جمهورىهاى آسياى مرکزى چین مکزیک آفریقای جنوبی اتریش کوبا لهستان نروژ مالزی فنلاند لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند الجزایر پاکستان اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بحرین بنگلادش سنگاپور عمان فیلیپین قبرس قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی هلند آنگولا اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی زامبیا در اواخر سال ۱۹۹۱ به دنيال فروپاشى شوروى پنج هماسه يعنى قزاقستان، قرقيزستان، تاجيکستان، ازبکستان و ترکمنستان در غرب کشور چين ايجاد گرديد که سه کشور اول داراى مرز مشترک با اين کشور هستند. آسياى مرکزى به علت موقعيت استراتژيک خود از نظر ژئوپليتيک و ژئواکونوميک بخصوص منابع معدنى غني، نفت و گاز طبيعى مورد توجه بسيارى از کشورها قرار دارد. قزاقستان داراى معادن فراوان مس و سرب و روى و نفت بوده و منافع ذغال سنگ آن ۲۳ ميليارد تن تخمين زده مىشود، از طرفى از نظر کشاورزى نيز غنى بوده و به انبار غله منطقه معروف است. قرقيزستان به لحاظ ذغال سنگ، تاجيکستان از نظر اورانيوم و ازبکستان از نظر دامپرورى اهميت زيادى دارند. لذا بعضى از کشورها در اين زمينهها اقدام به سرمايهگذارى کردهاند. رابطه چين با آسياى مرکزى داراى سابقه طولانى است. از دوهزار سال قبل چين در ارتباط نزديک با آسياى مرکزى بوده است. بعدها جادهٔ ابريشم اين رابطه را تقويب نمود. جاده ابريشم يک جاده دوستى و تجارى بود و باعث دوستى بيشتر مردم چين با ملل اين منطقه گرديد، لذا اين جاده سمبلى از صلح، مناسبات دوستانه و تمدن مىباشد. در اواخر دهه ۱۹۸۰ به علت تغيير سياست چين و شوروى سابق رابطه کمى بين دو طرف برقرار شد. اما بعد از استقلال پنج کشور در اواخر سال ۱۹۹۱، اين در کاملاً بازگرديد و در نتيجه رابطه بين چين و کشورهاى آسياى مرکزى وارد مرحله جديدى شد. به دنبال فروپاشى شوروى سابق چين هيئتى عاليرتبه به سرپرستى وزير اقتصاد و روابط خارجى و معاون وزير خارجه را از اوايل ژانويه ۱۹۹۲ به روسيه، اکراين، بيلو روسي، ازبکستان، قرقيزستان، قزاقستان و ترکمنستان اعزام داشت و مناسبات سياسى و ديپلماتيک برقرار نمود و اين نشان دهندهٔ حمايت چين از استقلال آنها بود. لى پنگ نخستوزير چين درهنگام ديدارش از چهار کشور آسياى مرکزى در آوريل ۹۴ چهار اصل جهت توسعه روابط با ملل آسياى مرکزى را اعلام داشت (که عبارتند از: حفظ روابط خوب همسايگى و همزيستى مسالمتآميز؛ توسعه همکاري، برابري، منافع متقابل و سعادت مشترک؛ احترام به حق حاکميت مردم آسياى مرکزى و عدم مداخله در امور داخلى آنها؛ احترام به استقلال و حاکميت ديگر کشورها و همکارى جه ايجاد ثبات در منطقه) که مورد توجه و استقبال ملل اين کشورها قرار گرفت. چين و جمهورى آسياى مرکزى به مناسبات دو جانبه از ديدگاهى استراتژيک مىنگرند و با توجه به شرايط جديد جهانى و منطقهاى براى آن اهميت خاصى قائلند. زير چين فروپاشى