جمهورى خلق چين به عنوان يک کشور جهان سومى و يکى از اعضاى دائم شوراى امنيت براى ايران اهميت زيادى داشت و در مقابل ايران نيز به عنوان قدرتى در حوزه خليج فارس براى طرف جينى حائز اهميت بود.

آخرين ديدار رسمى مقامات دو کشور از کشور يکديگر به ديدار آقاى خاتمى از چين در تيرماه ۱۳۷۹ مربوط مى‌شود که در توسعه روابط کشور نقش بسزايى داشت.

اولين هيئت سياسى چين به سرپرستى وزير امور خارجه اين کشور در سال ۱۳۵۱ از ايران ديدار کرد. دومين مسافرت هيئت بلند پايه چينى ديدار معاون نخست‌وزير آن کشور در ابتداى سال ۱۳۵۴بود که مذاکرات مفصلّى با نخست‌وزير و ساير مقام‌هاى ايرانى داشت و حتى با محمد رضا شاه نيز ملاقات داشت. بعد از مرگ مائو نايب رئيس کميتهٔ دائمى کنگره ملى خلق در رأس هيئتى به ايران سفر کرد و با شاه معدوم نيز ملاقات نمود. دومين هيئت سياسى بعد از مرگ مائو سفر هيئت چينى به رياست خانم دنگ انگ جائو بيوه چوئن لاى و صدر کميته دائمى کنگره ملى خلق بود. اين هيئت به هنگام اقامت در ايران با محمدرضا، فرح، فاطمه پهلوي، نخست‌وزير و رؤساى دو مجلس ملاقات کرد. سومين سفر مقامات چينى بعد از مائو، سفر وزر امور خارجه آن کشور به ايران در شهريور ۵۷ بود اگرچه برنامه اين سفر از مدت‌ها قبل و حتى پيش از شروع اولين تظاهرات و راهپيمايى تنظيم شده بود ولى به علت تقارن آن با اوج قيام‌هاى مردمى تأثير نامطلوبى در اذهان مردم برجاى گذاشت.


يکى از انگيره‌هاى ايران در توسعه روابطش با چين شعار نه‌غربى نه‌شرقى بود. زيرا چين کشورى مستقل، غير متعهد و آسيايى بود و به علاوه نه تنها سابقه استعمارگرى نداشت بلکه خود نيز مدت‌هاتحت استعمار دولت بزرگ قرار داشت، لذا روابطش با ديگر کشورها را براساس اصول پنجگانه همزيستى مسالمت‌آميز توسعه مى‌داد. سفر سال ۱۹۸۵ جناب آقاى هاشمى رفسنجانى به پکن در تغيير ديدگاه مقامات چين نسبت به سياست مستقل ايران تأثير بسيارى داشت و اين سفر نقطه عطفى در روابط دو جانبه گرديد و باعث گسترش روابط شد.


بطور کلى چين از طرفى به علت مواضع مستقل جمهورى اسلامى ايران خواهان موفقيت ايران بود و از طرف ديگر به علت اختلاف در بعضى از مسائل نظير مسئله خاورميانه که در صورت پيروزى کامل در جنگ مى‌توانست معادلات منطقه‌اى را تغيير دهد، خواهان پيروزى کامل ايران نبود. در مجموع چين معتقد به ايجاد نوعى توازن بين دو کشور بود. در دوران جنگ تحميلى چين بصور يکى از فروشندگان سلاح درآمد. بعد از جنگ اگرچه اين کشور علاقمندى خود را براى شرکت در بازسازى ايران اعلام داشت ولى عملاض عجلهٔ زيادى نشان نمى‌داد. چين عليرغم سفرهاى مقامات جمهورى اسلامى ايران، به دليل جنگ و ملاحظات سياسى مقامات خود را به ايران اعزام نمى‌کرد. در اين راستا هر گاه سفرى صورت مى‌گرفت طرف چينى خواهان حفظ توارن بين عراق و ايران بود. اما با پايان يافتن جنگ و افزايش نقش ايران در منطقه سفر مقامات چينى به ايران امکان پذير گرديد. لذا در سال ۱۳۷۰ ابتدا لى پنگ نخست‌وزير چين به همراه چيان چى چن و يانگ شان کن رئيس جمورى چين راهى ايران شدند. پيش از او فقط ون لى رئيس کنگره ملى خلق از ايران ديدار کرده بود.


آخرين ديدار رسمى مقامات دو کشور از کشور يکديگر به ديدار آقاى خاتمى از چين در تيرماه ۱۳۷۹ مربوط مى‌شود که در توسعه روابط کشور نقش بسزايى داشت.


