در دوران قبل از تاريخ، آنچه را اکنون اتريش مى‌ناميم جولانگاه غارنشينانى بود که به شيوه‌اى ساده با وسايل ابتدائى مى‌زيستند. پس از گذشت زمانى که در مقياس زمين‌شناسى دورانى کوتاه به‌شمار مى‌رفت اينان، ساکنان اين سرزمين شدند. سپس نوبت به مردمى رسيد که به اين کشور وارد شدند و خانه‌هاى خود را در درياچه‌ها به روى چوب‌بست برپا داشتند تا از گزند جانوران وحشى در امان بمانند. مدتى دراز بعد از دوران غارنشيني، مهاجرت اقوام و طوايف مختلف به اين سرزمين آغاز شد و اين جريان تا قرن‌ها بعد ادامه يافت.


مردمان مختلف بسيارى که به اين سرزمين آمدند، هر گروه با افراد گروه ديگر آميزش کرده و قومى را به‌وجود آوردند که مردم فعلى اتريش را تشکيل مى‌دهد.


در اسناد و مدارک مکتوب تاريخي، اولين‌بار در سال (۹۹۶ م.)، يعنى حدود هزار سال قبل به نام جديد اوسترايشه براى ناحيه‌اى که در کنار دانوب واقع شده است برمى‌خوريم که از آن زمان تا به امروز به استثناء هفت سال اشغال آن توسط آلمانى‌ها (۱۹۴۵-۱۹۳۸م.)، هرگز اتريش از نقشه اروپا محو نشد.


اواخر قرن هشتم ميلادى در اتريش عليا و اتريش سفلاى کنونى ايالتى مرزي، به نام قلمرو شرقي (آلمانى اوسترايش)، براى جلوگيرى از هجوم قوم آوار توسط شارلمانى امپراطور معروف اروپا تأسيس گرديد که به دست مجارها افتاد و در ۹۵۵ ميلادى اوتوى اول (اوتوى کبير) آن را از تصرف آنان بيرون آورده قلمرو شرقى را تجديد کرد که به باوير ملحق شد (۹۷۶-۹۵۵ م.). بعد از آن کلمه اتريش در تاريخ چهار معنى متمايز داشته است:


۱. اتريش به معنى اخص، يعنى اتريش عليا و سفلى که وين جزء آن بود. اين اتريش از ۹۷۶ ميلادى مرزبان‌نشين و از ۱۱۵۶ ميلادى به عنوان دوک‌نشين زير فرمان خاندان بابنبرگ بود و در ۱۲۵۱ ميلادى به تصرف اتوکار دوم، پادشاه بوهم، درآمد. در ۱۲۷۶ ميلادى اتوکار به ناچار اتريش و استيريا و کارنتيا و کارنيولا را به رودلف اول خاندان هابسبورگ واگذاشت، که تا ۱۹۱۸ ميلادى در دست اين خاندان بود، و از ۱۴۳۵ ميلادى عنوان ميهن دوک‌نشين يافت.


۲. از ۱۴۳۸ ميلادى که آلبرشت دوم امپراتور مقدس روم شد، اصطلاح خاندان پادشاهى اتريش با خاندان هابسبورگ مترادف گرديد. در عهد ماکسيميليان اول اتريش در اروپا اهميّت يافت. در نتيجه جنگ‌هاى سى‌ساله (۴۸-۱۶۱۸م.) و جنگ‌هاى ديگر قرن ۱۸ ميلادي، تفوّق خاندان‌ هابسبورگ در امور آلمان از بين رفت و فرمانروايان اتريش مخصوصاً مارى ترزوژوزف دوم، به تحکيم قدرت داخلى و توسعه‌طلبى در جانب مشرق (خاصه لهستان و بالکان) پرداختند. در جنگ‌هاى اروپايى انقلاب فرانسه و در جنگ‌هاى ناپلئون اتريش چند بار شکست خورد، ولى با اين وصف پس از کنگره وين (۱۸۱۵م.) پيشواى اتحاديه آلمانى گرديد.


