کودک در سنين شش تا دوازده از ويژگى‌هايى برخوردار است که والدين با آگاهى از آن‌ها در کار تربيت نسل مى‌توانند موفق‌تر به پيش بروند. دامنه‌ى اين ويژگى‌ها وسيع است و ما در اين بررسى کوتاه به آن قسمت‌هايى مى‌پردازيم که به تربيت جنسى نسل مربوط مى‌شود.

هوشيارى

فرزندان ما، قبل از اين سنين نيز از هوشيارى‌هايى در مورد امور محيطى و جريانات زندگى برخوردار بوده‌اند، ولى در اين سن هوشيارترند. اين هوشيارى بيش‌تر:


از جهتى مربوط به شرايط رشد است و ما مى‌دانيم که رابطه‌اى مستقيم بين سن و افزايش هوشيارى وجود دارد. به هر ميزان که بر سن کودک اضافه مى‌شود توان هوشى او نيز وسيع‌تر و بيش‌تر خواهد شد.


از سوى ديگر اين‌امر مربوط به دنياى جديد کودک يعنى دنياى مدرسه‌ى اوست، زيرا او با افراد مختلف و با معاشران گوناگون، که هرکدام فرهنگ جديدى دارند آشنا مى‌شود.


از جهت سوم اين هوشيارى مربوط به آموخته‌هاى کودک در مدرسه و کلاس درس و از سخنان معلم و مدير است و مى‌دانيم که آنان کمى بازتر از دنياى خانواده با فرزندان سخن مى‌گويند و بيدارى‌هاى جديدى براى آنها پديد مى‌آورند.


والدين در روابط خود با کودک، با ديگران و يا در روابط ويژه‌ى خويش با همسر بايد اين هوشيارى را به حساب آورند. براى آنها نبايد اين گمان و تصور باشد که او کودک است و نمى‌فهمد.

کنجکاوى شديد

کودک در اين مرحله از عمر شديداً کنجکاو و کنجکاوى او معنى‌دار و جهت‌دار است. او در نحوه‌ى روابط والدين، در کيفيت پوشش آنها، در نشست و برخاستشان دقت کرده و مى‌خواهد از آن آگاه شود. وضع خواب و استراحت والدين در کنار يکديگر، شيوه‌ى خنده و مزاحشان با هم، حرکات دست و پايشان، حالت نگاه آنها به يکديگر براى او برانگيزاننده‌ى حس کنجکاوى است. اين کنجکاوى زمانى عميق‌تر مى‌شود که نوع روابط و رفتار والدين سؤالى در ذهن او ايجاد نمايد و کودک از معنى و مفهوم آن سر درنياورد.


سن تميز

او مرحله‌اى عدم تميز خود و غير خود را پشت سرگذارده ( تعليم و تربيت و مراحل آن؛ شکوهى (۱۳۶۳)؛ ص ۱۴؛ مشهد: انتشارات قدس رضوي.) و فکرش در سايه‌ى رشد هوش علمي، داراى جنبه‌ى حسى و تجربى است؛(مراحل تربيت؛ موريس دبس؛ ترجمه‌ى على محمد کاردان ( ۱۳۶۲)؛ ص ۶۲؛ نشر دانشگاه تهران؛ شماره‌ى ۷۹۸.) اشيا را بر اساس شباهت طبقه‌بندى مى‌کند؛ (روان‌شناسى کودک؛ سيروس عظيمى (۱۳۶۳)؛ ص ۱۲۹؛ تهران: انتشارات دهخدا.) تقليد و حالت همانندشان در او پديد مى‌آيد (مراحل تربيت؛ موريس دبس؛ ترجمه‌ى على محمد کاردان (۱۳۶۲)؛ص ۶۷.) و بازى‌هاى اجتماعى او بر حسب پسر و دختر بودن فرق مى‌کند. از دنياى متفاوت زن و مرد سر در مى‌آورد و حسن و قبح را در سايه‌ى همان هوش عملى تاحدودى مى‌فهمد. به همين خاطر مراقبت از ديده‌ها و شنيده‌هاى او بايد بيشتر باشد.


پدران و مادران در جنبه‌ى مسائل جنسي، به صورت تدريجى بايد آنان را از حسن و قبح و منع و جوازها آگاه نمايند.

سن تفکر منطقى

هفت سالگى در اصطلاح روان‌شناسان و مربيان سن شروع ظاهرشدن تفکر منطقى (روان‌شناسى اسپرلينگ: ترجمه‌ى محى‌الدين بناب (۱۳۶۷)؛ ص ۱۶۶؛نشر روز؛ چاپ اول.) و به تعبير پياژه تفکر شهودى است. کودک در حال حرکت به سوى فرايند استدلال واقعى است که به دوره‌ى تفکر عملى منجر مى‌شود.

نظر بازى‌ها

کودکان از حدود سنين چهار و بعد، به تماشاى بدن خود و ديگران مى‌پردازند و گويى مى‌خواهند از آن سر در آورند. از حدود سنين پنج تا هفت، اين حالت در بچه‌ها شديدتر مى‌شود. در حين تعويض لباس توسط پدر و مادر، يا ديگران، با دقت بيش‌تر و با کنجکاوى زيادتر به تماشاى بدن آنها مى‌پردازند و از اين طريق هم مى‌خواهند از دنياى ديگران سر درآورند و هم در برخى از موارد براى سؤالات خويش پاسخى بيابند. (روان‌شناسى کودک؛ دوروتى راجرز؛ ج ۲؛ بخش ۱.)


در سنين حدود هشت، اين تماشا با نوعى لذت که بى‌شباهت به لذت جنسى نيست همراه است و اگر تداوم يابد در آنان بصورت عادت نظربازى در مى‌آيد که ممکن است بعدها خود سبب بروز انحراف گردد.