معمولاً اصول و مبانى سياست خارجى کشورى چون الجزاير مى‌تواند بر اين بخش‌ها استوار باشد البته نمى‌توان گفت اين اصول در سطح کلان قابل بحث و بررسى است.


- چگونگى روابط با کشورها از جمله کشورهاى مسلمان و ديگر کشورهائى که از نظر منابع داراى وجوه مشترک با آن کشور باشند.


- چگونگى روابط با سازمان‌هاى آزادى‌بخش.


- روابط با بلوک غرب از جمله آمريکا و اعضاءِ ناتو.


- روابط با ديگر کشورهائى که به عنوانى با غرب مخالف بوده از جمله کشورهاى عضو جنبش عدم تعهد و کشورهائى که قبلاً وابسته به بلوک شرق بودند و حال به عنوان کشورى تقريباً مستقل تلقى مى‌گردند.


- شيوه برخورد با تهاجم، خاصه تهاجم تبليغاتي، فرهنگى و رسانه‌هاى گروهي.


- چگونگى عضويت و رابطه با سازمان‌ها و اتحاديه‌هاى بين‌المللي.


بنابر قانون اساسى سال ۱۹۶۳/۱۳۴۲، الجزاير بخشى از المغرب عربي، جهان عرب و آفريقا بوده و تعهد در قبال اين اولويت‌ها، به‌ترتيبى که ذکر شد بر سياست خارجى الجزاير حکم‌فرماست. اهداف و فعاليت‌هاى الجزاير در صحنه بين‌المللى بلند پروانه بوده است. اين کشور از بدو استقلال از جمله‌ برجسته‌ترين اعضاءِ جنبش عدم تعهد بوده است.


- جمهورى الجزاير، مواد اسناد منشور ملل متحد، سازمان کشورهاى آفريقائى و جبهه اعراب را مى‌پذيرد.


- تحقق اهداف سازمان وحدت آفريقا يک ضرورت تاريخى است که تلاش در راه رسيدن به آن يکى از محورهاى سياست خارجى کشور الجزاير است.


- جمهورى الجزاير، وفادار به اهداف جنبش عدم تعهد بوده و در جهت برقرارى و تحکيم صلح، همزيستى مسالمت آميز، عدم دخالت در امور ديگران فعاليت خواهد کرد.


- مبارزه با استعمار، استعمارنو، امپراياليسم، نژادپرستى محور اصلى انقلاب الجزاير است. هم‌بستگى الجزاير با خلق‌هاى آفريقا، آسيا آمريکاى لاتين در بند و رهائى بخش سياسي، اقتصادى و احقاق حقوق خودمختارى و استقلال خلق‌ها يکى از خطوط اصلى سياست خارجى است.


- اتحاد خلق‌هاى عرب در اشتراک با سرنوشت خلق‌هاى ديگر عرب مستتر است.


پيوستگى الجزاير به قرارداد آديس آبابا، احترام و محبوبيت بزرگ در ميان رهبران آفريقاى سياه برايش به ارمغان آورد.

ارائه چهره‌اى جديد از الجزاير و بهبود روابط اين کشور در سطح بين‌المللى

از ابتداى دههٔ ۱۹۹۰ و همزمان با تغيير و تحولات جديد در صحنهٔ داخلى الجزاير و همچنين ساختار نظام بين‌الملل، روابط خارجى اين کشور دچار سير قهقرائى شد. فروپاشى شوروى از يک سو پايه‌هاى سوسياليسم در الجزاير را سست کرد و شرايط حرکت به سمت دمکراسى را تا حدى فراهم کرد و از سوى ديگر زمينه امکان اعمال نفوذ از جانب غرب را بر کشور فراهم ساخت.


از طرفى در سال‌هاى اخير کمترين ملاحظه‌ سياست خارجى بوتفليقه، مربوط به تحکيم روابط از موضع قدرت، فرانسه يعنى قدرت استعمارى حاکم بر اين کشور طى سال‌هاى متمادى را مى‌توان بيان کرد. رئيس جمهور الجزاير ملاقات‌هاى موفقيت‌آميزى با مقامات فرانسوي. از جمله چندين جلسه با وزير امور خارجه فرانسه هربت و درين انجام داد. او همچنين با لئوويد ژوسپن نخست وزير اين کشور، در جلسه مجمع عمومى سازمان ملل در سپتامبر ۱۹۹۹، ملاقات رسمى داشت. اين ملاقات مستقيم و رو در رو وابستگى متقابل بين دو کشور را در زمينه‌هائى چون تجارت، مسافرت، مهاجرت کارگران، نفت و گاز، تبادلات فرهنگى و... تقويت کرد. البته دولت فرانسه هيچگاه عدم تمايل خود را نسبت به روى کار آمدن حکومت‌هاى متمايل به اسلام‌گرايان در الجزاير مخفى نکرد. بوتفليته نيز به فرانسه تضمين مجدد داد که روابط بر اين اساس اگر گسترش نيابد، حداقل حفظ خواهد شد. او در مصاحبه‌اى اعلام مى‌کند که فرانسه به عنوان نماينده اروپا و الجزاير به عنوان نماينده کشورهاى مغرب و جهان عرب مى‌توانند نقش پل ارتباطى و همکارى را در دو سوى مديترانه ايفا کنند.



در حوزه آفريقا و کشورهاى عربى نيز با تعيين الجزاير به عنوان رئيس سازمان وحدت آفريقا بوتفليقه با موفقيت ميزبانى نشست سالانه اين سازمان بزرگ منطقه‌اى را که در جولاى ۱۹۹۹ با شرکت ۴۳ عضو از ۵۳ عضو آن و با حضور سران کشورها و رؤساى دولت‌ها در اين کشور برگزار شد، به پايان رساند. مى‌توان به بزرگترين مشکلات برتفليقه در آينده به مسئله حل وضعيت نابسامان اقتصادى و اجتماعى و ساختار سياسى کشور و همچنين کاستن نقش نظاميان در صحنه سياسى الجزاير اشاره کرده تا زمانيکه اقتصاد کشور هنوز تحت انحصار شرکت ملى نفت و گاز الجزاير (SONATRACH) قرار داشته و بخش صنعتى غير نفتى جايگزين نشود و تا زمانيکه نظاميان بر روند سياسى کشور تأثيرگزار باشند و همچنين نوعى هماهنگى و اتفاق نظر بين احزاب و گروه‌هاى مختلف سياى به‌وجود نيايد، مشکلات اساسى الجزاير در زمينه‌هاى سوء مديريت اقتصادى و سياسي، به هدر رفتن منابع صنعتي، از هم گسيختگى بخش کشاورزي، تورم و بيکاري، فساد ادارى و بحران هويتى و فرهنگي، به‌زودى قابل حل شدن نيستند و در چنين شرايطى بازگشت مجدد خشوت سياسى به اين کشور هر لحظه امکان‌پذير است.