آفتاب
بررسی عملیات آزادسازی خرمشهر در میزگرد ایرنا (2)

فتح خرمشهر مسیر جنگ را تغییر داد

فتح خرمشهر مسیر جنگ را تغییر داد

تهران- ایرنا- امیر سرتیپ «فرض الله شاهینی راد» از فرماندهان حاضر در عملیات بیت المقدس با اشاره به دستاوردهای این عملیات تصریح کرد پس آزادسازی خرمشهر بایستی جهان و شرایط آن را با نگاهی واقع بینانه و دقیق تر می دیدیم و از فتح خرمشهر بیشترین استفاده را می بردیم.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، یکی از چهره های ماندگار جنگ و از امرای سرافراز ارتش در میزگردی در خبرگزاری جمهوری اسلامی با عنوان «عملیات بیت المقدس؛ 37 سال بعد» حاضر شد و درباره اهمیت فتح خرمشهر و چگونگی انجام این عملیات سخن گفت که مشروح آن را در ادامه می خوانیم؛

** خرمشهر؛ کلید پیروزی در دفاع مقدس
امیر شاهینی راد در آغاز گفت وگو با طرح بحث درباره دلایل اهمیت خرمشهر در جنگ ایران و عراق گفت: فاصله خرمشهر تا خاک عراق، فقط رودخانه اروند رود است و دسترسی به خرمشهر به معنای دسترسی به بصره و عراق است.
وی افزود: زمانی که «صدام حسین» تجاوز خود را به ایران آغاز کرد، استان خوزستان را هدف اصلی خود قرار داد و بر همین اساس پنج لشکر قوی خود را در این مسیر به کار گرفت؛ لشکرهای یک و 10 در شمال استان خوزستان، لشکرهای پنج و 6 در منطقه میانی و لشکر سوم در جنوب استان خوزستان. ایران هم به اجبار باید در قبال پنج لشکر، بسیج نیرو می کرد تا آنکه دسترسی عراق به استان خوزستان را قطع کند. اما وضعیت ارتش ایران در شروع جنگ وضعیت مناسبی نبود. اول آنکه مسوولان احساس می کردند ارتش عراق از مرز عبور نمی کند. مسوولان وقت به اطلاعات داده شده از سوی ارتش، توجه نکردند. در نتیجه زمانی که جنگ شروع شد ما دو لشکر تضعیف شده 81 کرمانشاه در غرب و لشکر 92 را در جنوب داشتیم زیرا نیروهای رزمی ارتش بسیج نشده بودند تا مرز باشند. در عین حال باید دانست نیروهای ارتش نمی توانستند بدون دستور و اجازه جابجا شده و به منطقه جنوب اعزام شوند.
نکته دیگر آن بود که پس از انقلاب و تا سال 1359 نیز از بُعد امنیتی مشکلاتی در استان آذربایجان غربی و کردستان وجود داشت. از همین رو لشکرهای 28 و 64 به صورت کامل و تعدادی از نیروهای سایر لشکرها هم به صورت داوطلب برای برقراری امنیت به آن منطقه رفته بودند. در واقع ارتش در شروع جنگ آمادگی کامل نداشت. این در حالی بود که ارتش عراق با 12 لشکر و یک تیپ مستقر به ایران حمله کرد.

