شيراز
شهرستان شيراز با ۱۰۵۳۱ کيلومتر مربع وسعت، ۵/۸ درصد از مساحت کل استان را به خود اختصاص داده است. جمعيت شيراز براساس سرشمارى سال ۱۳۷۸، ۱،۴۹۸،۴۰۲ نفر بوده است. اين شهرستان از شمال به شهرستان مرودشت و سپيدان، از غرب به ممسنى و کازرون، از جنوب به شهرستانهاى فيروزآباد و جهرم و از شرق به نىريز، استهبان، فسا و ارسنجان محدود است.
براساس آخرين تقسيمات کشوري، اين شهرستان داراى هفت نقطه شهرى است و علاوه بر شيراز به عنوان مرکز استان، شهرهاى زرقان، خرامه، داريان، سروستان، کوار و لپويى در اين شهرستان واقع هستند. اين شهرستان داراى شش بخش و ۸۱۲ آبادى است.
قدمت شيراز با توجه به لوحهاى گلى به دست آمده از تختجمشيد به چندهزار سال مىرسد. بر مبناى اين اطلاعات که توسط پروفسور هرتسفلد و دکتر اشميت کشف و توسط دکتر جرج کامرون خواند شد، از شيراز به صورت شي-رَ -ايز- زي-ايش در اين لوحها سخن رفته است. و به اين ترتيب سندى قاطع مبنى بر قدمت چند هزارسالهٔ شيراز به دست آمد.
در ميان معانى متفاوتى که براى واژه شيراز ذکر شده آنچه مستندتر به نظر مىرسد اين است که شيراز نام فرزند تهمورث باشد که بنيانگذار شهر بود و نامش روى يکى از لوحهاى گلى تختجمشيد به خط ميخى ايلامى ديده شده است.
برخى ديگر نيز اين نام را ترکيبى از دو کلمه شير به معنى خوب و راز هم ريشهٔ رز يا مو گرفتهاند. گروهى ديگر راز به معنى اسرار را مورد توجه قرار داده و شيراز را شهر راز معنى کردهاند. برخى نيز به کلمهٔ شير به عنوان حيوانى قدرتمند و نيز خوراکى مفيد توجه داشته و شيراز را مقتبس از اين معانى دانستهاند.
برخى مراکز ديدني: حرم شاهچراغ (ع)، ارگ کريمخاني، حافظيه، سعديه، بازار وکيل، حمام وکيل، دروازه قرآن، موزه نارنجستان قوام، باغ ارم، موزه سنگهاى تاريخي، موزه قاجار، موزه علوم، دانشگاه شيراز، مسجد جامع عتيق، مسجد نو، مسجد نصيرالملک، امامزاده ابراهيم، تکيه سبزپوشان، امامزاده سيد علاءالدين حسين، بقعه پيربناب، بقعه سيد تاجالدين غريب، سيدالحرمين، بقعه بىبى زينبيه، بقعه بىبى فاطمه، عمارت هفت تنان، باغ عفيفآباد، خانه زينتالملوک، بقعه امامزاده اسماعيل، کليساى حضرت شمعون غيور، آرامگاه آبش خاتون، آرامگاه باباکوهي، آرامگاه خواجوى کرماني، آرامگاه سيبويه، آرامگاه شاه شجاع، آرامگاه و موزه کريمخان زند، بازار حاجي، آبانبار حاجى آقاجانى و ...
فسا
فسا با مساحتى معادل ۴۲۰۵ کيلومتر، ۴/۳ درصد از کل مساحت استان را در برگرفته است. فسا در فاصله ۱۶۴ کيلومترى شيراز قرار دارد و از شمال به شيراز و استهبان، از غرب به شيراز و جهرم، از جنوب به جهرم و از شرق به داراب و استهبان محدود است. مرکز آن فسا و شهرهاى زاهدشهر و ششده از ديگر شهرهاى آن است. براساس سرشمارى سال ۱۳۷۸، جمعيت اين شهرستان ۱۹۴،۳۰۵ نفر بوده است.
