روابط قبل از انقلاب اسلامى

روابط ايران و رومانى به گذشته‌هاى دور بر مى‌گردد. تاريخ‌شناس معروف رومانى کنستانتين اوسارسکو (Constantion Osarescu) در کتاب‌خانه مارچيانا (Marciana) واقع در شهر و نيز به نامه‌اى دست يافت که آن‌را در نشريه‌اى تحت عنوان نامه‌اى منتشر نشده از اوزون حسن‌شاه ايران به استفان کبير، ۱۴۷۲ انتشار داد. اوزون حسن طى اين نامه اسحق بيگ پزشک مخصوص خود را به‌عنوان فرستاده نزد انتشار داد. اوزون حسن طى اين نامه اسحق بيگ پزشک مخصوص خود را به‌عنوان فرستاده نزد استفان حاکم ملدووا مى‌فرستد و از وى مى‌خواهد عليه عثمانى‌ها وارد جنگ شود. تاريخ اين نامه به سال ۱۴۷۲ ميلادى به ثبت رسيده است. طبق تحقيقات به‌عمل آمده، اسحق بيگ در اوايل ماه ژوئيه توانست خود را به شهر واسيلوى (Vasilui) برساند و نامه خود را تسليم فرمانرواى ملدووا نمايد (يافته‌هاى ايران‌شناسى در روماني، دکتر ويورل باجاکو، چاپ اول، ۱۳۷۰) اين رابطه مدت کوتاهى ادامه يافت تا اينکه در سال ۱۲۸۰ هجرى شمسى مجدداً بين ايران و رومانى رابطه سياسى برقرار گرديد و تا سال ۱۳۰۱ که دفتر سفارت برچيده شد ادامه يافت (سفارت به منظور صرفه‌جوئى در بودجه تعطيل گرديد). در سال ۱۳۱۱ دولت ايران مجدداً مبادرت به افتتاح سفارت در بوکارست نمود.


پس از وقوع جنگ جهانى دوم سفارت‌خانه‌هاى دو دولت در تهران و بوکارست تعطيل شد و روابط سياسى دو کشور قطع گرديد. پس از جنگ، روابط سياسى دو کشور در سال ۱۳۲۵ هجرى شمسى برقرار شد و وزير مختار ايران دو يوگسلاوي، در بوکارست آکرديته گرديد. تا سال ۱۳۲۸ سفير ايران در يوگسلاوى و سپس سفير ايران در لهستان، در بوکارست آکرديته بودند. از سال ۱۳۴۵ که دولت ايران سفير به بوکارست اعزام نمود، روابط به صورت فعال درآمد. در خلال اين دوره از روابط تا قبل از پيروزى انقلاب اسلامي، مسافرت‌هاى متعدد در سطح سران دو کشور صورت پذيرفت. در اين مدت متجاوز از سيزده بار مقامات عالى رتبه رومانى به ايران مسافرت نمودند که اکثر اين سفرها به‌وسيلهٔ رئيس جمهور رومانى و همسرش انجام گرفت. همچنين شاه معدوم و سران رژيم گذشته در خلال اين مدت دوازده‌بار از رومانى بازديد کردند.

روابط بعد از انقلاب اسلامى

پس از پيروزى انقلاب اسلامى در زمره نخستين کشورهائى بود که در همان روزهاى اول پيروزى انقلاب، آن‌را به رسميت شناخت و هيأتى از مسلمانان رومانى را به ايران اعزام داشت تا مقدمات تجديد مودّت دو کشور را فراهم سازد. هيأت مذکور مرکب از مفتى مسلمان روماني، امام مسجد بوکارست و مدير کل شوراى مذاهب بود که در اسفند ماه سال ۱۳۵۷ از تهران بازديد نمود. در اوايل آذر ماه ۱۳۵۹ وزير مشاور سابق رومانى به‌عنوان نماينده ويژه نيکلاى چائوشسکو به جمهورى اسلامى ايران مسافرت کرد و با رئيس جمهور وقت ملاقات نمود. در مهرماه ۱۳۶۰ معاون نخست وزير رومانى از جمهورى اسلامى ايران ديدار کرد و اولين يادداشت تفاهم همکارى‌هاى اقتصادى و بازرگانى دو کشور به امضاء رسيد.


سفرهاى سياسى و اقتصادى بين دو کشور در سال‌هاى بعد نيز ادامه يافت تا اينکه در هفته اول اسفند سال ۱۳۶۷ حضرت آيت‌الله خامنه‌اى رياست وقت جمهورى اسلامى ايران در رأس هيأتى بلند پايه بنا به دعوت نيکولاى چائوشسکو رئيس جمهور رومانى از اين شور ديدار نمود. طى اين سفر رؤساى جمههور دو کشور در چندين نوبت به بحث و تبادل نظر پرداختند.


در پايان اين سفر، مقامات دو کشور يک موافقت‌نامه به امضاء رساندند و بيانيه مشترکى نيز به‌طور همزمان در تهران و بوکارست صادر گرديد.


