به‌دنبال اشغال افغانستان از طرف شوروى مسئله کمک‌هاى آمريکا به پاکستان مطرح مى‌شود. کمک‌هاى ۲/۳ ميليارد دلارى آمريکا در ۱۹۸۱ از نظر هند به مفهوم نزديکى روزافزون اين دو کشور و سبب توسعه مسابقه تسليحاتى در منطقه گرديد. اين نظر مورد تأکيد برخى از نمايندگان کنگره آمريکا قرار گرفت. پاکستان در اين زمان پيشنهاد انعقاد عدم توسل به جنگ را با تاکتيک خاصى مطرح نمود و هند با اين پيشنهاد جواب مثبت داد.


در ۲۶ نوامبر ۱۹۸۱ سفير هند و پاکستان نظرات دولت هند ار در چند اصل به وزارت خارجه پاکستان تسليم نمود و از طرف رائو وزير خارجه هند از آقاشاهى براى ديدار از هند و مذاکره در مورد پيشنهاد عدم توسل به جنگ دعوت به عمل آمد. آقاشاهى وزير امور خارجه پاکستان در ژانويه ۱۹۸۲ از هند ديدار کرد و مذاکراتى در اين زمينه انجام شد.


در پى اظهارات نماينده پاکستان در دفتر اروپائى سازمان ملل در مورد مسئله کشمير تشنجى بين دو کشور به‌وجود آمد. در ژوئن ۱۹۸۲ معاونين وزارت خارجه در ديدار با يکديگر بر ادامه مذاکرات تأکيد نمودند. خانم گاندى طى مصاحبه‌اى انعقاد پيمان صلح و دوستى را بين دو کشور پيشنهاد نمود. صاحب‌زاده يعقوب‌خان وزير امور خارجه پاکستان در اين زمينه اظهار داشت که پاکستان ترجيح مى‌دهد قبل از انعقاد چنين پيمانى قرار داد عدم توسل به جنگ بين دو کشور امضاء شود. پس از پايان توقف کوتاه ضياءالحق در نوامبر ۱۹۸۲ در هند و مذاکره با مقامات اين کشور بيانيه مشترکى در مورد توافق دو کشور با تشکيل يک کميسيون مشترک و تسريع در تهيه طرح يک پيمان عدم توسل به زور از طرف پاکستان و يک پيمان صلح و دوستى از طرف هند منتشر شد.


پس از آن در اجلاس سران جنبش عدم تعهد در دهلى نو هند و پاکستان موافقت‌نامه‌اى در مورد تشکيل کميسيون مشترک بين دو کشور امضاء نمودند. براساس آن مقرر گرديد دو کشور تماس‌هاى خود را در زمينه اقتصاد، تجارت، آموزش و پرورش، امور صنعتى و فرهنگى توسعه دهند و اين کميسيون سالانه يک نشست داشته باشد.


در ژوئن ۱۹۸۳ اولين نشست کميسيون مشترک در پاکستان تشکيل شد و رائو وزير خارجه هند به پاکستان آمد. پس از مذاکرات توافقاتى در زمينه مسافرت اتباع دو کشور، مبادله فهرست زندانيان دو طرف، کشتيرانى و ديدار بازرگانان دو کشور به عمل آمد.


به‌دنبال نا‌آرامى‌هاى داخلى پاکستان و اظهارات مقامات هندى در اين زمينه در تابستان ۱۹۸۳ روابط تيره شد. جنگ تبليغاتى در دو کشور اوج گرفت و تيرگى روابط تا زمان ترور خانم گاندى ادامه داشت. در دوران راجيو گاندى نيز اين روند ادامه داشت تا اين‌که در سفر ضياءالحق در ۱۷ دسامبر ۱۹۸۵ به دهلى‌نو توافق شفاهى رهبران دو کشور در مورد خوددارى از حمله به تأسيسات اتمى يکديگر بهبودى موقتى در روابط پديد آمد. به‌دنبال اين ديدار سه تن از مقامات هندى براى ادامه مذاکرات به پاکستان رفتند. ولى روابط از آوريل ۱۹۸۶ مجدداً تيره شد. در هند پاکستان را به مداخله در امور پنجاب هند متهم نمود. پاکستان نيز مسئله کشمير را در مجامع بين‌المللى مطرح نمود. نيروهاى ارتش هند براى انجام يک مانور بزرگ در طول مرزهاى پاکستان تجمع کردند و بحران بزرگى در روابط دو کشور پديد آمد. مقامات پاکستان نگران شدند و اعلام نمودند که در جريان برگزارى مانور گذشته نشده‌اند. پاکستان نگران شدند و اعلام نمودند که در جريان برگزارى مانور گذشته نشده‌اند. پاکستان نيز نيرو‌هائى در مرزها مستقر نمود. عبدالستار قائم مقام وزارت خارجه پاکستان به هند رفت و مذاکراتى انجام شد و تشنج کاهش يافت و تا اين‌که مانور هند در اواخر مارس ۱۹۸۷ پايان يافت.


