آفتاب
در گفتگو با مهر مطرح شد؛

وقتی مخاطب با نویسنده رقابت می‌کند/جایگاه تعلیق در رمان کجاست؟

وقتی مخاطب با نویسنده رقابت می‌کند/جایگاه تعلیق در رمان کجاست؟

مهرداد مراد معتقد است جوهر تعلیق در رمان‌های جنایی ایجاد نگرانی و عدم قطعیت است که همه واکنش‌های ذهنی مخاطب را به هم پیوند می‌دهد.

مهرداد مراد نویسنده و پژوهشگر رمان‌های پلیسی و جنایی در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره رمان تعلیق و جایگاه اصطلاح تعلیق در رمان، گفت: این اصطلاحی است که در داستان‌های تریلر، معمایی و یا انواع جنایی به آن بر می‌خوریم. تعلیق در اصل همان سوالی است که نویسنده در ذهن خواننده ایجاد می‌کند و در پاراگراف بعد، صفحه بعد یا فصل بعد به آن پاسخ می‌دهد. البته گاهی هم خواننده برای چرای بزرگ خود جوابی نمی‌بیند.

وی افزود: اما تعلیق در رمان‌های جنایی به آن عدم قطعیت، تردید، نگرانی و اضطرابی اطلاق می‌شود که خوانش متن داستان در خواننده می‌آفریند. در واقع، تعلیق یک لذت ناخوشایند در رمان‌های پرماجراست؛ به‌ویژه تریلرهای روانشناختی. در حالت عادی، هیچ‌کس نمی‌خواهد نگرانی، ترس، دلهره و زندگی پر خطر را تجربه کند اما در داستان یا رمان تعلیق، این‌طور نیست. همه این عوامل، گره‌هایی هستند که داستان جنایی به آن نیاز دارد. خواننده می‌خواهد با اتفاق وقایع در آینده مبهوت شود. اگر یک نویسنده جنایی نتواند تنش و اضطراب را در یک داستان معمایی و رازآلود بالا ببرد، قطعاً خواننده کتاب را در همان فصل‌های اولیه خواهد بست. اما این احساس ناخوشایندی که باعث لذت می‌شود، از کجا نشأت می‌گیرد؟ چرا مردم از خواندن این نوع داستان‌ها حظ می‌برند؟

این داستان‌نویس در ادامه گفت: پاسخ این‌جاست که داستان‌های جنایی به ما اجازه می‌دهند به‌صورت مجازی مخاطرات را وارد زندگی خودمان کنیم یا با آنها بازی کنیم. بازی نقطه مقابل افسردگی و جمود است. داستان‌ها فضایی برای ذهن ما ایجاد می‌کنند تا با تصورات فانتزی تفریح کنیم. حتی بدون خواندن داستان‌های جنایی هم ما با خلق قصه و شخصیت وارد تصورات ذهنی خود می‌شویم و از عناصر تعلیق در روند آن استفاده می‌کنیم. البته دنبال‌کردن یک رمان تعلیق، آسان‌ترین نوع بازی با تصورات و تخیلات ذهنی است. در این‌گونه داستان‌ها، عناصر تعلیق فقط در حدی بالا هستند که خواننده درگیر شود نه این‌که تحت تأثیر قرار گیرد. به عبارتی احساس غم، شادی، ناراحتی و یا هیجان خیلی گذرا هستند و خواننده می‌تواند بر آنها غالب شود. چون خود را در یک موقعیت امن می‌بیند. در واقع او خطر را با نوعی فیلتر و به‌صورت غیرمستقیم تجربه می‌کند.

مراد در پاسخ به این سوال که جایگاه فعالانه مخاطب در این‌گونه رمان‌ها کجاست، گفت: در رمان تعلیق، خواننده جای نویسنده قرار می‌گیرد و با خیالی آرام به تماشای گره‌گشایی می‌نشیند. برای همین، پایان داستان برایش لذت خاصی دارد. در واقع ذهن ما نمی‌تواند مقابل ماجراها و اسرار ناتمام و ناگشوده راضی بماند و مقاومت کند. قطعاً کم پیش آمده اما آیا تا به‌حال شده از خواب یا کابوس بدی بیدار شوید و بخواهید برای چند دقیقه دیگر هم که شده به آن بازگردید تا ماجرا را واضح‌تر ببینید و یا این‌که آن را به آخر برسانید؟ جنایی‌نویس باید خواننده را آنقدر تشنه دانستن ادامه ماجرا باقی بگذارد تا اجباراً به خواندن داستان ادامه دهد و پیاپی ورق بزند. این سوال که «بعد چه خواهد شد؟» باید مرتب در ذهن خواننده بچرخد و او را آرام نگذارد. تعلیق آدرنالین را افزایش می‌دهد و هیجان می‌آفریند. دنباله این هیجان هم فقط لذت است که باقی می‌ماند.

این جنایی‌نویس ادامه داد: گاهی هم پیش می‌آید که خواننده با نویسنده رقابت می‌کند. به این معنی که به‌نحوی در جلد شخصیت داستان فرو می‌رود تا بتواند زودتر از او گره گشایی کند و پایان را حدس بزند. یا اینکه مثلاً خودش را از دست قاتل نجات دهد. زمانی هم که گمانش به حقیقت می‌پیوندد، خیال می‌کند در یک مسابقه شطرنج مقابل نویسنده به پیروزی رسیده است. من، به خوانندگانی اشاره می‌کنم که نمی‌توانند تعلیق داستان را تحمل کنند و بلافاصله می‌روند فصل آخر کتاب را می‌خوانند و کلید معما اصطلاحاً دستشان می‌آید. از نظر روانی و ذهنی همه این واکنش‌هایی که ذکر کردم، زاییده روح تعلیق بوده و به هم مربوط‌اند. جوهر تعلیق در رمان‌های جنایی ایجاد نگرانی و عدم قطعیت است که همه این واکنش‌های ذهنی را به هم پیوند می‌دهد.

کد N2157813

وبگردی