيلان نقش اساسى ايفا کردند. پيامد اين مبارزات شکنجه، تبعيد و قتل بسيارى از ناراضيان و آزادى خواهان گيلانى بود، اما صداى آزادى خواهى مردم هرگز خاموش نشد. از دل اين حوادث مردمى روحانى که داعيه استقلال و سربلندى ايران داشت بيرون آمد و علم مخالفت عليه بيگانگان را برافراشت.