- اينان از خانواده‌هاى کثير الاولادند و برادر و خواهر بسيارى دارند.


- در محيط زندگى آنها تبعيض است و برخى را بر برخى ديگر بدلايلى برتر مى‌شمرند.


- سطح فرهنگى خانواده پائين است و پدر و مادر نقش سازندگى چندانى درباره فرزندان ندارند.


- در خانواده فقر و نابسامانى است و برخى از کودکان غايب از بهره خود محروم مى‌مانند.


- وابستگى به مادر در برخى از آنان شديد است و دائماً هم چون دنباله‌اى به پاى مادر آويزان بوده‌اند.


- اغلب اينان افرادى ترسو، خجالتى و در رابطه با احقاق حق دچار خجلتند.


- اغلب آنها تصور نادرستى از قدرت و لياقت خود دارند و خود را فروتر و گاهى زيادتر از آنچه که هستند مى‌دانند.


- تاحدودى عقب‌ماندگى در رشد دارند خواه رشد علمى و خواه تحصيلى و خواه جسمى و رواني.


- از قيود و آداب در زحمتند چون اغلب آنها آزاد و مستقل و گاهى بى‌بندوبار بار آمده‌اند.


- در مدرسه و گاهى هم در خانه خود را تنها و غريب مى‌بينند.


و اين مجموعه خود سببى مى‌شود که افراد در جستجوى راهى براى اجتناب از ناراحتى‌ها باشند و بيمارى خوب راهى است.