ادامه اين حالت موجب عوارض و زيان‌هاى بسيارى است که اهم آن‌ها عبارتند‌از:


- ايجاد عادات اخلاقى نامناسب که از جمله آن فريب‌کاري، تصنع و ريا و ... است.


- عادت به تمارض و تدريجاً دگرگونى در رفتار بصورتى که وضع او کاملاً عوض مى‌شود.


- غلبه ترس و هيجان بر افراد بصورتى که در فرد مزمن گردد و حال و وضع او را دگرگون کند.


- صرف بخش اعظم فکر و عقل در راه اقناع والدين و تهيه حيله‌اى که او را از مدرسه معاف دارد.


- عقب‌ماندگى از درس و برنامه مدارس نسبت به ديگران.


- قبولاندن برخود بعنوان فردى که ضعيف و درخور عنايت است.


- قرار گرفتن فرد تحت‌تأثير شرايط عصبى خاص و خواستارى مهرورزى و نازکشى دائم.


- سلطه تنبلى و تن‌پرورى برفرد بگونه‌اى که نه مرد کار باشد و نه مرد علم و تحصيل.


- احساس بيمارى که بر اثر تلقينات مکرر براى او حاصل مى‌شود و اين‌امر ممکن است تدريجاً زمينه را براى روان‌پريشى و يا بيمارى روانى فراهم کند که در آن صورت امکان بازگشت مجدد وقت و زمان بسيار مى‌طلبد و ممکن است فردى گرفتار باقى بماند.