جغرافياى انسانى بحرین چین مکزیک آفریقای جنوبی اتریش کوبا لهستان نروژ مالزی فنلاند لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند الجزایر پاکستان اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بنگلادش سنگاپور عمان فیلیپین قبرس قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی هلند آنگولا اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی زامبیا صفحه بعدی 2 1 صفحه قبلی اقوام و نژادها و روابط آنها جدول درصد اتباع غیر بحرینی، مقیم بحرین زبان و خط مهاجرت تابعیت جمعیت و ترکیب و پراکندگی آن جدول ساختار جمعیت بحرین (طبق آمار ۲۰۰۰) - (The World Factbook 2000) جدول جمعیت در سایر شهرهای بحرین رشد جمعیت سابقهٔ تاریخی تشکیل جمعیت اقوام و نژادها و روابط آنها گفته مىشود که در دورانهاى قبل از تاريخ ميلادي، قبايل عربى که از نژاد سامى بودند در جزاير بحرين سکونت يافتند، اين جزاير در قرن سوم قبل از ميلاد به نام اوال که وجه تسميهٔ آن به بتاوال بت مورد پرستش قبيلهٔ بنىوائل باز مىگردد، معروف بوده است. قبل از فتوحات اسلامي، اکثر ساکنان مناطق بحرين از قبايل عدنان، قحطان، ربيعه، وائل و عبدقيس که حاکميت اين کشور را بهعهده داشتند، بودهاند. از طرفى برخى از تاريخ نويسان، فينقىها ار نخستين ساکنين جزاير بحرين مىدانند. با اين حال نبايد از نظر دورداشت که بحرين از ديرباز جزو خاک ايران بوده، و هر دو نژاد ايرانى و عرب در اين سرزمين، مسلمان مىباشند. ساير نژادهائى که در اين کشور بهسر مىبرند. اغلب ريشهٔ آنها مربوط به آسيائى جنوبى مىشود، از جمله: پاکستاني، هندى و عماني. اتباع غربى ساکن در اين کشور برخى بهدليل تجاوزاتى که در اين خطه صورت گرفته، در آنجا ماندگار شدهاند و برخى در بحرين کنوني، کارگران متخصص و مهندسين و تکنسينها هستند که جهت انجام امور اقتصادى و فنى مقيم اين کشور شدهاند. بهطورى که ۸۰۰۰ انجمن انگليسى و حدود ۱۴۰۰ انجمن آمريکائى در اين کشور وجود دارد. (Cities of The World, Volume 4.P62) طبق سرشمارىهاى متعدد درصد اتباع غير بحريني، مقيم بحرين را مىتوان چنين نوشت: جدول درصد اتباع غير بحريني، مقيم بحرين سال ۱۹۶۵ ۱۹۸۱ ۱۹۸۵ ۱۹۸۶ ۱۹۹۰ ۱۹۹۱ ۱۹۹۴ درصداتباع غيربحريني %۲۱ %۳۲ %۳۶/۳ %۳۳/۹ %۲۰فقطايراني %۳۶/۴ %۳۷ علت کاهش جمعيت اتباع خارجى در ۱۹۸۶ (حدود ۱۲ هزار نفر که شامل کارگران خارجى بوده است) به سبب رکود اقتصادى در کشورهاى منطقه بهطور اعم و در بحرين بهطور اخص و همچنين افزايش تعداد نيروى انسانى بومى در اين کشور بوده است. زبان و خط زبان رسمى کشور بحرين عربى است و در کليهٔ مکاتبات رسمى کشور از خط عربى استفاده مىشود. پس از زبان عربي، زبان انگليسي، درجهٔ اول اهميت را داراست و در تجارت از آن استفاده مىشود، و سپس زبان فارسى درجهٔ دوم اهميت را دارد و در مکالمات روزمره بهکار برده مىشود. زبانهاى اردو و هندى نيز بهدليل وجود مهاجرين در اين کشور تکلم مىشود. مهاجرت در طى سالهاى ۱۹۶۰ همزمان با کاهش سلطهٔ انگليس بر بحرين، از تعداد جمعيت مهاجر به آن کشور بهتدريج کم مىشود. اما بعد از کسب استقلال در ۱۹۷۱ و بهخصوص افزايش قيمت نفت در ۷۴ - ۱۹۷۳ مهاجرت کارگران به بحرين شدت گرفت. تعداد مهاجرين از ۳۰،۰۰۰ نفر در ۱۹۷۱ به ۶۰،۰۰۰ نفر (جعفرى نوگت و تئودور توماس، بحرين و خليجفارس، ترجمه دکتر همايون الهي، ۱۳۶۹، ص ۳۳.) در ۱۹۷۶ رسيد، يعنى دو برابر شد.