روابط اقتصادى بين ايران و اتريش هم‌زمان با ايجاد روابط سياسى بين دو کشور در زمان شاه اسماعيل صفوى (۱۵۲۳م.) آغاز شد. از همان زمان که سفراء و هيئت‌هاى سياسى مختلف اتريشى به ايران آمدند ضمن ايجاد روابط سياسى باب مبادلات تجارى و روابط اقتصادى و بازرگانى را نيز گشودند. در دوران حکومت صفويه که مقارن با امپراتورى هابسبورگ در اتريش بود، در ميان هيئت‌هاى مختلف سياسى که بين دو کشور مبادله مى‌گرديد بازرگانان و تجارى نيز وجود داشتند که تلاش خود را در جهت بسط روابط اقتصادى به‌کار مى‌گرفتند.


گرچه اتريش توانايى رقابت با انگلستان و کمپانى هند شرقى - که در منطقه خليج‌فارس فعاليّت مى‌کردند - را نداشت ولى دشمنى سرسختانه خاندان هابسبورگ با امپراتورى عثماني، ايران را طرف توجه آنان قرار داد، از اين رو به منظور گسترش روابط سياسى و اقتصادى تلاش‌هاى مستمرى را انجام مى‌دادند.


درخصوص بازرگانى خارجى مى‌توان از اولين شرکت اتريشى که در سال ۱۶۶۷ ميلادى که به‌منظور انجام فعاليّت‌هاى بازرگانى با شرق خاصه ايران، در وين، تشکيل گرديد را نام برد. اين شرکت خواستار فروش کالاهاى توليدى اتريش به ايران و خريد ابريشم از ايران بود. و با فردى به‌نام ليليودلوکا (Lilio Deluca) که کنسول اتريش در استانبول بود، قراردادى در مورد بازرگانى با ايران منعقد نمود. لوکا اولين محموله کالاهاى اتريشى را با کشتى به بندرعباس ارسال و خود نيز به ايران مسافرت نمود ولى تلاش‌هاى مستمر لوکا و خريد ابريشم از ايران با توفيق چندانى همراه نبود اما موفق شد در سطح وسيعى کالاهاى توليدى اتريش را به تجار ايرانى بشناساند. حدود ده سال بعد (۱۶۷۸م.) اولين قرارداد مستقيم فروش کالا بين تجار ايرانى و اتريشى منعقد شد. بازرگانان ايرانى تمايل زيادى براى به‌دست‌آورى تالر (سکه رايج خاندان هابسبورگ) داشتند. رونق تجارت بين دو کشور به حدّى رسيد که ضرابخانه وين سکه‌هاى ۱۵ تالرى ضرب نمود. گرچه بازرگانى پر رونق تازه آغاز شده در تهاجم ترک‌هاى به امپراطورى اتريش (۱۶۸۳م.) ضربه ديد ولى پس از مدّتى رونق دوباره خود را بازيافت.


در آغاز قرن هيجدهم، شهر وين بيش از پيش به مرکز ارتباط با مشرق زمين به‌خصوص با ايران مبدّل شد. در سال ۱۷۱۸ ميلادى قرارداد بازرگانى بين اتريش و يک تبعه امپراتورى عثمانى به‌نام سيف‌الله افندى به امضاء رسيد که حق انحصار بازرگانى با شرق و همچنين ايران به اين فرد واگذار شد. تلاش‌هاى کارل ششم (امپراتور اتريش) براى گسترش بازرگانى با مشرق زمين و ايران تا تشکيل کمپانى هند شرقى که سعى در به انحصار درآوردن بازرگانى مشرق‌زمين آن هم از طريق خليج‌فارس را داشت هم‌زمان گرديد و در نتيجه توفيق چندانى به‌دست نياورد. ولى اين بازرگانى از راه زمينى ادامه يافت و شهر تبريز توفيق چندانى به‌دست نياورد. ولى اين بازرگانى از راه زمينى ادامه يافت و شهر تبريز به ‌علّت نزديکى با خاک عثمانى و قرار گرفتن در مسير بازرگانى اروپا به آسيا، مرکز فعاليّت‌هاى بازرگانى شد. اواسط قرن هيجدهم، با توجه به ضعف سلسله صفوى و هرج و مرج ناشى از هجوم افغان‌ها، و همچنين در عصر نادرشاه تا ظهور سلسله قاجار تجارت اتريش با ايران نه تنها رونق سابق را نداشت بلکه در سطحى متوسط و عادّى از راه زمينى ادامه داشت.


