روابط قبل از انقلاب اسلامى

سابقه تماس‌هاى سياسى بين ايران و سرزمينى که هم اکنون جمهورى چک ناميده مى‌شود به ازمنه بسيار قديم باز مى‌گردد. از ديرباز حکمرانان ايران با پادشاهان و فرمانروايان اين خطه ارتباط داشته‌اند. شاه عباس صفوى در سال ۱۵۹۹ ميلادى آنتونى شرلي را به اتفاق حسن‌على بيک بيات به‌منظور اتحاد فرمانروايان اروپا برعليه دولت عثمانى و فروش ابريشم روانه اروپا نمود. فرستادگان شاه از طريق روسيه به بندر اشتود در دهانه رودالبه رسيده و از آنجا به طرف پراگ که مرکز بوهيما و مقر امپراطور آلمان به نام رودلف دوم بود حرک کردند. سفيران ايران به گرمى از سوى رودلف دوم پذيرفته شده و ۶ ماه نيز ميهمان وى بودند. رودلف دوم به منظور بررسى جوانب پيشنهاد ارائه شده از سوى سفيران ايران يکى از نجيب‌زادگان ترانسيوانى را به دربار شاه عباس روانه کرد. وى در ايران درگذشت ولى جانشين وى به همراه مهدى‌قلى بيک به دربار رودلف بازگشتند. بعد از اين رابطه‌اى بين دو طرف تا قبل از تشکيل دولت مستقل چکسلواکى سابق در سال ۱۹۱۸ که به‌دنبال فروپاشى امپراطورى اتريش - مجارستان صورت پذيرفت وجود نداشت.


مجموعاً تا قبل از انقلاب اسلامى ايران، ۱۰ عهدنامه و موافقت‌نامه ميان دو کشور به امضاء رسيد.

روابط بعد از انقلاب اسلامى

چکسلواکى سابق نظام جمهورى اسلامى ايران را از همان آغاز پيروزى انقلاب اسلامى به رسميت شناخت. به‌علاوه وزراءِ خارجه دو کشور در خلال اجلاس‌هاى مجمع عمومى سازمان ملل در نيويورک با يکديگر ملاقات مى‌نمودند. چکسلواکى با مطرح شدن پيشنهاد ايران مبنى بر خروج اسرائيل از سازمان ملل در اجلاس‌هاى سى‌وهفتم مجمع رأى ممتنع و در اجلاس‌هاى ۳۸ و ۳۹ و ۴۰ رأى مثبت داد.


به‌دليل وابستگى چکسلواکى سابق به بلوک شرق، روابط بين جمهورى اسلامى ايران و اين کشور نيز بر پايه روابط با شوروى سابق تنظيم مى‌گرديده و نگرش و برخودهاى اين کشور نيز در همين راستا صورت مى‌گرفت. نخستين تبادل‌ هيئت‌هاى سياسى بين دو کشور پس از انقلاب اسلامى از سال ۱۳۶۳ آغاز گرديد. در اين سال معاون سياسى وزارت امورخارجه در يک توقف کوتاه در پراگ با همتاى خود ديدار و مذاکره نمود. در تيرماه ۱۳۶۴ نيز مدير کل سياسى اروپا و آمريا به پراگ سفر و متعاقب آن وزير خارجه وقت چکسلواکى سابق (آقاى بوهميل خنوپک) در شهريور ماه ۱۳۶۴ به‌طور رسمى از تهران ديدار نمود که در پايان اين سفر بيانيه رسمى نيز از سوى دو کشور منتشر گرديد، اين ديدار در اوج جنگ تحميلى عراق عليه ايران صورت گرفت. در پاسخ به اين سفر وزير امور خارجه جمهورى اسلامى ايران در تيرماه ۱۳۶۵ به مدت ۳ روز به‌طور رسمى از چکسلواکى سابق بازديد و با دبيرکل حزب کمونيست، رئيس جمهور، نخست وزير و وزير خارجه اين کشور گفتگو نمود. در طول سال‌‌هاى ۱۳۶۵ و ۱۳۶۶ نيز هيئت‌هاى کارشناسى طرفين از کشورهاى مقابل ديدار و پيرامون چگونگى بسط روابط مذاکراتى را انجام دادند. همچنين در شهريور ماه سال ۱۳۶۶ معاون سياسى نخست وزير جمهورى اسلامى ايران از پراگ ديدار نمود.


مهم‌ترين تحول در روابط سياسى دو کشور قبل از فروپاشى نظام کمونيستى در اين کشور سفر نخست وزير چکسلواکى سابق به تهران از ۹ الى ۱۱ بهمن ماه ۱۳۶۷ بود. در اين ديدار يک يادداشت تفاهم سياسى و اقتصادى و يک برنامه مبادلات فرهنگى به امضاء رسيد. قبل از آن در آذر ماه ۱۳۶۷ معاون اروپا و آمريکا وزارت امور خارجه به پراگ سفر و با نخست وزير، معاون اول نخست وزير، وزير امور خارجه و وزير تجارت خارجى ديدار و مذاکره نمود.

روابط سياسى دو کشور پس از سقوط نظام کمونيستى در چکسلواکى سابق

رژيم کمونيستى چکسلواکى سابق در نوامبر ۱۹۸۹ به‌طور مسالمت‌آميزى قدرت را واگذار و يک نظام دست راستى طرفدار غرب در اين کشور به قدرت رسيد. شناسائى نظام جديد نيز با ارسال پيام تبريک مقامات رسمى اين کشور صورت پذيرفت. اين تحول باعث تغيير اساسى در سياست‌ها و اولويت‌هاى سياسى کشور شد و دسترسى به اقتصاد بازار و نظام دمکراسى پارلمانى در دستور کار قرار گرفت و بهبود رابطه با غرب و پياده نمودن ارزش‌هاى غربى بيشترين مشغله فکرى رهبران اين کشور بود.


مهم‌ترين تحول اساسى دو کشور پس از سقوط نظام کمونيستى سفر وزير خارجه اين کشور به تهران در اسفند ماه ۱۳۶۹ (مارس ۱۹۹۱) بود. در اين سفر نامبرده با رئيس جمهور، رئيس مجلس شوراى اسلامى و وزير امور خارجه ديدار و مذاکره نمود. به علاوه دعوتنامه رسمى رئيس جمهور چکسلواکى سابق از رئيس جمهور اسلامى ايران جهت ديدار از آن کشور نيز تقديم ايشان گرديد. در اين سفر همچنين برنامه مبادلات فرهنگى بين دو کشور براى سال‌هاى ۹۳-۱۹۹۱ به امضاء رسيد. قبل از آن معاون اروپا و آمريکاى وزارت امور خارجه در آبان‌ماه ۱۳۶۹ (نوامبر ۱۹۹۰) به پراگ سفر و طى اين ديدار با رئيس‌جمهور، وزير خارجه و همتاى خود مذاکراتى صورت داد.


در طول ۳ سال از سقوط کمونيست‌ها تا تجزيه کشور و به‌وجود آمدن دو کشور مستقل چک و اسلواک مسائل سياسى - اقتصادى داخلى و نحوه تنظيم مناسبات بين دو جمهورى چک و اسلواک و همچنين تتظيم روابط با غرب بيشترين وقت و توجه سياستمداران را به‌خود معطوف داشته و لذا تحرک سياسى اين کشور در قبال کشورهاى غير اروپائى و جهان سوم بسيار محدود بود.