هريک از دانشمندان با توجه به ديدگاه‌هاى خاص خود، تعريف خاصى از ارتباط ارائه داده است. بعضى آن را فن انتقال اطلاعات و افکار و رفتارهاى انسانى از يک شخص به شخص ديگر گفته‌اند (.p.3 ؛Agee، W.K. and E. Emery- 1976) و گروهى ديگر، کلمهٔ ارتباط را معرف تمام جريان‌هايى دانسته‌اند که به وسيلهٔ آن يک انديشه مى‌تواند انديشهٔ ديگرى را تحت‌تأثير قرار دهد. (.p.3 ؛Shannon C.E. and Weaver- 1949)


دانشمندان علوم اجتماعي، ارتباط را به معنى تعامل اجتماعى (social interaction) بکار برده‌اند و آن را منشأ فرهنگ و عامل ارتقاى انسانى دانسته‌اند و فقدان آن را به معناى سکون نسبى در حيات انسانى و مانع هر نوع تعالى اجتماعى ذکر کرده‌اند. (ساروخاني، باقر - ۱۳۶۷؛ ص ۱۳.) در فرايند تدريس و يادگيري، ارتباط عبارت است از انتقال پيام از فرستنده (معلم) به گيرنده (فراگير)، مشروط بر آنکه محتواى پيام (message) مورد نظر فرستنده (transmitter) به گيرندهٔ (receiver) پيام منتقل شود و بالعکس. (احديان، محمد- ۱۳۶۸؛ ص ۵۰.) براساس مفاهيم و تعاريف ارائه شده، اين‌گونه استنباط مى‌شود که که فقط انتقال يک پيام نمى‌تواند به مفهوم ارتباط باشد. در جريان انتقال، بايد نوعى اشتراک دانسته‌ها بين فرستنده و گيرندهٔ پيام وجود داشته باشد تا اين دو بتوانند يکديگر را تحت‌تأثير قرار دهند و تغييرات لازم را بوجود آورند. بنابراين، ارتباط عبارت است از فرايند انتقال و تبادل افکار، انديشه‌ها، احساسات و عقايد دو فرد يا بيشتر با استفاده از علايم و نمادهاى مناسب بمنظور تحت‌تأثير قرار دادن، کنترل و هدايت يکديگر. چنان‌که ملاحظه مى‌شود، اين تعريف تنها به انتقال پيام و تأثير و تأثر آنها به عنوان يک عمل ثابت توجه ندارد، بلکه:


۱. ارتباط را يک جريان (Process) مى‌داند، يعنى مجموعه‌اى از اعمال تداوم‌دار که نتيجه خاصى را در پى داشته باشد يا موقعيت جديدى را به وجود آورد؛ به عبارت ديگر، در اين تعريف، ارتباط عبارت است از وقايع و روابط پويا، جاري، مستمر و پيوسته در حال تغيير، نه رويدادى ثابت.


۲. در آن، تبادل افکار و انديشه‌ها، احساسات و عقايد بدون انتقال مفاهيم امکا‌ن‌پذير نيست. انتقال مطلوب و مؤثر زمانى صورت مى‌گيرد که فرستنده و گيرندهٔ پيام، براى انتقال مفاهيم خود از علايم و نمادهاى مناسب و آشنايى استفاده کنند. در واقع، اشتراک و در مفاهيم و نمادهاى مورد استفاده، اساس تأثير و تأثر در ارتباط خواهد بود. اگر فرستنده و گيرندهٔ پيام هر يک تصور جداگانه‌اى از علايم و نمادهاى مورد استفاده و در نهايت از مفاهيم منتقل شده داشته باشند، بدون شک، نتيجه کار هيچ يک از طرفين را راضى نخواهد کرد و شکست ارتباط مسلم خواهد بود.


۳. به هدف ارتباط فراتر از تأثير و تأثر توجه دارد؛ زيرا عامل کنترل و هدايت را نيز دخالت داده است؛ يعنى براى تعيين هدف، تنها به تحليل پيام توجه نکرده، بلکه مقصود و هدف نهايى فرستنده و گيرندهٔ پيام را مورد توجه قرار داده است.