** ماه های آغازین جنگ؛ تلاش برای توقف دشمن
این چهره ماندگار ارتش ضمن اشاره به برخی انتقادها از عقب نشینی گروهی از نیروها در آغاز جنگ گفت: در زمان شروع جنگ در شمال استان خوزستان، تیپ 2 لشکر 92 و گردانی از تیپ 37 زرهی و یک گردان از لشکر 21 در مناطق مرزی حضور یافتند. این نیروها در برابر لشکر 10 زرهی عراق امکان مقاومت نداشتند. پس از تقویت نیروهای پاسگاهای مرزی، مشخص شد که این نیروها در برابر این حجم از نیروهای عراق قادر به مقاومت نیستند و باید عقب نشینی کنند. این عقب نشینی، همراه با درگیری بود و در نتیجه این نیروها توانستند دو روز تمام نیروهای عراقی را معطل کنند.
امیر شاهینی راد ادامه داد: طبق دستور العمل عقب نشینی دو سوم نیروها باید تیراندازی می کردند تا یک سوم نیروها به سمت عقب بازگردند. اجرای این عملیات باعث شد تا لشکر یک و لشکر 10 زرهی عراق هفت روز برای رسیدن به کرخه معطل شوند. در حالی که بدون این مقاومت در حین عقب نشینی، رسیدن این دو لشکر عراق به کرخه فقط چهار ساعت زمان می برد.
به گفته این فرمانده ارتشی این عملیات باعث شد تا نیروهای خودی وارد منطقه شوند و جبهه ها را تقویت کنند. اگر ما با نیروی اندک در برابر نیروی عراق می ایستادیم تا آخرین نفر از بین می رفتیم و دیگر نیرویی برای مقاومت وجود نمی داشت. باید گفت که نیروهای مردمی و آنچه که از نیروی زمینی در منطقه حضور داشتند و فعالیت نیروی هوایی که در ابتدای جنگ نهایت تلاش را کردند، باعث شد تا مرحله اول ارتش عراق نتوانست اهداف حساس را تصرف کند و تا پشت رودخانه کرخه و کارون زمینگیر شد.
این امیر سرافراز ارتش گفت: دو ارتش یعنی لشکر 92 با تعداد 11 هزار نفر کسری نیرو و لشکر 81 با مشکلات فراوانی که داشت، توانستند مانع پیشروی دشمن شوند. این قدم اول مقاومت، حاصل ایثار و فداکاری نیروهای مردمی و نیروهای ارتش بود. آن ها توانستند جلوی دشمن را بگیرند و این در تاریخ ماندگار است. اگر این حرکت صورت نگرفته و ارتش عراق از کرخه و کارون عبور کرده بود می توانست راه ورودی استان خوزستان را از بالا و پایین قطع کرده و استان خوزستان را تصرف کند. این اقدام باعث شد ارتش عراق بدون دسترسی به هدف پشت رودخانه کرخه و کارون متوقف شود.

** جنگ یک روزه آغاز نمی شود
سرتیپ شاهینی راد در ادامه با اشاره به چگونگی آغاز جنگ، اظهار داشت: جنگ یک روزه آغاز نمی شود. برای شروع جنگ قراین و شواهدی وجود دارد که باید به آن توجه کرد. صدام از یک سال قبل برنامه های خود برای جنگ را آغاز و در نتیجه نیروهای خود را در لبه مرز مستقر کرده بود اما به بنده در روز 13 مهر 1359 به عنوان فرمانده گردان 144 ابلاغ شد که نیروهای خود را برای حرکت به سمت منطقه، آماده کنم. نیروهای ما برای جنگ آماده نشده بودند. چه بسا اگر نیروهای ما پیش از جنگ در مناطق عملیاتی قرار می گرفتند، دشمن هرگز به ایران حمله نمی کرد. بنده در 13 مهرماه به سمت دزفول حرکت کردم. در اولین اقدام عملیات «پل نادری» در 23 مهر انجام شد. عراق قصد داشت از پل نادری عبور کند. لشکر 21 در یک حرکت آفندی به سمت نیروهای عراق حرکت و سر پلی را در آن سوی رودخانه تصرف کرد.
سپس به بنده در روز 24 مهر ماموریت دادند نیروهای خود را به سمت آبادان حرکت دهم، زیرا خطر سقوط آبادان وجود داشت. در آن زمان تازه قرارگاه اروند به وسیله سرهنگ فروزان تاسیس شده بود. ما بنا به دستور ایشان به سمت منطقه شادگان حرکت کردیم. ایشان به بنده دستور دادند با توجه به عبور دشمن از کارون، شناسایی منطقه را انجام بدهید. دشمن جاده اهواز آبادان را قطع کرده و نزدیک جاده ماهشهر آبادان رسیده بود. در خرمشهر یک تعداد نیروی مردمی همراه با نیروهای تکاور دریایی و نیروهای پادگان دژ حضور داشتند. این نیروها غرب جبهه عملیاتی بودند. ما نیز بخش شرقی را تکمیل کردیم. ما در شادگان موضع گرفتیم تا بعدا به سمت دشمن حمله کنیم. روز سوم آبان به ما دستور حرکت داده شد و ما با دشمن درگیر شدیم. دشمن نزدیک یک لشکر نیرو در شرق رودخانه کارون داشت. یک گردان پیاده در برابر این همه نیروی زرهی توان چندانی نداشت. اما ما حمله خود را انجام دادیم و این عملیات باعث شد دشمن متوقف شود. تا آن زمان نیرویی در جلو دشمن نبود. ما شبانه در منطقه مستقر و به سمت دشمن حرکت کردیم. این توقف باعث شد گردان 153 لشکر 77 خود را به آبادان رساند. از سوم آبان تا 9 آبان دشمن متوقف بود. زمانی که دشمن خواست حرکت کند، نیروهای ما در آبادان حضور داشتند و دشمن قادر به ورود به آبادان نشد.

