منابع و موانع درون‌زاى آموزش و پرورش مربوط به ماهيت تعليم و تربيت است و با طبيعت فراگيرى انسان، دانش و تکنولوژى علوم تربيتي، و ساخت و نظام آموزش و پرورش بستگى دارد.

طبيعت فراگيرى انسان

انسان چگون فرا مى‌گيرد؟ دانش بشر هنوز نتوانسته است پرده از اسرار يادگيرى بردارد و به رموز و جريان آن پى برد. البته دانشمندانِ روان‌شناسى يادگيرى نظريه‌هاى گوناگونى در اين باره ارائه کرده‌اند، ولى اين نظريه‌ها هنوز تکامل نيافته‌اند، و به‌خصوص جنبه‌هاى يادگيرى انفعالى و فيزيولوژى يادگيرى تماماً در پردهٔ ابهام باقى هستند.


کمبودهاى دانش بشر دربارهٔ طبيعت فراگيرى انسان يکى از محدوديت‌هاى اساسى آموزش و پرورش مى‌باشد، ولى گذشته از آن، عامل ديگرى که وابسته به طبيعت يادگيرى است عامل زمان مى‌باشد. يادگيرى فراگردى است تدريجى و کُند، طول مى‌کشد و زمان مى‌خواهد. ديررس بودن محصول آموزش و پرورش يکى از اساسى‌ترين محدوديت‌هاى توسعهٔ آن است و به همين دليل در برنامه‌ريزى آموزش و پرورش حائز اهميت خاص مى‌باشد.

دانش و تکنولوژى آموزش و پرورش

منظور از ما از دانش آموزش و پرورش، اطلاعات نظرى است که در زمينهٔ تعليم و تربيت به‌دست آمده؛ و منظور از تکنولوژى آموزشي، به‌کار گرفتن دانش مزبور، يا به‌طورى که ريچموند (Richmond) گفته است: به‌کار بستن سيستماتيک اطلاعات و تکنيک‌هاى علمى در موقعيت يادگيرى است. تکنولوژى آموزش و پرورش، در چارچوب اين تعريف، نه تنها شامل وسايل و ساير کارافزار آموزشى است، بلکه رسانه، محتوا، و روش آموزش را نيز در بر مى‌گيرد. مجموعهٔ دانش و تکنولوژى آموزش و پرورش را مى‌توان منابع فنى آموزش و پرورش نام نهاد. هر قدر منابع فنى آموزش و پرورش غنى‌تر باشد، يعنى هر قدر دانش ما بيشتر و تکنولوژى ما قوى‌تر باشد، طبعاً دامنهٔ امکانات عمل وسيع‌تر خواهد شد. برعکس، هر قدر منابع فنى ما کمتر باشد، مقدورات و امکانات محدودتر خواهد بود.


پيترز (Peters) مى‌گويد: آموزش و پرورش امروز هنوز به صدارت کار و صنعت دستى اِعمال مى‌شود و انقلاب صنعتى در آن رخنه نکرده است. اگر بخواهيم آموزش و پرورش را تعميم دهيم و آن را به‌صورت فراگردى مداوم، جامع و براى همه ممکن سازيم، بايد از دوران کاردستى بيرون آئيم و به دوران انقلاب صنعتى بپيونديم.


منظور پيترز اين نيست که از کيفيت کم کنيم و به کميت بپردازيم. مقصود اين است که آموزش و پرورش با کيفيت عالى را فقط براى نخبگان و سرآمدان جامعه اختصاص ندهيم، بلکه با به‌کار بستن تکنولوژى نو، موجبات بهره‌مند شدن از تعليمات خوب و مداوم را براى همهٔ افراد اجتماع فراهم آوريم. براى تحقق اين امر بايد دانش و فن را در سيستم آموزش و پرورش وارد کنيم. خود را از چارچوب شيوه‌هاى سنتى تدريس کلاسى رها سازيم و از نو‌آورى‌ها، تمهيدات، و وسايل گوناگون که پيشرفت‌هاى دانش و فن بشر ممکن ساخته است، از قبيل کامپيوتر، راديو، تلويزيون و رسانه‌هاى ديگر گروهى براى آموزش از راه دور و رواج خودآموزى استفاده کنيم. آموزش و پرورش را در انحصار مدرسه ندانيم و آن را از چهارديوارى کلاس خارج کنيم و آزاد سازيم. روش‌هاى يادگيرى مطلق را به جاى آموزش نسبى برگزينيم، و ...


با وجود آنکه دانش بشر پاره‌اى از رموز يادگيرى انسان را روشن ساخته و به پيشرفت‌هاى جالبى در علوم تربيتى نائل آمده است، ولى نظام آموزش و پرورش ، در عمل، بسيارى از آنچه را که علم تربيتى و تکنولوژى مى‌داند به‌کار نمى‌گيرد و استفاده نمى‌کند. چنين مى‌نمايد که آموزش و پرورش به جاى آنکه زادگاه نو‌آورى علمى و تکنولوژى باشد، يا لااقل، در تحول نوسازى و قبول نو‌آورى‌هاى علمى پيشگام گردد، دنباله‌رو بخش‌هاى ديگر اجتماع مى‌باشد؛ و بيش از همه در به‌کار بستن نو‌آورى و رفرم مقاومت مى‌کند. بدين صورت، نارسايى‌هايى که در دانش و تکنولوژى آموزش و پرورش وجود دارد، به انضمام تأخير و تعلل سيستم آموزش و پرورش در استفاده از منابع و ذخاير علمى و فنى تربيتى موجود، يکى از موانع رشد و توسعه و بهبود آموزش و پرورش به‌شمار مى‌رود.

ساخت و نظام آموزش و پرورش

ساخت و نظام آموزش و پرورش مى‌تواند طورى باشد که براى همه راه‌گشاى تحصيل باشد و رشد و توسعهٔ آموزش و پرورش را آسان سازد؛ يا برعکس، با وضع قوانين و مقررات دست و پا گير، ايجاد تشکيلات متحجر، و تعبيه انواع سدهاى مقرراتى و تشکيلاتى و تحصيلي، مسير گسترش و بهبود تعليم و تربيت را با موانع گوناگون پر کند. براى آنکه بدانيم ساخت و نظام آموزش و پرورش در اين جهت است يا آن جهت، راه‌گشا و تسهيل کننده است يا راه‌بند و مشکل‌ساز، به ملاک‌ها و شاخص‌هايى نيازمند هستيم که مى‌توانيم آنها را به‌صورت سؤال‌هايى عنوان کنيم؛ مثلاً:


- فعاليت‌هاى راهنمايى تحصيلى چگونه تنظيم، اجراء و ارزيابى مى‌شوند؟


- فعاليت‌هاى آموزشى چگونه برنامه‌ريزي، اجراء و ارزيابى مى‌شوند؟


- فعاليت‌هاى پرورشى چگونه برنامه‌ريزى اجراء و ارزيابى مى‌شوند؟