مسائل و راهنمائى‌هاى جنسى

يکى از مسائلى که در بهداشت روانى دوران بلوغ نقش مؤثرى دارد مسائل جنسى است. در اين مبحث قصد نداريم که درباره فرضيه‌هاى رشد روانى جنسى صحبت کنيم، بلکه چون در اين دوره شهوت و تمايلات جنسي، رفتار نوجوانان را تحت‌تأثير قرار مى‌دهد لذا آشنائى با آن لازم به‌نظر مى‌رسد، اگر چه نوجوانان در اين دوره با مشکلات عديده‌اى روبه‌رو هستند خوشبختانه اکثراً موفق به حل آنها مى‌شوند. مسئله‌اى که در اين دوره فکر نوجوانان را بيشتر به خود معطوف مى‌دارد لذت‌جوئى انفرادى يا استمناء است. استمناء نوعى ارضاءجنسى غير از نزديکى است. بدون شک عوامل اقتصادي، اجتماعي، فرهنگى و مذهبى در شيوع استمناء نقش پراهميتى بازى مى‌کند.


راهنمائى جنسى در اين مورد بايد با توجه به سن و رشد و قواى عقلانى فرد طرح‌ريزى شود و پدر و مادر نيز بايستى در اين راهنمائى شرکت کرده و مسائل جنسى را با رعايت اصول اخلاقي، به فرزندان خود بياموزند. با توجه به تعداد زياد نوجوانان مبتلا به استمناء که اکثراً به‌طور نادانسته به آن متبلا مى‌گردند، پدر و مادر بايد آمادگى داشته باشند که فرزندان خود را با اصلاح رفتار، انحراف افکار، تشويق آنها به موقعيت‌هاى جالب و اشتياق‌آور از انجام چنين عملى باز دارند و مسائل مورد نظر را دور از تعصبات شخصي، اجتماعى و مذهبى با آنان در ميان بگذارند. مسلماً اقدام به روش‌هاى انضباطى شديد در اين مورد درست نيست و در اکثر موارد نتيجهٔ معکوس خواهد داد. بهترين روش اين است که در مقابل سؤالاتى که کودکان در مورد مسائل جنسى مى‌نمايند پاسخ‌هاى مناسب و سنجيده از طرف پدر و مادر ارائه گردد. به‌نحوى که قابل درک براى کودکان باشد. دادن اطلاعات اضافى ممکن است موجبات انحراف فکرى کودکان را فراهم آورد.


کتاب‌هائى که در اين مورد توسط برخى از پزشکان و متخصصين آموزش و پرورش به‌عنوان راهنما براى پدران و مادران و همچنين کودکان نوشته مى‌شود بايد ارزيابى گردد تا بتواند مورد استفاده قرار گرفته هدف مطلوب را نزديک‌تر نمايد.


اين مسئله مسلم گرديده است که کودکان بايد قبل از رسيدن به سن بلوغ به‌وسيله پدر و مادر، پزشک خانواده، آموزگار، متخصصين آموزش و پرورش و مشاورين خانوادگى آمادگى کامل نسبت به تحمل تحولاتى که در نتيجهٔ بلوغ رخ مى‌دهد داشته باشند. عدم آشنائى به مسائل دوران بلوغ خود ممکن است پايه‌گذار مسائل، مشکلات روانى و اختلالات روانى به‌خصوص در زمينه‌ فعاليت‌هاى جنسى بشود. اطلاعات لازم در مورد مسائل مربوط به زناشوئى نيز بايد بعد از گذراندن دوران بلوغ در سنين نوجوانى به افراد آموزش داده شود. بهداشت روانى در مورد آموزش مسائل جنسى بر دو نکته تکيه مى‌کند:


- تغييرات و تحولات فيزيکى و فيزيولوژيکى دوران بلوغ.


- تغييرات و تحولات سايکوبيولوژيک.


آموزش در اين دو زمينه بايستى هماهنگى داشته و به موازات يکديگر پيش برود و يا به‌عبارت ديگر در آموزش مسائل جنسى به جنبه‌هاى جسمانى و فيزيولوژيک بلوغ از يک‌طرف و جنبه‌هاى روانى و عاطفى آن از طرف ديگر توجه لازم و کافى بشود.