سياسى قدرتمندى تشکيل دهند. از طرفى جموهرىهاى آسياى مرکزى نيز از طريق ايجاد مناسبات با چين مىتوانند با سلطه مجدد روسيه مقابله نمايند واز طريق چين به عنوان يکى از اعضاى دائمى شوراى امنيت مىتوانند در صحنه بينالمللى حضور يابند و با استفاده از خطوط مواصلاتى چين به درياى آزاد راه يافته و با استفاده از تجارب آن کشور به سرمايهگذارى عظيم سياسى و اقتصادى پرداخته است. روابط اقتصادي؛ همکارى اقتصادى و تجارى چين با ملل آسياى مرکزى در سالهاى اخير توسعه سريعى يافته و به سطح غير قابل پيشبينى رسيده است طبق آمار حجم مبادلات تجارى چين با آنها به ۴۶۵ ميليون دلار در سال ۱۹۹۲ و ۶۱۰ ميليون در پايان سال ۱۹۹۳ رسيد. همچنين ۹۵ پروژه مشترک بين چين و اين کشورها در ابتداى ۱۹۹۳ وجود داشت که در اوايل ۱۹۹۴ به ۴۵۳ پروژه مشترک رسيد. تماسهاى غير دولتى نيز در زمينههاى مبادلات علمي، آموزشي، فرهنى و ورزشى نيز گسترش قابل توجهى يافته است. در حال حاضر، جدا از روابط دولتي، مؤسس تحقيقات علمي، دانشگاهها و کالجها، گروههاى فرهنگى و سازمانهاى اجتماعى بين چين و کشورهاى آسياى مرکزى رابطه برقرار نمودهاند. همچنين تعداد قابل توجهى توريست به چين آمده و يا توريستهاى چينى از کشورهاى آسياى مرکزى ديدن کردهاند. گسترش روابط در حال حاضر خواس دو طرف مىباشد. کشورهاى آسياى مرکزى خواهان حمايت چين و همکارى آن جهت تثبيت استقلال و توسعه اقتصاد خود هستند. و چين نيز خواهان ايجاد محيطى آرام در اطراف خود جهت تثبيت استقلال و توسعه اقتصاد خود هستند و چين نيز خواهان ايجاد محيطى آرام در اطراف خود جهت اصلاح اقتصادى مورد نظر مىباشد. از طرفى مرز مشترک بين مرز مشترک بين چين با قزاقستان، قرقيزستان و تاجيکستان ۳۷۰۰ کيلومتر مىباشد و اين کشور از ازبکستان و ترکمنستان نيز خيلى دور نيست. در طرفين مرز مردمى با نژاد مشترک زندگى مىکنند. اين موضوع با توجه به اينکه دو طرف مىتوانند با استفاده از زبان و آداب و رسوم مشترک همکارى دوستانهٔ خود را توسعه دهد خوب است؛ اما از طرف ديگر مىتواند مشکل آفرين نيز باشد. زيرا عدهاى سعى مىکنند با استفاده از آن ايده استقلال خواهى برا به آنها القا نمايند. همين مسئله از نظر مذهبى نيز مصداق دارد. اسلام در کشورهاى آسياى مرکزى و استان سين کيانگ چين نفوذ قابل توجهى دارد. دولت چين عليرغم آزادىهاى مذهبى با افراطيون مخالف بوده وبا فعاليتهاى مذهبى که در تضاد با دولت باشد شديداً مخالفت مىنمايد. دولت کشورهاى آسياى مرکزى نيز در اين مورد با چين اتفاق نظر دارند. طرفين معتقدند بايستى از مذهب به عنوان عاملى در جهت ثبات داخلى منطقه استفاده نمايند. پايگاه اصلى جهت گسترش روابط با جمهورىهاى مرکزي، ايالت سين کيانگ است. دولت چين اخيراً بمنظور جلب رضايت مردم مسلمان اين ايالت به سرمايهگذارىهاى عظيم زير بنايى در منطقه پرداخته است تا امکان با جمهورىهاى مذکور را فراهم سازد. چاپ دانلود صفحه افزودن به علاقمندیها