** عملیات سه گانه؛ طلیعه فتح خرمشهر
امیر شاهینی راد در ادامه بیان داشت: قسمت بعدی حرکت نیروهای ارتش در سوسنگرد آغاز شد. دشمن دو مرتبه قسمت هایی را در سوسنگرد اشغال کرده بود. اما به دلیل فشارهای نیروهای خودی، دشمن ناچار شد در آن منطقه موضع پدافندی اتخاذ کند. دشمن در این زمان درخواست آتش بس کرد؛ البته آتش بسی با حفظ موقعیت که برای ما قابل پذیرش نبود.
در آن زمان، سرپلی که عراق در شرق کارون داشت، بهترین هدف برای حمله به دشمن تعیین شد. بر همین اساس عملیات «ثامن الائمه» طراحی شد. این عملیات به وسیله ستاد عملیاتی لشکر 77 و هدایت ستاد نیروی زمینی انجام شد. «شهاب الدین جوادی» فرمانده لشکر 77 که در مصر دوره دیده و به زبان عربی کاملا مسلط بودند فرماندهی این عملیات را برعهده گرفتند. به خاطر دارم پس از این عملیات، سرهنگ جوادی برای اسرای عراقی به زبان عربی سخنرانی کردند و ما شاهد بودیم که تمامی اسرا پس از این سخنرانی اشک ندامت ریختند. ایشان بسیار فرمانده شریف و دانشمندی بودند. در این عملیات کلیه سرپل دشمن نابود شد و تلفات شدیدی به دشمن وارد گردید. در عین حال آبادان از محاصره دشمن خارج شد.
وی در پاسخ به سوال که چرا عراق تلاش نکرد تا دوباره این منطقه را تصرف کند، گفت: عراق زمانی که وارد ایران شد، نیرویی در مقابل نداشت. پس از عملیات ثامن الائمه، نیروهای مردمی و ارتش در برابر دشمن حضور داشتند، از همین رو عراق دیگر قادر به پیشروی نبود. دشمن برای آفند باید اطلاعاتی می داشت تا از نقطه ضعف وارد شود. برای پدافند باید خط به صورتی سامان یابد که دشمن نتواند نفوذ کند. ما در وضعیت آفندی قرار گرفته بودیم و دشمن در وضعیت پدافندی قرار داشت.
امیر شاهینی راد افزود: بعد از تغییر فرمانده نیروی زمینی تغییراتی در ساختار این نیرو داده شد. استادان دانشکده فرماندهی ستاد وارد منطقه شدند و استادان دافوس ستادی را در منطقه تشکیل دادند. تا جایی که به یاد دارم «امیر مسعود بختیاری»، «امیرسید علی اکبر موسوی قویدل»، «امیر سرتیپ شاهان» و سایر نفراتی که نام آن ها در خاطر بنده نیست جزو این ستاد بودند. این ستاد پس از تحقیقات، اهدافی را با توجه به توان نیروهای ما تعیین کرد. پس از آن اطلاعاتی که سراسر جبهه نبرد به دست آمد نشان داد که در منطقه میانی جبهه نبرد در خوزستان، تپه های رملی وجود دارد که باعث می شود تا بتوانیم بدون برخورد با دشمن، نیروهای دشمن را دور بزنیم. این اقدام در عملیات «طریق القدس» انجام شد. نیروهای جهادی جاده ای در تپه ای رملی ایجاد کردند. وقتی که عملیات آغاز شد، نیروهای عمل کننده توانستند از قسمت شمال، دشمن را دور بزنند و به شهر «بستان» برسند. نیروهای جبهه شرق نیز به دشمن فشار آوردند و در نتیجه بعد از درگیری بسیار شدید این امر باعث شد تا ما به مرز چذابه برسیم. بدین ترتیب منطقه عملیاتی دشمن دو قسمت شد.
