جغرافياى سياسى فنلاند چین مکزیک آفریقای جنوبی اتریش کوبا لهستان نروژ مالزی لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند الجزایر پاکستان اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بحرین بنگلادش سنگاپور عمان فیلیپین قبرس قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی هلند آنگولا اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی زامبیا اهمیت استراتژیک در منطقه نقش تعیین کننده هر یک از عوامل جغرافیائی و منابع طبیعی اهميت استراتژيک در منطقه فنلاند از قديمالايام به علت موقعيت خود بين دو دنياى شرق و غرب، بارها به صحنه جنگ کشانيده شده و گاهى به همراه شرق بر عليه غرب و گاهى به همراه غرب بر عليه شرق وارد کارزار گرديده؛ اما بيشتر با سوئدىها برعليه امپراتورى روسيه وارد جنگ شده است. اين موقعيت ژئوپليتيکى فنلاند بعدها هم يعنى در تاريخ نوين فنلاند و نيز در اتخاذ سياست بيطرفى آن تأثير قطعى گذاشت. در تاريخ ۶ دسامبر ۱۹۱۷ فنلاند اعلام استقلال نمود و اين اعلام استقلال به دنبال انقلاب بلشويکها در روسيه به وقوع پيوست. سپس به جنگ داخلى کشيده شد و نيروهاى چپ و کمونيست که سعى داشتند قدرت را به دست گيرند ناموفق مانده و در ۱۹۱۸ با شکست مواجه شدند و شوروى از کنترل مستقيم فنلاند قطع اميد کرد و در ۱۹۲۰ استقلال اين کشور را به رسميت شناخت. طى بيست سال بعد فنلاند دوره ترقى اقتصادى و اجتماعى را پيمود. فنلاند نظير ديگر کشورهاى اسکانديناوى در مسائل بينالمللى از سياست بيطرفى پيروى کرد. در ۱۹۳۹ مذاکرات بين فنلاند و اتحاد شوروى بر سر ادعاهاى ارضى که شوروى آن سرزمينها را جهت تضمين امنيت خود ضرورى مىدانست به شکست انجاميد و جنگ زمستان بين دو کشور آغاز گرديد که يکصد روز به طول انجاميد و با شکست فنلاندىها به پايان رسيد. اگرچه فنلاند به تسخير درنيامد اما يک دهم از سرزمين آن شامل بخش اعظم کارليا و شهر وپيورى (Viipuri) مرکز آن به اتحاد شوروى واگذار گرديد. در ۱۹۴۱، فنلاند با هدف بازپسگيرى سرزمينهاى از دست رفته خود، با آلمانها متحد شده و بار ديگر با اتحاد شوروى وارد جنگ شد. اين جنگ با ترک مخاصمه در سپتامبر ۱۹۴۴ به پايان رسيد. اما بهاى صلح خيلى سنگين تمام شد. فنلاند علاوه بر از دست دادن سرزمينهاى خود در ۱۹۴۰، مناطق شمال شرقى سرزمين لاپلند (Lapland) فنلاند يعنى مناطق پتسامو (Petsamo) به همراه بندر زمستانى آن را از دست داد و آن را به شوروى واگذار نمود. چهارصد هزار نفر از ساکنان آن بىخانمان شده و لذا مجدداً سکنى داده شدند که هزينه آن بسيار سنگين بود. به هر حال جداى از شوروى و انگلستان، فنلاند تنها کشور اروپائى بود که در جنگ دوم به اشغال درنيامد. جنگ زمستان و ادامه آن براى فنلاندىها تلفات زيادى به همراه آورد که مجموع کشتههاى اين جنگ بيش از تمامى کشتههاى کليه جنگهاى گذشته بود. علاوه بر تلفات انسانى و تسليم اراضي، فنلاند متحمل پرداخت غرامت سنگين جنگى گرديد که تا اوايل دهه هشتاد ادامه داشت. فنلاند مجبور گرديد علاوه بر پرداخت نقدي، ۳۰% از توليدات صنعتى خود را به عنوان غرامت به