برخى مراکز ديدني: تل ضحاک، تل نعلکي، قمپ آتشکده، تل سياه، سنگ قنبر (سلمان)، آثار باستانى چهلچشمه، امامزاده زاهد، آثار باستانى منطقه جليان، تنگ مج و غار گبري، منطقه باستانى کوزهگرخانه، تل نخودي، اتلال خرمنکوب، عمارت نقارهخانه.
فسا چنان که از لوحهاى گلى تختجمشيد که توسط پروفسور ژرژ کامرون خوانده شد، برمىآيد در زمان هخامنشيان شهرى آباد بود و باشيا يا پسه ناميده مىشد. اين واژه به تدريج به پسا تبديل شد و با ورود اعراب، معرب اين واژه يعنى فسا جايگزين نام اوّليه شد.
فيروزآباد
مساحت شهرستان فيروزآباد ۱۱،۹۱۷ کيلومتر مربع و ۶/۹ درصد از خاک استان را به خود اختصاص داده است. اين شهرستان از شمال به شيراز و کازرون، از غرب به بوشهر، از جنوب به لار و لامرد و از شرق به جهرم محدود است. اين شهرستان داراى چهار شهر فيروزآباد، قيروکارزين، فراشبند و ميمند، چهار بخش و ۶۵۴ آبادى است. براساس سرشمارى سال ۱۳۷۸، جمعيت اين شهرستان ۲۲۱،۶۰۳ نفر بوده است. فيروزآباد مرکز اين شهرستان است.
نام قديمى فيروزآباد شهر گور بود. اين شهر در سه کيلومترى فيروزآباد قرار داشت و در زمان ساسانيان مرکز حکومت فيروزآباد امروزى قرار داشت و در زمان ساسانيان مرکز حکومت اردشير بابکان و يکى از پنج ناحيهٔ معروف فارس بود. اين ولايت در روزگار ساسانيان و سدههاى اول اسلامى از شيراز تا درياى پارس جزاير جنوبى از خارک تا قشم و از شرق به دارابگرد و از غرب به بيشاور و کازرون محدود مىشد.
برخى مراکز ديدني: قلعه دختر، کاخ اردشير، نقش برجسته اردشير بابکان، امامزاده و تفرجگاه تنگ خرقه، آتشکده فراشبند.
کازرون
اين شهرستان به مساحت ۴۰۶۰ کيلومتر مربع، ۳/۳ درصد از خاک استان را در بر گرفته است. اين شهرستان از شمال به ممسني، از غرب به بوشهر، از جنوب به فيروزآباد و بوشهر و از شرق به شيراز محدود است. کازرون مرکز شهرستان، شهر سبز لقب گرفته و شهرهاى قائميه، نودان، بالاده، خشت و کنارتخته ديگر شهرهاى اين شهرستان هستند. کازرون داراى چهار بخش و ۴۶۹ آبادى است. براساس سرشمارى سال ۱۳۷۸ جمعيت اين شهرستان ۲۶۸،۹۸۹ نفر بوده است.
کازرون ابتدا از سه قريهٔ نورد، راهيان و دريس تشکيل مىشد و روى هم به بلدالعتيق معروف بود، و در اواخر قرن چهارم هـ.ق کازرون نام گرفت. بعضى مىگويند نام اين شهر از لغت گازر و گازرون گرفته شده زيرا شغل مردم آن اين بود که پس از شستن کتان، پارچهاى به نام توز مىبافتند. برخى نيز معتقدند چون کوههاى پيرامون اين شهر از لحاظ طبيعى غنى بود، کوه زران ناميده مىشد و به همين دليل شهرى که در کنار آن قرار داشت، کازرون نام گرفت. در بعضى از متون قديمى کازرون را شهر سبز لقب دادهاند چون در فصل بهار تمامى شهر و دشت اطراف آن سبز مىشود و حتى روى سنگها را گونهاى خز مىپوشاند.