بررسی بعدی نشان داد که در منطقه عملیات بیت المقدس، دشمن در 70 کیلومتر، دچار خلاء نیرو است و این منطقه را به خوبی پوشش نداده است. ارتش عراق امکان پوشش این 70 کیلومتر را نداشت. بررسی ها نشان داد برای عملیات ما به چهار قرارگاه «فتح»، «فجر»، «نصر» و «قدس» را نیاز داریم. تجربه عملیات های ثامن الائمه و طریق القدس نیز به ترکیب بهتر ارتش و سپاه کمک کرد.
وی به این سوال که چرا عملیات موثر مقابل دشمن بیست ماه پس از شروع جنگ صورت گرفت چنین پاسخ داد: واقعیت آن است که آفند بیش از پدافند نیرو می خواهد. براساس تجربه های بدست آمده نیروهای آفندی باید سه برابر نیروهای پدافندی باشند. در صورت استحکام نیروهای پدافندی این میزان نیرو باید تا 6 برابر بیشتر شود. ما نتوانسته بودیم تا آن زمان نیروی کافی بسیج کنیم زیرا که با جبهه ای در حدود هزار کیلومتر مواجه بودیم. ارتش باید در سال اول جنگ مانع پیشروی دشمن می شد. همچنین برای حضور نیروهایی همچون لشکر 77 در منطقه ناچار بودیم تا سال 60 صبر کنیم تا نیروهای لشکر 77 از تهدید شوروی در افغانستان آسوده شوند و به منطقه بیایند. در عین حال ارتش در آن زمان تازه منطقه شمال غرب را آرام کرده بود و می توانست نیروهای خود را به سمت جنوب رهسپار کند. نیروهای سپاه نیز توانستند حجم نیروهای آفندی را بیشتر کنند. برای تمامی این اقدامات زمان نیاز بود.
امیر شاهینی راد سخنانش را درباره عملیات بین المقدس چنین ادامه داد: در این عملیات چهار قرارگاه از طرفین و یک قرارگاه از جلو، حرکت خود را آغاز کردند. بنده فرمانده گروهی از نیروهای یک قرارگاه در پهلو بودیم که توانستیم با نیروهای نصر 2 همراه با «احمد متوسلیان»، جبهه پهلوی نیروهای دشمن را بشکافیم و به تپه های «علی گره زد» به عمق منطقه برسیم و توپخانه های دشمن را منهدم کنیم. این عملیات باعث برهم خوردن ساختار دفاعی و پایان آتش توپخانه دشمن شد. عملیات هفت روز طول کشید اما 2400 کیلومتر مربع پاکسازی و لشکرهای یک و 10 دشمن نابود شدند. این عملیات باعث شد تا شوش، اندیمشک و دزفول از زیر آتش توپخانه خارج شده و برخی جاده نیز امن گشتند. این سه عملیات سبب خسارت سنگین، ضربه شدید روحی و روانی برای ارتش بعثی و عقب نشینی دشمن از برخی از مهمترین مواضع شد.

