بنابراین صدا و سیما در یک دوراهی قرار دارد. یا باید کیفیت را ارتقا دهد تا افراد مؤثر جامعه را به سوی خود جذب کند، یا با برنامههای عوامپسند، جلوی ریزش مخاطبان عادی و پایین را بگیرد. از میان این دو راه حل، آنان راه دوم را پذیرفتهاند و این راه نیز مستلزم تن دادن به ادبیاتی نازل، کوچهبازاری و تهیه گزارشهای زرد است که بر محور مجریان و گزارشگران به نسبت خودمختار و کمسواد میگردد. پذیرش راهحل اول که افزایش کیفیت تولیدات صدا و سیما است، مستلزم غلبه بر ممیزی و باز شدن فضای این رسانه است که بعید است حتی یک گام به سوی آن بردارند.
نکته دیگر بسته بودن گوش صدا و سیما نسبت به انتقاد مردم و نخبگان است. اطمینان دارم که اگرانتقاد مقام رهبری در باره آلودگی زبان فارسی در صداوسیما از سوی یک کارشناس یا حتی عضو فرهنگستان ادب و زبان فارسی طرح میشد، هیچ بازتابی در صدا و سیما نمیداشت و سخن او را منتشر نمیکردند وشاید او را تحریم هم میکردند.
اتفاقاً همین رفتار است که موجب میشود نخبگان جامعه صدا و سیما را از خود ندانند و حتی انتقادهای اینچنینی را طرح نکنند. بیگانگی این افراد با صدا و سیما صد برابر بدتر از آلودگی زبان فارسی در این رسانه است. مشکل اصلی صدا و سیما آلودگی در نگاه رسانهای است. اگر کارشناسان و نخبگان جامعه صدا و سیما را از خود بدانند، انتقادهای خود را بیشتر و زودتر مطرح میکنند که در این صورت موردی باقی نمیماند که مقامات عالی نظام مجبور شوند اقدام به انتقاد کنند.
نکته دیگر بسته بودن گوش صدا و سیما نسبت به انتقاد مردم و نخبگان است. اطمینان دارم که اگرانتقاد مقام رهبری در باره آلودگی زبان فارسی در صداوسیما از سوی یک کارشناس یا حتی عضو فرهنگستان ادب و زبان فارسی طرح میشد، هیچ بازتابی در صدا و سیما نمیداشت و سخن او را منتشر نمیکردند وشاید او را تحریم هم میکردند.
اتفاقاً همین رفتار است که موجب میشود نخبگان جامعه صدا و سیما را از خود ندانند و حتی انتقادهای اینچنینی را طرح نکنند. بیگانگی این افراد با صدا و سیما صد برابر بدتر از آلودگی زبان فارسی در این رسانه است. مشکل اصلی صدا و سیما آلودگی در نگاه رسانهای است. اگر کارشناسان و نخبگان جامعه صدا و سیما را از خود بدانند، انتقادهای خود را بیشتر و زودتر مطرح میکنند که در این صورت موردی باقی نمیماند که مقامات عالی نظام مجبور شوند اقدام به انتقاد کنند.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است