شوروى بپردازد. فنلاند ديگر هيچوقت آرزوى جنگ نکرد. و به دنبال اجراء سياست روشن صلحآميز گرديد و علت اين سياست را جلوگيرى از بروز جنگ در اروپا مىداند و بر همين اساس در سال ۱۹۷۵ ميزبان کنفرانس امنيت و همکارى اروپا گرديد که ۳۵ نفر از سران دول اروپائى و آمريکاى شمالى در هلسينکى جمع شدند. فنلاند در ۱۹۴۸ پيمان دوستي، همکارى و مساعدتهاى متقابل را با شوروى به امضاء رساند و در سالهاى ۱۹۵۵، ۱۹۷۰ و ۱۹۸۳ آن را تمديد نمود که شالوده روابط مسالمتآميز همراه با حسن همجوارى دو کشور تلقى مىگرديد. درست به همين دليل است که بىطرفى فنلاند را متمايل به چپ مىخوانند، در صورتى که بىطرفى سوئد همسايه غربى فنلاند يک بىطرفى متمايل به راست يا غرب است. اين اختلاف در بىطرفى سوئد و فنلاند بر سر موضعگيرىهاى آن دو در قبال رويدادهاى بينالمللى نيز تأثير دارد. پيمان مزبور اساس واژه سياسى فنلانديزاسيون (Finlandization) گرديد که فنلاندىها از شنيدن آن اکراه دارند و آن را نوعى طعنه قلمداد مىنمايند. مفهوم مندرج در واژه فنلانديزاسيون بدين شکل است که فنلاند با مورد توجه و ملاحظه قرار دادن منافع امنيتى و حياتي، شوروي، کشور آزاد و بيطرف خواهد بود و لزومى به ملحق شدن به خاک شوروى و يا پيوستن به بلوک اروپاى شرقى نخواهد داشت. در ۱۹۹۲ پيمان دوستى شوروى - فنلاند به دنبال فروپاشى شوروى لغو گرديده و پيمان جديدى بين روسيه به عنوان وارث شوروى و فنلاند منعقد گرديد. پيمان جديد اگرچه محدوديتهاى پيمان قبلى را مخصوصاً در بُعد نظامى آن از ميان برد، اما همسايگى اين کشور با روسيهٔ قدرتمند به عنوان بزرگترين جمهورى کشورهاى مستقل مشترکالمنافع و با مرز ثابت و طولانى گذشته (بيش از ۱۱۰۰ کيلومتر)، همچنان بر روابط دو کشور سايه افکنده و با اينکه فنلاند درخواست عضويت در جامعه اروپا را نموده و زمزمه عضويت در ناتو را مىدهد؛ اما اين کشور همواره دروازه غرب جهت حمله به روسيه و دروازه روسيه جهت حمله به شمال و غرب اروپا در يک درگيرى احتمالى آينده تلقى مىشود و همچنان موقعيت استراتژيک فنلاند در منطقه تحت تأثير روابط شرق و غرب يا به عبارت ديگر روسيه با اروپا قرار دارد. نقش تعيين کننده هر يک از عوامل جغرافيائى و منابع طبيعي از ميان عوامل جغرافيائى مهمترين عاملى که نقش تعيين کننده در سرنوشت فنلاند داشته و دارد موقعيت جغرافيائى آن در همسايگى با روسيه و قرار گرفتن بين دو تمدن شرق و غرب اروپا است. از سوى ديگر موقعيت فنلاند در شمال اروپا سبب گرديد اين کشور از منابع عظيم جنگل برخوردار گردد که يکى از پايههاى اقتصادى اين کشور بوده و زمانى سه پنجم صادرات و درآمد ارزى فنلاند را شامل گرديده است. در حال حاضر اگرچه از سهم اين بخش در کسب درآمدهاى ارزى فنلاند کاسته شده و به يک سوم نسبت به دو دهه قبل تقليل يافته، اما همچنان از اهميت خاصى برخوردار است. به طورى که ديگر بخشهاى فعاليتهاى اقتصادى شامل حمل و نقل و ارتباطات، تحقيقات، آموزش و خدمات تا حد زيادى به اين بخش وابسته هستند. جنگل تنها منبع مهم و پايانناپذير فنلاند محسوب مىشود. چاپ دانلود صفحه افزودن به علاقمندیها