** خرمشهر در نهایت چگونه آزاد شد؟
امیر شاهینی راد درباره فرایند آزادسازی خرمشهر چنین بیان داشت: ستاد مشترک که ترکیبی از ارتش و سپاه بود متوجه شد نقطه ضعف دشمن در منطقه خرمشهر، آن است که نیروهای عراقی در برخی مناطق به رودخانه کارون نچسبیده اند و فاصله ای از رودخانه دارند. با همین غفلت دشمن بود که نیروهای مهندسی ما در طول عملیات پنج پل روی رودخانه کارون زدند و توانستند سر پلی را در این عملیات فتح کنند.
دشمن احساس می کرد ما توان برقراری پل بر رودخانه کارون را نداریم. از همین رو تصور می کرد ما از شمال و از رودخانه نیسان حمله می کنیم. وقتی عملیات صورت گرفت و ما وارد عمل شدیم، از پل عبور کردیم و تا جاده اهواز- خرمشهر پیش رفتیم. جاده به وسیله نیروهای دشمن خاکریز شده بود. ما از همان خاکریز علیه دشمن استفاده کردیم. در مرحله اول دشمن نتوانست سر پل ما را از بین ببرد، زیرا سرپل ما بسیار وسیع بود. این سرپل حدود 16 کیلومتر عمق و 40 کیلومتر عرض داشت. در نتیجه دشمن ناچار شد نیروهای لشکر پنج و 6 در جذابه را به جنوب منتقل کند و در برابر ما قرار دهد.
این امیر بازنشسته ارتش ادامه داد: در اولین مرحله اجرای عملیات بیت المقدس دشمن ناچار شد قبول کند قادر به تصرف سر پل نیست و ناچار است از مرز دفاع کند. طرح اصلی عملیات بیت المقدس با هدف بصره طراحی شده بود. ما به رودخانه اروند رسیدیم و می توانستیم بصره را زیر آتش قرار دهیم. همین عامل باعث شد تا نیروهای عراق از شمال خوزستان عقب نشینی کرده و در مرز در برابر ما قرار بگیرند.
ما به مرز رسیدیم و سپس زمانی که مشخص شد قادر به فتح بصره نیستیم، چرخیدیم و به سمت خرمشهر بازگشتیم. نیروهای جبهه شمالی هم به ما متصل شدند. دشمن که می دانست بصره چقدر اهمیت دارد، ناچار شد یک سوم نیروی زمینی و کل نیروی هوایی ارتش خود را برای دفاع از بصره بسیج کند. وقتی که نیروهای ما به اروند رسیدند، برای دشمن مشخص شد خرمشهر در محاصره نیروهای ایرانی است. در نتیجه نیروهای عراقی در شهر خرمشهر محاصره شدند و پس از فتح خرمشهر، حدود 19 هزار نفر اسیر از خرمشهر خالی شد.
دسته هایی از دشمن از ترس به اروند زدند و از بین رفتند. در عین حال نیروی دریایی هم مانع از فرار آن ها شد. نیروی هوایی نیز اهمیت بسیار زیادی در جنگ داشت و قرارگاه ها و پل های ارتباطی آن ها را از بین ببرد. نیروی هوایی ما در عملیات بیت المقدس برتری نسبی داشت.
امیر شاهینی راد در پایان یادآور شد: عملیات بیت المقدس نقطه عطفی در تاریخ دفاع مقدس بود. ما در هر حرکتی باید خود، دشمن و دنیا را خوب بشناسیم. در خاتمه عملیات بیت المقدس، دنیا متوجه این شد که اگر جلوی ما را نگیرد و به صدام کمک نکند، وضعیت خاورمیانه تغییر می کند. از همین رو دشمن تقویت و ما تحریم شدیم. ما دستاوردهای بیست ماهه در جنگ را بدست آورده بودیم که باید با دیپلماسی قویتر این دستاوردها را حفظ می کردیم. ما نتوانستیم از این موفقیت به خوبی استفاده کنیم.
پژوهش**9479**9279
کد N2176751

وبگردی