منطق هزینه و فایده استخدام ویلموتس - مازیار مهرانی*

شاید مسئولان فدراسیون فوتبال علاقه ای به پاسخ گویی به رسانه ها نداشته باشند اما راه استفاده از رسانه های را خوب بلدند! تا ضمن در حاشیه نگه داشتن خود از آنها به مثابه راه بازکن و عوامل اجرایی برای جا انداختن یک موضوع ، زمینه چینی و حتا تبلیغات برای انتخاب و سلیقه خود بهره گیرند بی آن که زیر بار مسئولیتی روند و بعدها پاسخگو باشند. در حقیقت توپ در زمین رسانه هاست همان ها که راه کار و در بورس ماندن در این شرایط را به خوبی آموخته اند!.
بعد از انتقادی که از منطق هزینه و فایده، ویلموتس داشتم موج دوم تبلیغات رسانه های همفکر که از طریق منابع موثق، همیشه اخبار دسته اولی از فوتبال دارند شروع شد و افتخارات دوران بازیگری ویلموتس را به رخ مان کشیدند!.
این که در این مقطع چطور سر و کله همزمان دو مربی بلژیکی در فوتبال ما پیدا می شود و یکی تراکتور پرطراوت تقوی را از مسیر قهرمانی دور می کند و دیگری منجی فوتبال ملی لقب می گیرد از همان معماهای بی پاسخ این فوتبال گل پیکر است!.
اما سوالات مطرح شده دیروز را جهت یادآوری بازنویسی می کنم. وجه تشابه ویلموتس با کی روش چیست که به روایت جاده صاف کن ها یک و نیم میلیون دلار ارزش قراردادش است؟ چه تجربه مربیگری دارد؟ دانش مربیگریش در چه سطحی است؟ شناختش از فوتبال قاره آسیا در چه حدی است و برای تغییر نسل فوتبال ملی ایران چه برنامه ای دارد؟
فراموش نکنیم که کل سابقه مربیگری او شش سال است و در خارج از کشور خود موفق به رساندن ساحل عاج به جام جهانی نشده و هیچ تیمی خواهان او نیست!.
من از معیارها و شاخص های فدراسیون بی اطلاع هستم اما تصور می کنم اگر شاخصه هایی هم وجود داشته باشد بی توجه به نیاز و ضرورت های فوتبال ملی ما طراحی شده است. سرمربی تیم ملی باید تجربه و توانایی مدیریت سازمان تیم های ملی را داشته باشد و به عنوان پیشنهاد گفتم: باید مدیریت فنی تیم المپیک را هم به عنوان شروط قرارداد بپذیرد، ضمن آن که اگر بناست هزینه استخدام مربی گرانقیمت خارجی برعهده دولت و وزارت ورزش باشد قرارداد وی باید مشروط به شروطی باشد و البته جزئیات آن به تایید وزارت ورزش هم برسد. البته اگر استقلال دوستان به مخاطره نیافتد و همکاران رسانه ای فدراسیون ناراحت و برآشفته نشوند!!.

--------
کارشناس ورزش