آقاى خاتمى در اين سفر با مقامات عالى‌مرتبه چينى به بحث و تبادل نظر در مورد مسائل مهم جهانى نظير افغانستان، فلسطين، تروريزم، عارى شدن جهان از سلاح‌هاى اتمي، اهميت خليج فارس و ... پرداختند. در اين ديدار توسعه همکارى‌هاى دو کشور در زمينه‌هاى انرژي، مخابرات، ارتباطات علمى و فنى مورد تأکيد قرار گرفت.


در اين سفر پنج سند همکارى در زمينه‌هاى اقتصادي، انرژي، صنعتى و فرهنگى بين مقامات دو کشور امضاء عبارتند از:


۱. يادداشت تفاهم همکارى‌هاى نفتى که دو کشور در زمينه جستجوى راه‌هاى صدور گاز طبيعى مايع به چين، ساخت نفت کش‌هاى بزرگ، توسعه و اکتشاف حوزه‌هاى نفتي، بهينه کردن پالايشگاه‌ها و مجتمع‌هاى پتروشيمى و افزايش صادرات نفت ايران به چين با يکديگر همکارى خواهند کرد.


۲. يادداشت تفاهم همکارى‌هاى معدنى و فلزي، بر اين اساس دو کشور در زمينه طرح‌هاى ذوب آهن، احداث واحد تغليظ منيزيت، بهينه‌سازى خط توليد کارخانه توليد الکترودهاى گرافيتي، تهيه نقشه‌هاى زمين‌شناسى و معادن آنتى موان با يکديگر همکارى مى‌نمايند.


۳. موافقت‌نامه تشويق و حمايت متقابل از سرمايه‌گذارى بين دو دولت. براساس اين موافقت‌نامه طرفين علاوه بر تأمين و تضمين سرمايه‌گذارى مشترک در کشورهاى يکديگر، زمينه سرمايه‌گذارى توسط سرمايه‌گذاران دو کشور را فراهم خواهند کرد. در اين رابطه دو کشور در خصوص حمايت از سرمايه‌گذارى مطابق با قوانين کشور ميزبان از سرمايه‌گذارى طرف مقابل حمايت و پشتيبانى خواهند کرد.


۴. تفاهمنامه همکارى‌هاى جهانگردي. براساس اين تفاهمنامه طرفين از گسترش جهانگردى ميان دو کشور استقبال کرده و همکارى در اين زمينه را مورد تأکيد قرار دادند.


۵. برنامه مبادلات فرهنگى و آموزشى بين دو کشور طى سال‌هاى ۷۹ لغات ۸۱ طرفين در طول اين برنامه براى مبادله اطلاعات، تجربيات، کتب، نشريات .... در زمينه‌هاى فرهنگي، هنري، ادبى .... با يکديگر همکارى مى‌کنند.


در پايان اين سفر رسمى بيانيه مشترک ميان رئيسان جمهورى دو کشور امضاء شد. براساس اين بيانيه دو کشور بر لزوم توسعه و تعميق همکارى‌هاى دو جانبه، منطقه‌اى و بين‌المللى تأکيد کرده و لوزم گسترش هر چه بيشتر روابط تهران ـ پکن را در زمينه‌هاى سياسي، اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى ضرورى دانستند. بعلاوه طرفين ضمن مخالفت با گسترش سلاح‌هاى کشتار جمعي، نسبت به اهميت تحقق صلحى ديرپا، جامع و عادلانه در منطقه خاور ميانه و عارى بودن اين منطقه از سلاح‌هاى اتمي، بيولوژيکى و شيميايى تأکيد کرده و لزوم و حفظ ثبات و امنيت خليج فارس توسط کشورهاى منطقه و نفتى هر گونه حضور تأکيد کرده و لزوم و حفظ ثبات و امنيت خليج فارس توسط کشورهاى منطقه و نفى هر گونه حضور نيروهاى بيگانه در اين منطقه را ضرورى دانستند.


در شرايط فعلى نيز مخالفت هر دو کشور چين و ايران با برترى جويى کامل آمريکا و نظم نوين جانى مورد نظر آمريکا مى‌تواند عاملى قوى در نزديک کردن هر چه بيشتر دو کشور به يکديگر شود. ولى افزايش نقش و حضور ايران در کشورهاى تازه تأسيس آسياى مرکزى و وجود ايالت مسلمان‌نشين سين کيانگ در اين منطقه نمى‌تواند مورد استقبال پکن قرار گيرد.