استعداد در مقایسه با پیشرفت
آزمونهائی که در دوانتهای پیوستار استعداد ـ پیشرفت قرار میگیرند، عمدتاً از لحاظ هدفی که دنبال میکنند با یکدیگر فرق دارند. برای مثال، یک آزمون دانستنیهای اصول مکانیک ممکن است در پایان یک دورهٔ آموزش مکانیک بهمنظور ارزیابی میزان تسلط دانشجو به مطالب آن دوره به وی داده شود تا از این راه شناخصی از پیشرفت (achievement) او بهدست آید. از سوی دیگر، آزمونی با سؤالهای مشابه ممکن است بخشی از یک مجموعه آزمون را تشکیل دهد که هدف آن گزینش متقاضیان آموزش خلبانی است، چون تحقیقات نشان داده است که آگاهی از اصول مکانیک، عامل کارآمدی برای پیشبینی میزان موفقیت در پرواز است. آزمون دوم شاخصی از استعداد (aptitude) بهدست میدهد. چون از نتایج آن برای پیشبینی عملکرد دانشجویان خلبانی استفاده میشود: اینکه آزمون معینی را آزمون استعداد یا آزمون پیشرفت بدانیم بیشتر به هدف آن بستگی دارد تا به محتوایش.
آزمونهائی را که در دوانتهای پیوستار استعداد ـ پیشرفت قرار میگیرند میتوانیم از لحاظ میزان نیاز به تجارب پیشین فرد نیز از یکدیگر متمایز بدانیم. در یک انتهاء پیوستار، آزمونهای پیشرفت قرار دارند که برای سنجش مهارت در یک زمینهٔ بسیار مشخص ساخته شدهاند. مثلاً در زمینهٔ نظریهٔ موسیقی، تاریخ اروپا و با مقررات و اصول ایمنی مربوط به استفاده از یک وسیلهٔ نقلیه موتوری. در انتهاء دیگر پیوستار، آزمونهای استعداد قرار دارند که بنا به فرض سازندگانشان متکی بر تجارب پیشین فرد نیستند ـ بهجز تجربهٔ رد و بار آمدن وی در یک کشور معین. برای مثال، هدف از تهیهٔ یک آزمون استعداد موسیقی پیشبینی این امر است که دانشجوئی که هیچگونه آموزشی در زمینه موسیقی نادیده تا اندازه میتواند از درسهای موسیقی بهره بگیرد. مثلاً در نیمرخ استعداد موسیقی گوردن (Gordon Musical Aptitude Profile) (گوردن، ۱۹۶۷) هیچگونه نیازی به آگاهی شخص از فنون موسیقی نیست. این آزمون توانائی شخص را برای تشخیص صوتها و ریتمهای مشابه و تمیز قطعاتی از موسیقی نیست. این آزمون توانائی شخص را برای تشخیص صورتها و ریتمهای مشابه و تمیز قطعاتی از موسیقی که با ظرافت اجراء شدهاند میسنجد. هر چند که در این آزمون هیچگونه تجربهٔ اختصاصی مورد نیاز نیست، با این حال توانائی درک دستورات آزمون به زبان انگلیسی و نیز تجارب گوش دادن به موسیقی (مثلاً موسیقی غربی در مقابل موسیقی شرقی) بدون شک در نتایج آزمون اثر میگذارد.
بعدها خواهیم دید که عملکرد شخص در آزمونهای هوش (یعنی آن دسته از آزمونهای استعداد که جهت سنجش توانائی و ظرفیت کلی فرد برای یادگیری طراحی شدهاند) تا حدودی وابستهٔ تجارب قبلی وی است، هر چند که در تهیهٔ این آزمونها بیشترین تلاش ممکن صورت گرفته تا سؤالهای آنها متأثر از نتایج دورههای آموزشی اختصاصی نباشد.
در حد فاصل آزمونهای استعداد (که به میزان بسیار محدودی متأثر از تجارب قبلی شخص هستند) و آزمونهای پیشرفت (که تسلط شخص را بر موضوع مشخصی ارزیابی میکنند) آزمونهائی نیز جهت سنجش ترکیبی از استعداد و پیشرفت تعبیه شده است. نمونهای از این قبیل آزمونها آزمون استعداد تحصیلی (Scholastic) است که گذراندن آن برای تمام داوطلبان ورود به دانشگاهها الزامی است.
آزمون استعداد تحصیلی شامل یک بخش کلامی است (به جدول الف آزمون استعداد تحصیلی نگاه کنید) که مهارتهای لغوی و توانائی درک مطالب خوانده شده را میسنجد، و یک بخش ریاضی (به جدول ب آزمون استعدادهای تحصیلی نگاه کنید) که توانائی حل مسائلی را میسنجد که در آنها استدلال ریاضی، جبر و هندسه مطرح میشود. به این ترتیب، هر چند این آزمون مطالب آموخته شده را میسنجد (مانند مهارتهای کلامی و کمی که شخص طی دوازده سال تحصیل کسب کرده است)، معهذا در تهیهٔ آن سعی شده است از سؤالهائی که متکی بر دانستنیهائی در موضوعات اختصاصی هستند. اجتناب شود و بیشتر سنجش توانائی استفاده از مهارتهای آموخته شده در حل مسائل نوین در مدار توجه قرار گیرد.
جدول آزمون استعداد تحصیلی
|
نمونههائی از سؤالهای بخش کلامی آزمون استعداد تحصیلی. میزان دشواری این سؤالها در حد متوسط است و ۵۰ تا ۶۰ درصد افراد مورد آزمایش به آنها پاسخ درست سؤالها به این شرح است: ۱ ـ د، ۲ ـ هـ، ۳ ـ ب (نقل از: هیئت امتحانات ورودی دانشگاهها، ۱۹۷۸ - ۱۹۷۹).
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
نمونههائی از سؤالهای بخش ریاضی آزمون استعداد تحصیلی. میزان دشواری این سؤالها در حد متوسط است. پاسخ درست سؤالها به این شرح است:
۱ - ج، ۲ - ج، ۳ - ب، ۴ - ج (نقل از: هیئت امتحانات ورودی دانشگاهها، ۱۹۷۸، ۱۹۷۹).