در عصر قاجار اتريش سعى نمود تا رونق تجارتى خود را با ايران از سر گيرد. از اين رو هيئت‌هاى مختلفى را به ايران گسيل داشت و به ‌تدريج يکى از کشورهاى مورد اعتماد اين سلسله شد. در سال ۱۸۳۸ ميلادى کارخانه شيشه‌سازى بوهم (Bohm) و کارخانه شيشه‌سازى ديگرى به ‌وسيله اتريشى‌ها در تبريز دائر شد و بازرگانى دو کشور با توجه به آرامش نسبى اتريش - در عصر صدراعظمى مترنيخ - در حال گسترش و رونق بود. به‌طورى که در سال ۱۸۳۰ ميلادى از کل کشتى‌هايى که در بندر طرابوزان لنگر انداخته و منتظر تخليه بار بودند، محموله اکثر قريب به اتّفاق اين کشتى‌ها به مقصد ايران حمل مى‌شد و از ۲۶ کشتى که محموله به مقصد ايران حمل مى‌کردند، حدود ۱۱ کشتى متعلق به دولت اتريش بودند، که محموله آنها را کالاهاى اتريشى تشکيل مى‌دادند. تعداد اين کشتى‌ها در سال ۱۸۴۱ ميلادى به ۹۳ فروند رسيد، (در عرض ده سال تقريباً سه برابر و نيم شد). از کل کالاهاى صادراتى اتريش به بندر طرابوزان که به ارزش ۸،۳۸۳،۷۴۲ فلورن (Floren) بود حدود ۵،۸۰۰،۰۰۰ فلورن (بالغ بر ۷۰ درصد آن) به تبريز حمل مى‌گرديد. واردات اين بندر در همان سال از کشورهاى آسيايى بالغ بر ۲،۴۱۰،۱۴۵ فلورن بود که ۱،۶۰۰،۰۰۰ فلورن آن (يعنى حدود ۶۰ درصد) از مبدأ تبريز به مقصد طرابوزان حمل شده بود.


در سال ۱۸۴۹ ميلادى کتابى در وين به نام راه‌هاى بازرگانى ايران و روابط بازرگانى ايران و اروپا توسط فردى به نام ردولف - گودل (Rudolf - Godel) که کنسول اتريش در طرابوزان بود انتشار يافت. او ضمن نشان دادن راه‌هاى بازرگانى بين ايران و اتريش و امکانات مبادله کالا بين دو کشور و همچنين بين ايران و اروپا، هشدار داده بود که به‌دليل تلاش ديگر کشورهاى اروپايى به‌ويژه انگلستان و روسيه بازرگانى اتريش با ايران به‌تدريج رونق سابق خود را از دست مى‌دهد. تبريز هم به يمن نزديکى به طرابوزان و قرار گرفتن در مسير راه تجارى روسيه، به يکى از مهمترين شهرهاى بازرگانى کشور تبديل گرديد. بسيارى از بازرگانان خارجى در اين شهر اقامت داشته و بسيارى از شرکت‌ها دفاترى در تبريز داير نموده بودند که از ميان آنها دو شرکت اتريشى به‌نام‌هاى اف.آ. گلانزدي (F.A.Gelalenzi) و آندرياس توپنر (Andereastopner) را مى‌‌توان نام برد که ضمن وارد نمودن کالاهاى اتريشي، کالاهاى ايرانى چون: ابريشم، شال کشمير، ادويه‌جات و فرش را به اتريش و ساير نقاط اروپا صادر مى‌نمود.