حسين خان آجوانباشى از طريق تريست (Triest) عازم وين شد ولى مأموريت او با دخالت انگلستان بى‌نتيجه ماند. او مترنيخ را ملاقات و هداياى خود، از جمله يک قاليچه نفيس را، که در نمايشگاه وين در سال ۱۹۱ ميلادى تحت شمارهٔ ۳۹۹ به نمايش درآمد، به وى تقديم نمود. حسين‌خان در ۱۸۳۹ ميلادى به ايران بازگشت، گرچه مأموريت او نافرجام بود ولى رابطه‌اى دوستانه بين او مترنيخ به‌وجود آمد. به‌طورى که مترنيخ انتخاب او را به حاکمى ايالت فارس در سال ۱۸۴۵ ميلادى تبريک گفت. مذاکرات و به‌خصوص مشاهدات آجودانباشى در اتريش به‌طور يقين در معرفى پيشرفت‌هاى اين کشور در ايران و در نتيجه ايجاد روابط خاص و بسيار دوستانه بعدى بين دو کشور بى‌تأثير نبود. وقتى اميرکبير براى تجديد سازمان ارتش ايران دست به‌کار شد و به فکر تأسيس مدرسه نظامى دارالفنون افتاد، در سال ۱۸۱۵ ميلادى ميرزا داودخان، مترجم دربار را به سفارت مخصوص به اتريش فرستاد تا چند نفر از افسر و مربى از آن کشور استخدام نمايد و با وجود تمام تلاش‌هايى که دولت انگلستان براى متصرف کردند اميرکبير از استخدام مربيان اتريشى با کارشکنى‌هاى مختلف انجام داد اين امر به همّت و پافشارى اميرکبير عملى شد و هفت نفر مربيان و معلّمان نظامى اتريش به رياست اگوست کرزيز (A. Kreziz) در نوامبر ۱۸۵۱ ميلادى به تهران رسيدند و در مدرسه دارلفنون به تدريس مشغول شدند.


قبل از تأسيس مدرسه نظامى کولومباري (Culumbari) افسر اتريشى که در ارتش ايران خدمت مى‌کرد فرمانده گردان شترسواران بود و گروه موزيک ارتش را به‌وجود آورد. او علاوه برخدمت در ارتش يکى از افرادى بود که در تبديل بندر خرمشهر به يک بندر بازرگانى مهم نقش بزرگى ايفا نمود و نقشه و تأسيسات اين بندر را طرح‌ريزى نموده بود. او در نقاشى هم سياست داشت و زبان فارسى را به‌خوبى مى‌دانست و اولين کسى است که خاطرات ناپلئون بناپارت را به فارسى برگرداند. پس از فوت محمدشاه او به حاجى ميرزا آغاسي، صدراعظم محمدشاه، که نسبت به جان خود بيمناک بود، مساعدت کرد تا به کربلا فرار کند. در دوران صدرات اميرکبير کولرمبارى ايران را ترک و در پاريس اقامت کرد و در سال ۱۸۷۰ ميلادى درگذشت.


رابطه ايران و اتريش با سفر ناصرالدين شاه به وين در سال ۱۸۷۳ ميلادى توسعه يافت. در اين سفر ناصرالدين شاه در نمايشگاه بين‌المللى وين شرکت نمود. گفتنى است که ميرزا ملکم خان سفير ايران در لندن در فوريه ۱۸۷۳ ميلادى به وين سفر نمود و به حضور امپراتور رسيد تا مقدمات سفر اول شاه را فراهم سازد.


دومين سفر ناصرالدين شاه به اروپا در سال ۱۸۷۸ ميلادى انجام گرفت در اين سفر ناصرالدين شاه نظرآقا وزير مختار ايران در پاريس را به وين احضار کرد تا مذاکراتى درباره نوسازى ارتش ايران و خريد تسليحات ارتش از اتريش را به انجام رساند، اين تصميم عملى گرديد و قرار شد تا هيئت نظامى اتريش مرکب از ۵۰ افسر و ۶۵۵۰ نفر پرسنل به‌عنوان بريگاد اتريش در ايران خدمت کنند. طبق اين قرارداد گروه اتريشى ملزم بود تا سال ۱۸۸۱ ميلادى ارتش ايران را بازسازى کند. تسليحاتى چون توپ و تفنگ و گلوله هم از اتريش خريدارى گرديد که از طريق بندر انزلى به ايران آمد و سفارش ساخت بقيه ادوات جنگى به کارخانه استير (Styer) داده شد که تحت‌نظر نريمان‌خان انجام مى‌گرفت. سرتيپ شونوفسکي (Schonovsky) به رياست هيت نظامى تعيين و به حضور امپراتور رسيد و در نوامبر ۱۸۷۸ ميلادى از طريق روسيه عازم ايران شد. ژنرال گاستيگرخان هم به همراه اين هيئت به ايران آمد. اعضاء هيئت وارد ايران شدند و به‌حضور ناصرالدين شاه رسيدند ولى رقابت روس و انگليس در ايران موقعيّت هيئت را مورد تهديد قرار مى‌داد.