اين تعداد طى سالهاى ۷۸ - ۱۹۷۶ يک بار ديگر نيز دو برابر شد. بار ديگر از سالهاى اوليهٔ دههٔ ۸۰، بهخصوص براى احداث اتوبان بين بحرين و عربستانسعودى و کمک به ادامهٔ توسعه در بخشهاى ساختارى صنايع، نياز به کارگران مهاجر افزايش يافت.اکنون طبق آمارهاى رسمي، حدود يک سوم جمعيت بحرين را خارجيان مقيم تشکيل مىدهند که اکثراً انگيزه مهاجرت آنان اشتغال بهکار است. بنابراين مىتوان گفت که بحرين همانند ديگر کشورهاى حوزه خليجفارس از استعداد مهاجرتپذيرى برخوردار است. اتباع غربى از لحاظ طبقهٔ شغلى همطراز تجار و بزرگان به شمار مىآيند، در حالى که بقيه به نسبت مليت خود بهعنوان طبقهٔ کارمندان، کارگران و پيشهوران محسوب مىشوند. از بقيه به نسبت مليت خود بهعنوان طبقهٔ کارمندان، کارگران و پيشهوران محسوب مىشوند. از ۸۶ - ۱۹۸۵، دولت بحرين به ايجاد محدوديتهائى براى اتباع خارجى بهويژه کارگران بهدليل وضعيت نامساعد اقتصادي، دستزده است و افراد بحرينى را که اکثراً غير متخصص هستند، جايگزين آنان نموده است. بنابراين روند مهاجرت کارگران خارجى با توجه به همين محدوديت، کاهش يافته است. طبق آمار گرفته شده در ۲۰۰۰، ميزان مهاجرت در بحرين ۱/۱۲ (The World Factbook 2000) مهاجر در بين هزار نفر است. تابعيت يکى از پديدههائى که در دنياى امروز به چشم مىخورد و مىتوان گفت که از ويژگىهاى عصر جديد محسوب مىشود، مسئلهٔ تابعيت و تأثيرات آن در روابط بينالمللى است. با پيدايش سيستم جديد دولت - ملت و تعيين حدود حاکميت دولتها بهوجود آمدن مرز بين کشورها، اهميت تعيين و مشخص نمودن تابعيت افراد نيز بيشتر شد. پس از استقلال بحرين، حکام اين کشور شروع به تثبيت حاکميت خود کرده و در اولين گام به تعيين و تثبيت تابعيت افراد اقدام نمودند. در مورد تابعيت ايرانيان مقيم در بحرين، دولت بحرين پس از مذاکره با دولت ايران، ايرانيان مقيم در بحرين را مخيّر به پذيرفتن تابعيت بحرينى و يا اقامت نمود. اما پس از پيروزى انقلاباسلامى ايران، محدوديتهاى زيادى از سوى دولت نسبت به ايرانيان مقيم در آنجا اعمال شد. در حال حاضر نيز خانوادههاى زيادى که اغلب شامل افراد ايرانى الاصل و فارسى زبان و افراد بدون مىشوند، در بحرين وجود دارند که پس از تحولات اخير بحرين تعداد زيادى از آنها بنا به دستور امير بحرين موفق به اخذ تابعيت بحرينى شدهاند و اين روند همچنان ادامه دارد. بنابر آمار رسمى دولت بحرين يک سال گذشته حدود ۱۰ هزار نفر تابعيت بحرينى اخذ نمودهاند. دولت بحرين در خصوص تابعيت از اصل خون پيروى مىکند. بدين معنا که هرکس از پدر بحرينى متولد شده باشد، تبعهٔ بحرين محسوب مىشود. به افرادى که براين اساس تبعهٔ بحرين مىشوند اصطلاحاً بحرينى بالجنسيه اطلاق مىگردد. طريق ديگرى که تابعيت بحرينى اعطاء مىشود، از راه ازدواج است. طبق مادهٔ ۷ قانون تابعيت بحرين، زنان خارجى که با اتباع بحرينى ازدواج مىنمايند، تبعهٔ بحرين بهحساب مىآيند. با اين حال در مدارک اين افراد در خصوص تابعيت ذکر گرديده بحرينيهالماده السابعه (بحرينى براساس مادهٔ هفت). جمعيت و ترکيب و پراکندگى آن صفحه بعدی 2 1 صفحه قبلی چاپ دانلود صفحه افزودن به علاقمندیها