ظاهراً به همان دلایلی که افراد الکل مصرف می‌کنند، از سایر داروهای روان‌گردان نیز استفاده می‌کنند. افرادی که داروهای قوی مصرف می‌کنند، معمولاً مشروب نیز به افراط می‌خورند و سیگار هم می‌کشند. یک بررسی طولی که در ایالت نیویورک با دانش‌آموزان دبیرستانی انجام شد، زنجیرهٔ زیر را در مصرف دارو نمایان ساخت:


شراب و آبجو — مشروبات قوی — ماری‌جوآنا — سایر داروهای غیرقانونی


این بدان معنا نیست که استفاده از داروی معینی همیشه به مصرف داروهای بعدی در این زنجیره می‌انجامد. در یک بررسی معلوم گردید که در حدود ۲۷ درصد دانش‌آموزانی که مشروبات قوی‌ می‌نوشیدند به کشیدن ماری‌جوآنا روی آوردند، و فقط ۲۶ درصد از مصرف‌کنندگان ماری‌جوآنا به داروهائی مثل ال‌اس‌دی، آمفتامین‌ها، یا هروئین کشیده شدند. دانش‌آموزان در مراحل گوناگون از مصرف دارو خودداری می‌کردند، اما هیچ‌یک از آنان بدون گذر از مشروبات قوی، مستقیماً از شراب و آبجو به‌سوی داروهای غیرقانونی نرفتند، و باز فقط تعداد اندکی از آنان مستقیماً از مشروبات قوی به داروهای غیرقانونی روی آوردند بی‌آنکه در فاصله آن دو، مدتی ماری‌جوآنا مصرف کرده باشد (کاندل ”Kandel“ ـ ۱۹۷۵). تجارب مثبت با یک دارو ممکن است شخص را ترغیب کند که داروی دیگری را نیز بیازماید.


در انتقاد از این نظریه ”سکوی پرش“ به‌عنوان تبیینی برای مصرف دارو، گفته شده است که اغلب جوانانی که ماری‌جوآنا مصرف می‌کنند کارشان به داروهای دیگر نمی‌کشد. با این حال، ظاهراً این نکته درست است که افراط در مصرف ماری‌جوآنا احتمال مصرف داروهای غیرقانونی را بالا می‌برد. یک بررسی که در سطح ملی درباره مردان ۲۰ تا ۳۰ ساله به‌عمل آمد، نشان داد که از بین کسانی‌که ۱۰۰۰ بار یا بیشتر ماری‌جوآنا کشیده بودند (تقریباً یک بار در روز به مدت سه سال)، بعدها ۷۳ درصد از آنان کوکائین و ۳۵ درصد از آنان هروئین مصرف کردند. در مقایسه با این ارقام، از بین کسانی‌که هرگز ماری‌جوآنا نکشیده بودند، کمتر از ۱ درصد بعدها داروهای قوی مصرف کردند. در بین کسانی‌که کمتر از ۱۰۰ بار ماری‌جوآنا کشیده بودند، بعدها فقط ۷ درصد کوکائین و ۴ درصد هروئین مصرف کردند (اودانل ”O'Donnel و کلیتون ”Clayton“ ـ ۱۹۸۲). افراط در مصرف ماری‌جوآنا مسلماً احتمال گرفتار شدن به داروهای خطرناک‌تر را بیشتر می‌کند.

علت شروع به مصرف دارو

بررسی‌های بسیاری صورت گرفته تا معلوم شود که کدام ویژگی‌های شخصیتی و چه عوامل اجتماعی افراد را به مصرف داروهای روان‌گردان برمی‌انگیزند. با توجه به اینکه در برخی از این بررسی‌ها افرادی مورد مطالعه قرار گرفته‌اند که در زمان بررسی از دارو استفاده می‌کرده‌اند، در تفسیر نتایج این بررسی‌ها باید محتاط بود. برای مثال، معتادان به هروئین، به‌عنوان افرادی با شخصیت‌های جامعه‌ستیز توصیف شده‌اند که از برقراری پیوند با دیگران عاجز هستند و برای فرار از مسئولیت به دارو متوسل می‌شوند (برزینر ”Berzins“ و همکاران، ۱۹۷۴). اما نمی‌توان کاملاً مطمئن بود که این خصوصیات قبل از اعتیاد هم وجود داشته‌اند یا در نتیجه اعتیاد به‌وجود آمده‌اند. با این حال به‌نظر می‌رسد که عوامل زیر نقش تعیین‌کننده‌ای در استفاده یا عدم استفاده از داروهای غیرقانونی داشته باشند.


- تأثیرات والدین:

بر طبق یکی از یافته‌ها مصرف دارو در بین جوانانی بیشتر است که به خانواده‌های ناخرسندی تعلق دارند که در آنها والدین علاقه‌ای به فرزندان خود ندارند و به تنبیهات بدنی شدیدی متوسل می‌شوند تا در بین جوانانی که در محیط‌های خانوادگی شادتری بزرگ‌ شده‌اند (بایر ”Baer“ و کورادو ”Corrado“، سال ۱۹۷۴). ارزش‌های والدین نیز نقش مهمی در استفاده از دارو دارند. جوانانی که در خانواده‌های محافظه‌کاری بزرگ شده‌اند که در آنها ارزش‌های اجتماعی و دینی سنتی، و اهمیت هدف‌های درازمدت تأکید می‌گردد، کمتر به مصرف دارو گرایش نشان می‌دهد تا جوانانی از خانواده‌هائی که در آنها ”عدم دخالت در کار همدیگر“ تشویق می‌شود (بلوم ”Blum“ و همکاران، ۱۹۷۲). شاید قوی‌ترین تأثیر والدین این باشد که الگوئی برای مصرف دارو فراهم می‌کنند. در خانواده‌هائی که در آنها آزادانه از الکل، آرامبخش‌ها، و سایر داروهای قانونی استفاده می‌شود، ممکن است کودکان نیز در انتخاب داروها آزادی عمل نشان دهند (اسمارت ”Smart“ و فیجر ”Fejer“، سال ۱۹۷۲).


