کجا و چگونه مغز محفوظات خود را انبار مىکند؟ اين معماى بزرگى است. چگونه چيزى که ياد گرفته شده، تداوم مىيابد، حتى وقتى که محصولى بهدست نمىدهد، و چگونه تحت تأثير يادگيرىهاى ديگر، منتظر ظهور مىماند؟ در برخى موارد آنچه که يادگرفته شده به صورت تغيير يافتهاى تجلى مىکند. سؤال اين است که تا زمان ظاهر شدن، کجا بوده است؟ روانشناسان گشتالت در اين رابطه از ردهائى (Traces) که ممکن است قبل از ظهور تغيير يافته باشند، صحبت مىکنند.
روانکاوها از سطوح ناخودآگاه يا نيمهآگاه که انگارهها منتظر احضار شدن هستند، بحث مىنمايند. اين شبيه چيزى است که هربارت حالت گرايش (State Of Tendency) ناميد. فيزيولوژى حافظه چنان مسئله بغرنجى است که بيشتر روانشناسان در برخورد با آن، ديدگاه مثبتگرائى را اتخاذ نموده، رضايت دادهاند به اينکه در مورد متغيرهاى ميانجى به فرضيهسازى پرداخته يا همبستگىهاى ميانتهى را مورد بررسى قرار دهند.