در آذرماه ۱۳۶۸ نيکلاى چائوشسکو رئيس جمهور وقت رومانى به تهران سفر کرد. وى مدت کوتاهى پس از بازگشت، از حکومت برکنار و اعدام گرديد. سفر وى در اين برهه به‌عنوان يک نکته منفى در روابط دو کشور مطرح گرديد.


پس از تحولات روماني، مقامات سياسى دو کشور تلاش کردند اثرات منفى سفر فوق‌الذکر را بزدايند. لذا سفرهاى سياسى بين دو کشور تدارک ديده شد. آقاى واعظى معاون زير امور خارجه در امور اروپا و آمريکا به اين کشور سفر کرد و سپس در سال ۱۳۶۹ آقاى آدريان ناستاسه وزير امور خارجه رومانى به تهران سفر کرد. در خرداد ۱۳۷۲ آقاى واعظى مجدداً از رومانى بازديد به‌عمل آورد.


در سفر آقاى ولايتى به بوکارست که از ۱۳ تا ۱۴ بهمن ماه ۱۳۷۲ انجام پذيرفت، پروتکل همکارى‌هاى سياسى فى‌مابين وزارت امور خارجه جمهورى اسلامى ايران و وزارت امور خارجه رومانى در ۱۴/۱۱/۱۳۷۲ (۳ فوريه ۱۹۹۴) به امضاء رسيد. طبق اين پروتکل طرفين تصميم گرفتند ملاقات‌ها و مذاکرات رسمى وزراى امورخارجه دو کشور به‌طور سالانه و متناوباً در تهران و بوکارست و مشورت‌هاى معاونين وزرا و يا مسئولين عالى رتبه دو طرف و منتاوباً در تهران و بوکارست و مشورت‌هاى معاونين وزرا و يا مسئولين عالى‌رتبه دو طرف حتى‌الامکان شش ماه يکبار انجام پذيرد. هماهنگى‌هاى بيشتر ديدگاه‌هاى دو کشور در مجامع بين‌المللي، همکارى‌هاى پارلمانى و تحکيم و توسعه همکارى‌هاى اقتصادي، فرهنگى و کنسولى از ديگر موارد پيش‌بينى شده در اين پروتکل است. امضاءِ اين پروتکل گشودن فصل جديدى در روابط دو کشور محسوب مى‌شود.


به‌دنبال امضاء پروتکل همکارى‌هاى سياسى بين دو کشور، همکارى‌هاى پارلمانى افزايش يافت. در اين راستا در سال ۱۳۷۲ گروه دوستى پارلمان با جمهورى اسلامى ايران در پارلمان رومانى تشکيل شد و متعاقب آن گروه دوستى پارلمان کشورمان با رومانى تشکيل شد و آنگاه برخى از اعضاءِ آن به رياست جناب آقاى روحانى به رومانى سفر نمودند. در تير ماه ۱۳۷۳ رئيس مجلس نمايندگان رومانى به‌عنوان برجسته‌ترين شخصيت‌ سياسى رومانى بعد از تحولات سياسى دسامبر ۱۹۸۹، از کشورمان ديدار کرد.


سفر نخست وزير و وزير کشور رومانى براى سال ۱۳۷۴ پيش‌بينى شده بود که به تعويق افتاد.


رومانى در سال‌هاى گذشته به قطعنامه کميته حقوق بشر سازمان ملل در خصوص به اصطلاح نقض حقوق بشر در جمهورى اسلامى ايران رأى منفى داده و يا غايب بوده است ولى در سال‌هاى ۱۳۷۴ و ۱۳۷۵ به اين قطع‌نامه رأى مثبت داده است.


پس از امضاء پروتکل همکارى‌هاى سياسى اگرچه تحرکى در روابط سياسى ايجاد شد ولى تلاش رومانى جهت پيوستن به نهادهاى اروپائى و هماهنگى سياست خارجى اين کشور با کشورهاى غرب اروپا مانع عمده‌اى در جهت بهبود روابط به شمار مى‌رود.

موضع‌گيرى در قبال جنگ تحميلى

يکى از اصول اعلام شده سياست خارجى رومانى در طول دوران حکومت چائوشسکو، عدم استفاده از طريق نظامى در حل مناقشات بين‌المللى بود و در ين راستا حتى دخالت‌هاى نظامى پيمان ورشو که رومانى نيز عضو آن بود را محکوم مى‌کرد. در مورد جنگ تحميلى عليه جمههورى اسلامى ايران، رومانى ضمن محکوم کردن عمل تجاوز و متجاوز (بدون ذکر نام متجاوز) خواستار حل اختلافات دو کشور از طريق مسالمت‌آميز بود.


موضع رومانى در طول جنگ تحميلى بازگشت طرفين درگير به مرزهاى بين‌المللى قبل از جنگ و حل اختلافات از طريق مذاکره بود. اين کشور پس از پذيرش قطع‌نامه توسط جمهورى اسلامي، از اين اقدام استقبال نمود.