۳. کمى پيش از انقراض امپراتورى مقدس روم فرانسيس دون لقب فرانسيس اول، امپراتور اتريش بر خود نهاد. امپراتورى اتريش (سومين معناى کلمه اتريش) پس از ۱۸۱۵ ميلادى تقريباً مشتمل بر قسمت آلمانى زبان اتريش، بوهم، مورواي، لهستان جنوبي، لومباردي، ونسي، کارنيولا، استيريا، دالماسي، هنگري، کرواسي، و اسلاوونيا بود. در اين زمان ارتجاع بر اروپا حکمفرما و مترنيخ رهبرى آن را به عهده داشت. ولى انقلاب ۱۸۴۸ ميلادى وضعيت امپراتورى را دگرگون ساخت. در ۱۸۵۹ ميلادى لومباردى را از دست داد، و پس از شکست در جنگ اتريش و پروس در ۱۸۶۶ ميلادى دستش از امور آلمان هم به کلى کوتاه شد و ونسى را از دست داد. در ۱۸۶۷ ميلادى با مجارستان (هنگري) پادشاهى دوگانهٔ اتريش - هنگرى را تأسيس کرد، و در نتيجه اسلاوها تحت فرمان آلمان‌ها و مجارها درآمدند. سپس به بسط نفوذ خود در بالکان پرداختن. به موجب پيمان برلن (۱۸۷۸م.) بوسنى و هرزگوين را اشغال و در ۱۹۰۸ ميلادى آنها را به خاک خود ضميمه کرد. کشمکش‌هاى اتريش - مجارستان با صربستان منجر به جنگ جهانى اول شد، که در نتيجهٔ آن، اتريش - مجارستان از بين رفت (۱۹۱۸م.).


۴. پس از استعفاء (۱۲ نوامبر ۱۹۱۸م.) امپراتور کارل فرانتس ژوزف، مجلس مبعوثانى در اتريش تشکيل شد، و تصميم به ايجاد اتريش آلماني به عنوان جزئى از آلمان بزرگ گرفت (۱۲ مارس ۱۹۱۸م.)، ولى در ۱۰ سپتامبر اتريش ناچار پيمان سن - ژرمن را امضاء کرد که اتحاد با آلمان را ممنوع مى‌ساخت، نام اتريش آلماني به جمهورى اتريش مبدل شد، و آن بازماندهٔ سرزمين آلمانى زبان امپراتورى اتريش و مرکب از وين و ايالات مجاور آن و داراى ۸ ميليون جمعيّت بود که دو ميليون آن در پايتخت (وين) به‌سر مى‌بردند. جمهورى اتريش از مواد خام و بازارهاى سابق خود محروم و با گرسنگى و بيمارى دست به گريبان بود، و به دنبال آنها تورم پول (که در ۱۹۲۴ ميلادى به کمک جامعه بين‌الملل پايان يافت)، بيکاري، مشکلات و رسوايى‌هاى مالى و تشنجات سياسى به‌وجود آمد. کشمکش‌هاى احزاب سوسياليست مسيحى و سوسيال دمکرات‌ها شدت يافت، و پس از ۱۹۳۳ ميلادى نهضت نيرومندى بر له نازى‌ها شکل گرفت. دولفوس، صدراعظم سوسيال دمکرات، حکومت صنفى مستبدى برقرار کرد، و به مخالفت با نازى‌ها برخاست، ولى قساوتى که در سرکوبى سوسيال دمکرات‌ها اعمال کرد (فوريه ۱۹۳۴م.) راه را براى پيشرفت نازى‌ها باز نمود. در ژوئيهٔ ۱۹۳۴ ميلادى وى به قتل رسيد. در مارس ۱۹۳۸ ميلادى آلمان، اتريش را به خاک خود ملحق ساخت و در ۱۹۴۵ ميلادى به وسيلهٔ متفقين اشغال شد و دگرباره به‌صورت جمهورى درآمد.