روابط با ايران پاکستان چین مکزیک آفریقای جنوبی اتریش کوبا لهستان نروژ مالزی فنلاند لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند الجزایر اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بحرین بنگلادش سنگاپور عمان فیلیپین قبرس قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی هلند آنگولا اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی زامبیا روابط سیاسی پس از انقلاب اسلامی روابط اقتصادی روابط فرهنگی روابط فرهنگی پس از انقلاب اسلامی پاکستان از اولين کشورهايى بود که جمهورى اسلامى ايران را به رسميت شناخت و پيروزى انقلاب اسلامى ايران آثار عميقى در داخل پاکستان بهجاى گذاشت. در اين فصل از منابع زير استفاده شده است: - کتاب سبز پاکستان، وزارت امور خارجه، ۱۳۵۳. - کتاب سبز پاکستان، وزارت امور خارجه، ۱۳۵۳. - غلامرضا علىبابائي، تاريخ سياست خارجى ايران، تهران: درسا، ۱۳۷۵. - اسعدي، همان. - روزنامههاي: اطلاعات، سلام، کيهان. در دواران حکومت هخامنشيان مرزهاى شرقى ايران از رود سند آغاز مىشده است. بعد از ۵۱۸ قبل از ميلاد سند و پنجاب بهدست ايرانيان فتح شد و زبان فارسى در اين سرزمينها رواج يافت. از اين زمان زبانفارسى به صورت مهمترين عامل ايران و اين مناطق درآمد. احتمالاً کوشانها ((Kushan (Kushana) نخستين قومى بودهاند که زبان و فرهنگ و تمدن ايران را با خود به سرزمينهاى پاکستان کنونى آوردهاند. در دوران حکومت اسلامى روابط ايران با اين سرزمينها توسعه يافت. امراى اسلامى و ايرانى با فتح زبانفارسى و فرهنگى ايرانى را در آنجا گسترش دادند. سلطان محمود غزنوى پنجاب را فتح کرد و به ايران منضم نمود. سند نيز توسط وى به قلمرو ايران اضافه شد. دورهٔ سلطنت غزنويان در پنجاب غربى (قرون ۱۲-۱۱ميلادي) از جمله دورههاى رونق و شکوفايى زبانفارسى در اين سرزمين بود. پس از فتح لاهور اين ناحيه به صورت يکى از مراکز مهم زبان و ادب فارسى در اين سرزمين درآمد. علاوه بر نفوذ و رواج زبان فارسى در بسط اسلام در اين سرزمين، علماء و متصوفان ايرانى بسيارى با خانواده به کشمير مهاجرت کرده بودند، در تبليغ و اشاعه اسلام در اين سرزمين مؤثر بودند. بىاعتنائى سلاطين صفوى نسبت به شعر و ادب سبب هجرت شعرا به هند که تحت سلطهٔ تيموريان بود، گرديد. در سال ۱۷۳۹ نادرشاه افشار بلوچستان و زمينهاى واقع در غرب رود سند را به ايران منضم نمود و اين وضع تا اواخر قرن ۱۹ باقى بود. مذاکرات در مورد مرزهاى شرقى ايران در سال ۱۸۶۴ با انگليس آغاز شد و سرانجام در سال ۱۸۷۰ مرزهاى ايران در بلوچستان از خليج گواتر تا کوهک تعيين شد. مرزهاى ايران در سيستان نيز در سال ۱۸۷۲ مشخص گرديد. بهدنبال اختلافات در اين زمينه کوه ميرجاه بهعنوان سرحد شرقى ايران با هند انگليس معين شد، مرزهاى کنونى ايران با پاکستان در واقع در آن ايام مشخص گرديد. پس از استقلال و تأسيس پاکستان در سال ۱۹۴۷، ايران اولين کشورى بود که تأسيس جمهورى اسلامى پاکستان را به رسميت شناخت. سفارت