آشنائى دختران به مسائل مربوط به قاعدگى و آشنائى پسران به موارد نعوظ‌هاى خودبه‌خود و خروج اسپرم در موقع خواب بسيارى از مشکلات روانى را برطرف مى‌سازد. کنترل غيرمعقول نيازهاى جنسى و تسليم به تصورات و تخيلات نقش تحريک‌کننده بر روى وظايف فيزيولوژيکى دارد و در مقابل ممکن است فعاليت‌هاى روانى را تحت‌تأثير قرار دهد. مسئله استمناء در جوانان با توجه به آموزش‌هاى غلط که در اين مورد انجام گرفته است اکثراً منجر به احساس گناه، تنفر از مردم، بيزارى از جنس مخالف شده و گه‌گاه اضطراب، حالات وسواسى و حتى ميل به خودکشى در شخص ايجاد مى‌کند. عدم آگاهى به مسائل مربوط به استمناء و يا داشتن اطلاعات غلط در اين مورد بيشتر موجبات پيدايش اختلالات مذکور را فراهم مى‌کند و با آموزش صحيح به نوجوانان، بسيارى از مسائل مربوط منتفى خواهد شد. وقوع دوره‌هاى متناوب يا متوالى استمناء در دختران و پسران جوان يک امر تقريباً عمومى است و پزشک خانواده و مشاورين بايد در اين مورد به نقش خود توجه داشته و در آموزش‌هاى خود راهنمائى‌هاى لازم را به نوجوان بنمايد. بايستى به جوانان آموخته شود که لذت از استمناء يک پديده گذرا بوده و نقشى مهم در ايجاد بيمار‌ى‌هاى روانى ندارد. بلکه اگر ضرر و زيانى براى آن متصور است يکى مربوط به تکرار عمل و سهل‌بودن آن است و ديگر آنکه قدرت تخيل و تصور بيش از حد معمول در مورد معشوق خيالى ممکن است خستگى ذهنى و فکرى ايجاد نمايد. ايجاد برنامه‌هاى آموزشي، پرورشي، هنري، اجتماعي، فاميلى و عاطفى براى نوجوانان بايستى جذاب، مشغول‌کننده و ارضاء‌کننده باشند و گرايش به استمناء را از بين ببرند.


در نوجوانى تمايلات زودگذر دلبستگى‌هاى عاطفى پسر به پسر يا دختر به دختر و يا حتى مبادرت به هم‌جنس‌خواهى مى‌بايستى مورد توجه قرار گيرد. اين مسئله به‌عهدهٔ پدران و مادران است که به فرزندان خود آموزش کافى داده و آنها را در اين مورد راهنمائى نمايند. کيفيت هم‌جنس‌گرائى در بسيارى از موارد ممکن است مربوط به يک عامل اجتماعى و خانوادگى باشد که تمايل به غير هم‌جنس را محدود و غيرممکن ساخته و در نتيجه عدم دسترسى به جنس مخالف، تمايلات عاطفى معطوف به جنس موافق مى‌گردد. بنابراين لازم است پدر، مادر، آموزگاران، مشاورين راهنمائى و پزشکان خانوادگى بيشتر به اين مسائل توجه داشته باشند و به‌خصوص مسئولين آموزش و پرورش که در اين دوره بيشتر با نوجوانان سر و کار دارند نقش مهمى در اين مورد خواهند داشت و بسيارى از مسائل را نوجوانان مى‌توانند با آموزگاران خود در ميان گذاشته و از آنها چاره‌جوئى کنند. در مشاوره‌هاى خانوادگى در مورد آموزش مسائل جنسى بايد توجه داشت که اولاً آميزش جنسى يک امر فيزيولوژيک بوده و جزء نيازهاى طبيعى فرد مى‌باشد و ثانياً توجه زياد به اين مسئله به‌حدى که فعاليت‌هاى جنسي، ساير فعاليت‌هاى روزمره فرد را تحت‌الشعاع قرار دهد يک امر انحرافى و غلط است.


مسئله ديگر روابط بين دختر و پسر قبل از ازدواج است به‌خصوص اينکه اجتماع ما هر نوع رابطه با جنس مخالف قبل از ازدواج را رد مى‌کند و از طرفى در اين سنين تمايلات و کشش‌هاى جنسى به طرف جنس مخالف وجود دارد که ممکن است اثرات مهمى در تعادل روانى و رفتار فرد داشته باشد. راهنمائى دختران و پسران، داشتن اولياء مهربان، فهميده و آشنا به مسائل نوجوانان مى‌تواند حلال بسيارى از مشکلات اين دوره باشد.