پس از کشته شدن ضياءالحق در سانحه هوائي، بى‌نظير نخست‌وزير پاکستان و راجيوگاندى در سال ۱۹۸۸ در اسلا‌م‌آباد با يکديگر ديدار کردند. طى ۲۷ سال گذشته اين نخستين ديدار نخست‌وزيران هند و پاکستان بود. سفر راجيوگاندى به اسلام‌آباد به منظور شرکت در چهارمين کنفرانس سارک بود. در اين ديدار سه موافقت‌نامه به امضاء رسيد. يک موافقت‌نامه در مورد عدم حمله به تأسيسات اتمى يکديگر مى‌باشد که در سال ۱۹۸۵ اين موافقت‌نامه نوشته شده بود، ولى به علت ملاقات سران دو کشور امضاء نگرديده بود. موافقت‌نامه دوم در مورد همکارى فرهنگى ميان طرفين مى‌باشد. براساس آن قرار شد که دو کشور از کتب درسى خود آن موادى‌که باعث آزردگى کشور ديگر باشد، حذف کنند. موافقت‌نامه سوم در مورد لغو ماليات مضاعف مى‌باشد. در کنار اين سه موافقت‌نامه معاهدات محرمانه‌اى نيز وجود داشت، از جمله اين‌که دو کشور تعهد کردند که در بحران‌هاى نژادى کشور ديگر دخالتى نداشته باشند. با اين‌که زمينه‌هاى صلح و آرامش و در منطقه‌ فراهم شده بود اما هنوز مسئله کشمير، برنامه اتمى و سيا چين (در گيرى در منطقه سياچين از دوران ضياءالحق شروع شد.) به‌عنوان موانعى در راه روابط هند و پاکستان وجود داشت.



پس از ملاقات رهبران دو کشور در پاريس راجيوگاندى بنابر دعوت قبلى در ۱۶ ژوئيه ۱۹۸۹ مجدداً از پاکستان ديدار کرد. در پايان اين سفر طى بيانيه‌ مشترک در اسلام‌آباد بر ضرورت انجام مذاکرات بيشتر ميان دو کشور، در زمينه بررسى راه‌هاى گسترش روابط و حل اختلافات مرزى تأکيد نمودند. در مورد اختلافات در منطقه سياچين تصميم گرفتند تا از طريق کاهش نيروهاى نظامى خود در اين منطقه برخوردها را تقليل دهند.


با تغيير فرماندار ايالت کشمير از طرف دولت جديد هند در ۲۰ ژانويه ۱۹۹۰ درگيرى‌ها و اعتراضات در کشمير مجدداً اوج گرفت. دولت هند براى سرکوب تظاهرات اقدام نمود. کشميرى‌هاى ساکن آزاد به نشانهٔ اعتراض به سرکوب معترضين در ايالت جامو و کشمير تظاهراتى در نزديکى خط کنترل انجام دادند و خواستند از آن خط عبور نمايند ولى نيروهاى هندى به روى آنها گشودند، عده‌اى را کشته و زخمى کردند. در اين زمينه وزير خارجه پاکستان در دسامبر ۱۹۹۰ به دهلى‌نو رفت، ديدارى با گجران وزير خارجه هند داشت و هرگونه اتهام مداخله پاکستان دراين امر را رد کرد. اين نتيجه چندانى نداشت از طرف ديگر دولت بى‌نظير بوتر از طرف مخالفان تحت فشار بود که به مسائل مسلمانان کشمير توجه نمى‌کند. بنابراين پاکستان يک تهاجم ديپلماتيک را جهت قراردادن مسئله کشمير در دستور کار سياسى مسلمين آغاز کرد. صاحب‌زاده يعقوب‌خان وزير خارجه سازمان کنفرانس اسلامى شد.