همسايگى و دين اسلام بعنوان مذهب مشترک دو عامل مهم در برقرارى اولين ارتباطات بين مردم ايران بويژه اهالى جنوب کشورمان، و مردم قطر بوده و بر اين اساس ايرانيان نقشى قديمى در توسعه اقتصادى و عمران قطر ايفاء کرده‌اند. کشف نفت در دهه ۴۰ ميلادى در قطر و نياز شديد و روزافزون آن به نيروى کار موجب افزايش ميزان مهاجرت اهالى شهرها و بنادر جنوبى ايران به قطر گرديد، بطورى که بعدها توانستند نقشى حساس را در مراکز اقتصادى و نفتى اين کشور بدست آوردند. روابط سياسى ايران و قطر از سال‌هاى قبل از استقلال قطر آغاز گرديد. در سال ۱۳۴۸ مذاکراتى بين نمايندگان ايران و قطر به‌منظور تعيين حدود فلات قاره دو کشور آغاز شد که منجر به انعقاد موافقت‌نامه نهايى تعيين حدود فلات قاره دو کشور گرديد. در فروردين‌ماه ۱۳۴۹ شيخ‌احمدبن‌على آل‌ثانى حاکم وقت امارت قطر بنا به دعوت مقامات ايرانى رسماً از کشورمان ديدن نمود. در سال ۱۳۴۹ مقامات قطرى با ايجاد يک مدرسه پسرانه و يک مدرسه دخترانه ايرانى موافقت کرده و در بهار همان سال نيز فستيوال فيلم‌هاى ايرانى در قطر برگزار گرديد.


ايران از پيش‌قدمان شناسايى استقلال قطر مى‌باشد. يک ماه پس از کسب استقلال قطر، اعلاميه‌ٔ شناسايى قطر و برقرارى روابط بين دو کشور در ۲۴ مهر ۱۳۵۰ در تهران و دوحه منتشر گرديد و اولين سفير ايران در آذرماه ۱۳۵۰ استوارنامه خود را تسليم امير قطر نمود. اولين سفير قطر نيز در اول فروردين ۱۳۵۱ به ايران آمد. قبل از استقلال قطر تحوّلات مهمى بين دو کشور صورت گرفته بود که خود به‌عنوان مبنايى براى برقرارى روابط ديپلماتيک رسمى بين دو کشور ايفاى نقش نمود.


ناو ايرانى زال از ۲۰ تا ۲۴ ارديبهشت‌ماه ۱۳۵۳ از قطر بازديدى دوستانه به‌عمل ‌آورد. اين ناو مورد بازديد فرمانده کل نيروهاى مسلح قطر، جمعى از ايرانيان مقيم و مردم قطر قرار گرفت و در جريان ديدارى که بين فرمانده اين ناو و وزير خارجه قطر صورت گرفت مذاکرات و گفتگوهايى نيز انجام شد. در همين سال قطر حمايت خود را از پيشنهاد ايران در مجمع عمومى سازمان ملل مبنى بر غيراتمى شدن خاورميانه اعلام نمود. همچنين وزير خارجه قطر در بيست و دوم خرداد ۱۳۵۳ وارد تهران شد و سفير جديد ايران نيز در سيزدهم آذر همان‌سال استوارنامه خود را تسليم امير قطر نمود.


مطبوعات قطر در آستانه پيروزى انقلاب اسلامى ايران، رژيم گذشته را محکوم نمودند. متعاقباً به مناسبت پيروزى انقلاب، امير وقت قطر پيام تبريکى جهت رهبرکبير انقلاب‌اسلامى حضرت امام‌خمينى (ره) ارسال نمود.


مقامات مسائل و تحوّلات ايران را در ابتداى پيروزى با جديت و علاقمندى دنبال مى‌کردند. با اينحال تبليغات استکبار جهانى عليه جمهورى اسلامى ايران موجب کند شدن روابط قطر با کشورمان در سال‌هاى اوليه انقلاب اسلامى و تقليل آن در سطح کاردار شد.


در طول جنگ تحميلى عراق عليه ايران (۱۳۶۷-۱۳۵۹)، قطر عليرغم موضع سياسى تقريباً بيطرفانه‌اش، در چارچوب سياست‌هاى شوراى همکارى و فشارهاى عربستان اقدام به ارائه کمک‌هاى مالى و حمايت تبليغاتى از رژيم صدام نموده و بعداً نيز هرگونه گسترش روابط را منوط به پايان يافتن جنگ مى‌کرد. در طول اين جنگ، هيئت‌هاى سياسى مختلفى از جمهورى اسلامى ايران به قطر سفر کردند ليکن قطرى‌ها بدليل شرايط فوق‌الذکر اقدام به پاسخ متقابل ننمودند.