- تأثیرات دوستان:

بررسی‌های بسیاری حاکی از آن است که هر چه تنوع داروهای مصرفی یک جوان بیشتر باشد، به همان نسبت بیشتر احتمال دارد که دوستان او از مصرف‌کنندگان دارو باشند، و بالعکس (نگاه کنید به: ساد او، ۱۹۷۳). اما این یافته را می‌توان به‌گونه‌های مختلفی تغییر کرد. دوستانی که دارو مصرف می‌کنند ممکن است جوان را تشویق کنند که مصرف داروها را تجربه کند، یا اینکه جوان ممکن است دارو مصرف کند و بعد دوستانی انتخاب کند که آنها نیز دارو مصرف می‌کنند (جانسون ”Johnson“، سال ۱۹۷۳). این دو تبیین ممکن است هر دو درست باشند.


- عوامل شخصیت:

”سنخ“ شخصیتی خاصی در ارتباط با مصرف دارو وجود ندارد. افراد داروها را به دلایل گوناگون مصرف می‌کنند: کنجکاوی با تمایل به تجربه حالت تازه‌ای از هشیاری، رهائی از دردهای بدنی یا روانی، و رهائی از ملالت (boredom) اما یکی از ویژگی‌های شخصیت که می‌تواند مبنای پیش‌بینی مصرف دارو قرار گیرد، همنوائی اجتماعی است. کسانی‌که نمونه‌های بالائی در آزمون‌های گوناگون همنوائی اجتماعی به‌دست می‌آورند (از نظر خودشان همنوائی بیشتری با ارزش‌های سنتی جامعه آمریکا دارند) احتمالاً کمتر به مصرف دارو گرایش نشان می‌دهند تا افرادی که نمره‌های کمتری در این‌گونه آزمون‌ها دارند. آدم ناهمنوا ممکن است یک ”انزوا طلب“ باشد که احساس می‌کند ارتباط عاطفی با دیگران ندارد، و یا ممکن است عضو یکی از خرده‌فرهنگ‌ها باشد که در آن مصرف دارو ترغیب می‌شود.

علت تداوم مصرف داروها

عوامل یاد شده ممکن است در شروع مصرف داروها مؤثر باشند، اما وقتی شخص وابستگی جسمانی به دارو پیدا کرد وضع انگیزشی او به‌صورت بارزی تغییر می‌کند. شخص نیاز جدیدی پیدا کرده که ممکن است چنان شدید باشد که وی سایر علایق خود را به کلی فراموش کند و فقط به خاطر ”نشئه ـ Fix“ بعدی زندگی کند.


وابستگی به مواد افیونی خیلی سریع به‌وجود می‌آید. برای مثال، کسی‌که هروئین ”دود می‌کند“ یا از راه بینی آن را استنشاق می‌کند، پس از مدتی سطح تحملش نسبت به آن بالا می‌رود و شیوه مصرف قبلی دیگر آن احساس مورد انتظار را ایجاد نمی‌کند. در این مرحله شخص ممکن است نخست به مرحله تزریق زیرجلدی گام بگذارد و بعد از طریق تزریق وریدی دارو را به بدن خود وارد کند. در مرحله‌ای که تزریق وریدی شروع می‌شود، مقادیر بیشتر و بیشتری از هروئین لازم است تا به ”اوج“ دست یابد. علاوه بر این، ناراحتی‌های جسمانی ناشی از کناره‌گیری نیز شکل وخیم‌تری پیدا می‌کند (چائیدن و عرق کردن، چنگه‌های معدی، استفراغ، سردرد). شخص برای رهائی از این وضع ممکن است در مصرف هرئین افراط کند و بمیرد.


اکثر کسانی‌که هروئین را از طریق دود کردن یا ”استنشاق“ مصرف می‌کنند می‌توانند این عادت را ترک کنند. فقط حدود ۷ درصد از سربازانی که در ویتنام (جائی‌که هروئین به آسانی به‌دست می‌آمد) هروئین را از طریق استنشاق مصرف کردند، بعد از مراجعت به آمریکا مصرف هروئین را ادامه دادند (رابینز ”Robins“، سال ۱۹۷۴) اما وقتی مقادیر زیادی از هروئین از طریق تزریق وارد بدن می‌شد، اکثر مصرف‌کنندگان نسبت به این ماده وابستگی جسمانی یا اعتیاد پیدا کردند.


درمان معمولاً شامل کمک به فرد برای گذر از دوره کناره‌گیری، بهبود وضع جسمانی وی، و آموزش روش‌های کارآمدتری برای مقابله با مشکلات است. متأسفانه، درمان در اغلب موارد اشتیاق به هروئین را از بین نمی‌برد، و بسیاری از معتادان باید به‌طور مسمر متادن مصرف کنند ـ یک ماده افیونی مصنوعی که اعتیادآور است ولی نسبت به هروئین اختلال روانی کمتری را سبب می‌شود. این کشف اخیر که در برخی از نواحی مغز گیرنده‌های ویژه‌ای برای مواد افیونی وجود دارد ممکن است کمک کند تا دریابیم که اعتیاد عملاً چگونه رخ می‌کند و چگونه می‌توان آن را به شیوه مؤثری درمان کرد.