بازسازى و نوسازى پليس نيز به اين هيئت واگذار شد و اين مسؤوليت برعهده يک افسر اتريشى به نام مونته‌فورته (Monte Forte) که ايتاليايى‌الاصل بود، محوّل گرديد. ولى با وجود رقابت بين روس و انگليس و بروز اختلافات در فرماندهى هيئت، ژنرال گاستايگرخان خود را کنار کشيد و به کارهاى اصلى خود پرداخت. او به‌سرعت نوسازى راه شوسه تهران - تبريز را به عهده گرفت. در سال ۱۸۸۰ ميلادى سرتيپ شونوفسکى به وين احضار و سرتيپ فرديناند شمل (Ferdinand Schemel) به فرماندهى بريگارد اتريش تعيين شد. ولى با توجه به اختلافات داخلى بريگارد و دسيسه‌هاى روس و انگليس هيئت اتريشى در سال ۱۸۸۱ ميلادى به اتريش بازگشت. بايد گفت که اين هيئت در مدّت کوتاه اقامت خود در ايران خدمات ارزنده‌اى در نوسازى ارتش ايران انجام داد.


قابل ذکر است که دولت امپراتورى اتريش - مجارستان در سال ۱۸۷۳ ميلادى (۱۲۵۲ هـ.ش.) کُنت ويکتوردوبسکي (Victor Dubsky) را به سمت وزير مختار به ايران فرستاد که اقدام به تأسيس سفارت اتريش در ايران نمود. دولت ايران نيز در سال ۱۸۷۹ ميلادى (۱۲۵۸ هـ.ش.) نريمان‌خان قوام‌السلطنه را به وين فرستاد که اقدام به تأسيس سفارت نمايد. اين سفارت‌خانه که در سال ۱۲۶۲ شمسى در وين تأسيس شد، بعد از سفارت‌خانه‌هاى ايران در کشورهاى انگليس، روسيه، ترکيه و فرانسه، قديمى‌ترين سفارت ايران در کشورهاى خارجى است.


طى اين سال‌ها، يک اتريشى ديگر به نام واگنر فون وتراشتد (Wagner Von Wetteratadt) مدارج عالى در ايران را طى کرد. او در سال ۱۸۸۶ ميلادى به سمت خان (ژنرال) در ارتش ايران خدمت نمود و به واگنر خان (Vagner Khan) شهرت يافت، در حالى که ستاره اقبال گاستايگر خان در حال افول بود، وى با آنکه ۲۵ سال به انواع و اقسام کارها مشغول بود، بين او و حکومت بر سر جاده‌اى در خراسان (بين مشهد و عشق‌آباد) اختلاف افتاد و سرانجام به پيشنهاد سفير اتريش در ايران (ژنرال تومل) گاستايگرخان ايران را ترک نمود و واگنرخان به اصفهان و تبريز سفر کرد تا ارتش ايران را سر و سامان دهد.


سفارت اتريش در تهران سفراء زيادى به‌خود ديد تا اين‌ که آلبرت اپرجسي (Albert Eperjesy) در سال ۱۸۹۶ ميلادى به‌عنوان سفير اتريش در ايران تعيين گرديد و در همان سال مظفر‌الدين شاه به سلطنت رسيد. واگنرخان که به عنوان مشاور وليعهد - مظفرالدين شاه بود به تهران آمد و به‌نظر مى‌رسيد که نفوذ واگنرخان در شاه جديد موجب گسترش روابط دو کشور شود، به‌خصوص که سفير جديد با واگنرخان نيز دوست بود. در همين سال مظفرالدين شاه هواى سفر به اروپا را کرد و چون خزانه کشور خالى بود روسيه پيشنهاد حدود شصت ميليون فرانک وام را داد، شاه به سفر رفت، و از ۲۰ تا ۲۴ سپتامبر ۱۹۰۰ ميلادى در وين اقامت گزيد. در اين سفر شمارى از شاهزادگان ايرانى در آکادمى نظامى ماريا ترزا ثبت‌نام نمودند.