در همين شرايط و بدنبال تلاش‌هاى پيگير مقامات جمهورى اسلامى ايران جهت خنثى کردن تبليغات سوء استکبار جهاني، روابط دو کشور به سطح سفير ارتقاء يافت و آقاى سيدباقر سخايى بعنوان اولين سفير جمهورى اسلامى ايران در سال ۱۳۶۶ عازم قطر شد. با اعلام پذيرش قطعنامه ۵۹۸ در تيرماه ۱۳۶۷ از سوى جمهورى اسلامى ايران، روابط دو کشور وارد مرحله جديدى شد.


در سال ۱۳۶۸ خالدالعطيه وزير رفاه عمومى و يکى از نزديکان شيخ خليفه (امير وقت) بود به‌منظور ابراز تسليت کشور قطر و شرکت در مراسم تشييع پيکر حضرت امام خمينى (ره) به ايران آمد. سپس وزير کشاورزى و امور شهردارى قطر از تهران ديدن کرده و نخستين سفير قطر پس از انقلاب اسلامى در سال ۱۳۶۹ وارد تهران شد.


حمله عراق به کويت در دوم اوت ۱۹۹۰ از يکسو رشته اعتماد سابق بين کشورهاى منطقه عراق را پاره نموده و از سوى ديگر موجب گرم‌تر شدن مناسبات اين کشورها از جمله قطر با ايران گرديد. در شهريور ۱۳۶۹ هيئت دولت قطر به عنوان تنها کشور منطقه رسماً اجراى مجدد قرارداد ۱۹۷۵ الجزاير ميان ايران و عراق را مورد تأئيد قرار داد. قبل و بعد از اين حادثه، روابط دو کشور شاهد گسترش هر چه بيشتر و تحوّلاتى بود که برخى از آنها بدين شرح است:


۱. تسليم پيام کتبى امير قطر به رياست جمهورى اسلامى ايران در مهرماه ۱۳۶۹ توسط وزير کشاورزى قطر شيخ حمدبن جبر آل‌ثاني.


۲. ديدار مبارک على‌الخاطر وزير خارجه وقت قطر از تهران پس از يازدهمين اجلاس سران شوراى همکارى در ديماه ۱۳۶۹.


۳. ديدار آقاى دکتر ولايتى از قطر و گفتگو با امير، وليعهد و برخى مقامات ديگر اين کشور در ۱۳۶۹.


۴. امضاى نخستين قرارداد همکارى کشاورزى بين دو کشور در جريان سفر آقاى عيسى کلانترى وزير کشاورزى جمهورى اسلامى ايران به قطر و اهداى ۴ هزار پاجوش خرما به دولت قطر در چهارم خرداد ۱۳۶۹.


۵. امضاء يادداشت تفاهم حمل و نقل دريايى و پروژه‌هاى عمرانى در جريان ديدار معاون وزارت راه و ترابرى کشورمان از دوحه در آذرماه ۱۳۶۹.


۶. افتتاح نخستين خط کشتيرانى مسافرى بين بندر بوشهر و دوحه در دى ۱۳۶۹.


روند گسترش روابط دو کشور در سال ۱۳۷۰ سرعت بيشترى يافت. در تاريخ ۱۶/۸/۷۰ آقاى شيخ حمدبن‌خليفه آل‌ثانى وليعهد و وزير دفاع وقت قطر در رأس هيئتى مرکب از وزراى خارجه، کشاورزي، حمل و نقل، آموزش و پرورش و کار اين کشور وارد تهران شد. در جريان اين سفر ۴ موافقتنامه به‌ترتيب در زمينه‌هاى آموزشى و علمي، بازرگاني، حمل و نقل هوايي، کار و کارگرى و يک يادداشت تفاهم جهت انتقال آب شيرين به قطر به امضاء رسيد.


سومين ديدار وزراى خارجه دو کشور در سال ۷۱ در حاشيه اجلاس وزراى خارجه کنفرانس اسلامى در جده انجام شد.


روابط سياسى دو کشور در سال ۱۳۷۲ تا حدودى متأثر از تحوّلاتى نظير روند صلح اعراب و اسرائيل و مطرح شدن ادعاهاى امارات عربى متحده در خصوص جزيرهٔ ايرانى ابوموسى گرديد. در ابتدا گزارش‌هاى منتشره جهانى حاکى از وقوع تحرکاتى نيمه‌پنهان بين قطر و رژيم صهيونيستى بود ولى اين تحرکات بعداً با ملاقات وزراى خارجه قطر و اسرائيل در حاشيه اجلاس‌هاى ۴۸ و ۴۹ مجمع عمومى سازمان ملل علنى شد. قطرى‌ها در خصوص مسأله ابوموسى نيز هيچگاه به صراحت از امارات حمايت نکردند و حتى قائم‌مقام وزارت خارجه خود را جهت تلاش‌هاى ميانجى‌گرانه به تهران اعزام نمودند. با اينحال ناگفته نماند که قطر در چارچوب سياست‌هاى شوراى همکارى تن به تصويب بيانيه‌هايى منفى در خصوص کشورمان داده است.