تا دههٔ پیش، روانشناسان عموماً تصور میکردند که برای تمام مطالب، نظام حافظهای واحدی دستاندرکار است. برای مثال، گمان میکردند هم خاطرهٔ مراسم تدفین مادربزرگ و هم مهارت دوچرخهسواری، هردو در حافظهٔ درازمدت واحدی اندوخته میشوند. شواهد جدید نشان داده که این فرض نادرست است، بهویژه آنکه بهنظر میرسد برای ذخیرهسازی اطلاعات (از قبیل نام رئیسجمهوری کنونی) و مهارتها (مثلاً دوچرخهسواری) حافظههای درازمدت متفاوتی را بهکار میگیریم. در این مورد نیز، شواهد حاکی از این تفاوتها، هم بر یافتههای روانشناختی و هم بر یافتههای زیستشناختی استوار هستند.