تا قبل از ۱۹۵۷ روابط خارجى مالايا توسط بريتانيا، و به‌عنوان بخشى از سياست خارجى و مسئوليت‌هاى استعمارى آن اداره مى‌شد. بريتانيا به تعداد کمى از ملايوها در لندن و هيئت‌هاى سياسى انگليس در استراليا، هند و پاکستان آموزش‌هاى محدود داده بود. اين ملايوها پس از استقلال مالزى در ۱۹۵۷ اغلب پست‌‌هاى اصلى ديپلماتيک و ادارى را به عهده گرفتند. اين آموزش‌ها و نيز سير آرام کسب استقلال باعث شد، سياست خارجى کشور در طول دهه ۱۹۶۰ روندى غرب‌گرايانه داشته باشد.


روابط خارجى مالزى همواره تحت تأثير عواملى چون ضديت با کمونيسم، مخالفت با تبعيض نژادي، همکارى‌هاى منطقه‌اى و وابستگى کشور به صدور محصولات کشاورزى و معدنى (مانند کائوچو و قلع) بوده است. البته تأثير هر يک از اين عوامل در مراحل مختلف و در تحولات داخلى و خارجي، تغيير پيدا کرده است.


مقابله گسترده مالزى با کمونيسم نقش مهمى در روابط خارجى اين کشور داشته است زيرا همواره اين سوءظن وجود داشته که کمونيست‌هاى (به‌‌طور عمده چينى‌الاصل) مالزى تحت تأثير رهبران کمونيست پکن مى‌باشند. اگرچه مالزى اهميت زيادى براى روابط تجارى خود با جمهورى خلق چين قائل است اما تا ۱۹۷۴ از شناسائى چين کمونيست به‌عنوان تنها نماينده قانونى مردم چين خوددارى کرد. سياست ”عدم تعهد“ و عدم دخالت در مناقشات ابرقدرت‌ها، نيز يکى از جنبه‌هاى اصلى سياست خارجى مالزى مى‌باشد. اين کشور وارد سازمان پيمان جنوب شرق آسيا (Seato)، نشد، اما يک پيمان دفاعى مشترک بر بريتانيا به امضاء رساند، که از نظر دولت مالزى اين پيمان دوجانبه مغايرتى با سياست عدم تعهد اين کشور ندارد.


موضع مالزى در اغلب رأى‌گيرى‌هاى سازمان ملل همسو با کشورهاى غير متعهد بوده است. همچنين کوآلالامپور در سياست خارجى خود نسبت به همکارى‌هاى منطقه‌اى توجه زيادى نشان داده است؛ که از نمونه‌هاى بارز آن مى‌توان به عضويت اين کشور در اتحاديه‌ٔ کشورهاى آسياى جنوب شرقى (A.S.E.A.N) و نيز تلاش براى پيشبرد طرح بى‌طرفى آسياى جنوب شرقى اشاره کرد.


توليدات قلع، کائوچو و نيز روغن نخل که از عمده‌ترين منابع تأمين ارز خارجى مالزى مى‌باشند نقش زيادى در روند سياست خارجى اين کشور داشته‌اند. به‌عنوان مثال پس از کاهش قيمت کائوچو در دهه ۶۰، و نيز پس از کاهش اهميت بريتانيا و آمريکا به‌عنوان مشتريان سنتى مالزي، اين کشور در ۱۹۶۷ به برقرارى روابط ديپلماتيک با شوروى اقدام کرد، که از آن به بعد کشور اخير يکى از بزرگترين خريداران کائوچوى مالزى بوده است.

طرح بى‌طرفى آسياى جنوب شرقى

يکى از موضوعات مورد توجه در سياست خارجى مالزى عدم مداخله در مناقشات ابرقدرت‌ها و به‌طور کلى از بين بردن زمينه‌هاى دخالت و رقابت آنها در منطقه بوده است. در همين جهت مالزى همواره سياست خاصى را در جهت ايجاد بى‌طرفى در منطقه جنوب شرق آسيا، و نيز عدم استقرار سلاح‌هاى هسته‌اى در آن دنبال نموده است. از نظر رهبران مالزى وابستگى به قدرت‌هاى بزرگ يا اتحاد با آنها، خطر دخالت خارجي، و مهم‌تر از آن درگير شدن در رقابت‌هاى ابرقدرت‌ها را به دنبال خواهد داشت. از نظر آنها منطقه جنوب شرق آسيا به دليل اهميت استراتژيک و اقتصادى آن به راحتى مى‌تواند هدفى عمده براى نفوذ و دخالت ابرقدرت‌ها باشد، بر همين اساس لازم است زمينه‌هاى دخالت و رقابت ابرقدرت‌ها در منطقه هرچه بيشتر کاهش يابد. طرح ”زوپفان“ در جهت همين سياست مطرح شده است.