ايران در کراچى در ۲۴ اکتبر ۱۹۴۷ افتتاح شد. ايران و پاکستان پس از جنگ جهانى دوم به لحاظ موقعيت استراتژيک و همسوئى در سياست سد نفوذ غرب در مقابل شرق بهکار گرفته شدند. از اين رو هر دو در سال ۱۹۵۵ عضو پيمان بغداد گرديدند. همکارى عمران منطقهاي يا آر. سي. دى که در سال ۱۹۶۴ ميان دو کشور فوق و ترکيه منعقد شد، در واقع بازوى اقتصادى سنتو بود. محمدرضا پهلوى نخستين رئيس کشورى بود که بعد از استقلال پاکستان در سال ۱۹۴۹ از آن کشور ديدن کرد. همچنين ايران اولين کشورى بود که با پاکستان عهدنامهٔ امضاء کرد، اين عهدنامه در ۱۸ فوريهٔ ۱۹۵۰ در تهران منعقد گرديد. در ۹ مارس ۱۹۵۶ نيز در کراچى بين دو کشور موافقتنامهٔ فرهنگى امضاء شد. در ۲۰ مارس ۱۹۵۶ موافقتنامهاى در مورد دفع ملخ و در ۱۸ مه ۱۹۵۷ موافقتنامهاى در زمينه هواپيمائى در تهران بين دو کشور منعقد گرديد. موافقتنامهٔ هواپيمائى در ۳۰ ژانويه ۱۹۷۳ مورد تجديد نظر قرار گرفت. مرزهاى قطعى دو کشور بنابر قرارداد مرزى ۶ فوريه ۱۹۵۸ تثبيت گرديد و موافقتنامهاى مربوط به انتقال راهآهن ميرجاوه به زاهدان به دولت ايران در ۱۶ فوريه ۱۹۵۹ در کراچى منعقد گرديد. اختلافات در مورد بلوچستان که بخش شرق آن در سال ۴۷-۱۹۴۶ بهطور قطعى به پاکستان منضم شده بود، در ۵ ژانويه ۱۹۶۰ خاتمه يافت. قرارداد انتظامات مرزى بين دو کشور در ۲۵ ژوئيه ۱۹۶۰ در تهران منعقد شد. همچنين در ۱۴ دسامبر ۱۹۶۰ موافقتنامهاى در مورد مبارزه با کرم سرخ پنبه در تهران امضاء گرديد. با وساطت شاه مسئله پشتونستان که باعث قطع روابط دو کشور پاکستان و افغانستان شده بود، حل شد و روابط دو کشور در اوايل دههٔ ۱۹۶۰ از سرگرفته شد. در زمينه بازرگانى دو کشور در ۲۰ مه موافقتنامهٔ بازرگانى در تهران منعقد نمودند. در اين زمينه تبادل نامهٔ مربوط به معتبر شناختن ظرفيت کشتىهاى بازرگانى در ۲۷ ژانويه ۱۹۶۸ در تهران امضاء گرديد. در سال ۱۹۶۵ در جنگ هند و پاکستان، ايران از هرگونه کمکى به پاکستان دريغ ننمود. در بحران ۱۹۷۱ و استقلال بنگلادش، ايران ضمن اينکه سعى مىنمود از بروز جنگ جلوگيرى نمايد، کمکهاى فراوانى در اختيار پاکستان قرار داد. پس از استقلال بنگلادش نيز ايران تا زمانىکه موضع پاکستان در مقابل بنگلادش روشن نشد، اين کشور را به رسميت نشناخت. پس از خاتمه جنگ و روى کار آمدن ذوالفقار علىبوتر، محمدرضا پهلوى اولين رئيس کشورى بود که از پاکستان ديدار نمود. باگسترش همکارىهاى سياسى موافقتنامهٔ لغو رواديد دارندگان گذرنامهٔ سياسى در ۲۸ فوريه ۱۹۷۴ در اسلامآباد امضاء شد. همراه با توسعه روابط اقتصادى موافقتنامهٔ طويل المدت بازرگانى در ۹ مه ۱۹۷۵ و موافقتنامههاى ترانزيت کالا در ۹ معافيت متقابل مالياتى شرکتهاى هواپيمائى دو کشور در مارس ۱۹۷۸ اسلامآباد منعقد گرديد. بهطور کلى تا قبل از پيروزى انقلاب اسلامى حدود ۱۶ قرارداد بين دو کشور در زمينههاى مختلف منعقد گرديد. روابط سیاسی پس از انقلاب اسلامی روابط اقتصادی روابط فرهنگی روابط فرهنگی پس از انقلاب اسلامی