آفتاب

نگاهی به ۳ دهه سریال‌سازی رسانه ملی برای ساعات افطار

نگاهی به ۳ دهه سریال‌سازی رسانه ملی برای ساعات افطار

صداوسیما حالا نزدیک به سه‌دهه است که برای ماه رمضان تدارک ویژه می‌بیند و سریال‌های اصطلاحا مناسبتی برایش آماده می‌کند. نگاهی به این سال‌ها سیاست‌های مدیران رسانه ملی در دوره‌های مختلف را نشان می‌دهد.

چند روز دیگر و بلافاصله بعد از اذان مغرب و افطار، رقابت سریال‌های ماه‌رمضانی آغاز می‌شود. سریال‌هایی که از شبکه سه آغاز و احتمالا با شبکه یک در کنداکتور شبانه تمام می‌شوند.
امسال و در سال ۹۸ رسانه ملی برای باکس افطار در لابه‌لای جنگ‌های استودیویی‌اش سه سریال برای پخش دارد. شبکه های اول، با از یادرفته‌ها از بهرام بهرامیان می آید. شبکه دو سریالش را به برادران محمودی داده است.
آنها که همین اواخر فیلم «شکستن همزمان بیست استخوان» را در جشنواره فجر بین‌الملل و به عنوان نماینده افغانستان در بخش فیلم‌های خارجی اسکار داشته‌اند دومین سریال ماه رمضانی‌شان را پس از تجربه ناموفق دو سال قبل روی آنتن خواهند برد. سریالی که باعث شد نوید محمودی به خاطر مشغله ساختش غایب جشنواره جهانی فجر باشد و  مرتضی میرباقری معاون سیما در پشت صحنه آن حسابی تعریف و تمجید کرده است!
شبکه سوم هم سریال رمضانش را سپرده است به محمدرضا آهنج . او هم رفته سراغ استاد علی نصیریان تا سال‌ها پس از دو سریال موفق ماه رمضانی «میوه ممنوعه» و «شب‌های زاینده‌رود» حسن فتحی، بار دیگر برای افطار مهمان سفره‌های افطار مردم باشد.
شبکه سه که اولین سریال را روی آنتن می‌برد در غیاب ماه عسل احتمالا امسال امیدی زیاد به این مجموعه بسته است.
نکته مهم این سه سریال اما تم‌های اجتماعی‌شان است. ملودرام‌های خانوادگی که عشق، شکست، غم و سیر سلوک خواهند داشت اما ماجراهای‌شان ماورایی نیست و البته خبری از مدل رایج سریال‌های طنز هم در ترکیب‌شان نیست.
یعنی امسال هم مانند چندسال اخیر، بعد از دو دهه تلویزیون دیگر در ترکیب سریال‌هایش سراغ طنزهای آپارتمانی یا شیاطین زمینی نرفته‌است.
نگاهی به همه این سال‌های طولانی باکس سریال‌های ماه رمضان نشان می‌دهد در عصر علی لاریجانی، ضرغامی، سرافراز و علی‌عسگری؛ هرکدام با چه سیاستی سریال‌های ماه رمضانی‌شان را ساخته‌اند.

عصر ملودرام‌ها با رامبد جوان و همسر اصغر فرهادی
از ابتدای دهه ۸۰ پخش مجموعه‌های مناسبتی در تلویزیون ادامه پیدا کرد و در سال‌های میانی دهه هشتاد به اوج خود رسید. سریال‌های ملودرام که پای ثابت تلویزیون هستند همیشه راه خود را برای تلویزیون و مخاطب باز نگه داشته‌اند؛ از جمله این سریال‌ها می‌توان به «گمگشته» به کارگردانی رامبد جوان، «یادداشت‌های کودکی» ساخته پریسا بخت‌آور و «چراغ‌های خاموش» از کاظم بلوچی اشاره کرد که موفق به جذب مخاطبان زیادی شدند.

آنها که شیطان را در سیمای حامد کمیلی و بهاره افشاری به خانه مردم بردند!
همچنین در میانه‌های دهه هشتاد بود که موج ساخت سریال‌های ماورایی نیز به راه افتاد و چند کارگردان از جمله سیروس مقدم،علیرضا افخمی، حسین سهیلی‌زاده و محمدحسین لطیفی به سراغ ساخت آثاری با این مضمون رفتند که به زعم خیلی‌ها مناسبت و مطابقت بیشتری با حال و هوای ماه مبارک رمضان و لحظات معنوی و عرفانی آن داشت و البته به مذاق خیلی‌های دیگر هم به دلیل تخیلی بودن قصه خوش نیامد.
سریال‌هایی که هر کدام‌شان کاراکتر ابلیس را یک‌بار در قامت بهاره افشاری، یکبار مرتضی ضرابی، بار بعدش حامد کمیلی و یک بار هم بازیگر گمنامی چون ایمانی به قاب تلویزیون‌ها و پای سفره افطار آوردند. سریال‌هایی که در دوره برازش و حجه‌الاسلام گلی از مدیران وقت سیما زیاد مورد توجه بودند.
این کاراکتر ابلیس چنان روی بهاره افشاری سایه انداخت که هنوز هیچ یک از نقش‌های دیگرش چون خاطره آن نقش در یادها نمانده است.
«او یک فرشته بود» به کارگردانی علیرضا افخمی را می‌توان اولین سریال با موضوع ماورایی دانست که در سال ۱۳۸۴ راه را برای ساخت مجموعه‌هایی دیگر با این حال و هوا در این ایام و سال‌های بعد هموار کرد.

عالیجناب عطاران وارد شد
از سوی دیگر و در مقابل سریال‌هایی با مضامین جدی یا همان ماورایی، آغاز ساخت سریال‌های کمدی نیز در دهه هشتاد بود. رضا عطاران با ساخت سریال «خانه به دوش» در سال۱۳۸۳ موج کمدی‌سازی در مجموعه‌های مناسبتی ماه رمضان را آغاز کرد.
این روند در سال‌های بعد نیز ادامه پیدا کرد و خود عطاران نیز سردمدار آن شد. مخاطبان از سریال‌های طنز او که البته مشکلات و مسائل اجتماعی را نیز به خوبی در قصه‌اش روایت می‌کرد، به شدت استقبال می‌کردند تا اینکه «بزنگاه» در سال ۸۷ آخرین سریالی بود که بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون آن را ساخت.

مشتریان باکس افطار!
اگر به برنامه‌های تلویزیونی ویژه ماه رمضان نگاهی بیندازیم می‌بینیم که از سال ۱۳۹۰ در هر سال دست‌کم یک سریال طنز در برنامه‌های سیما قرار داشته؛ در سال ۱۳۹۰ سریال«سه دونگ، سه دونگ» به کارگردانی احمد شاهدلو ، سال۱۳۹۱ «چمدان» از خسرو ملکان، سال ۱۳۹۲«دودکش» به کارگردانی محمد حسین لطیفی، سال ۱۳۹۲ «خروس» از سعید آقاخانی، سال ۱۳۹۴«هفت سنگ» از علیرضا بذرافشان، سال ۱۳۹۴ «پایتخت۴» از سیروس مقدم، سال۱۳۹۴ «دردسرهاس عظیم ۲» به کارگردانی برزو نیک‌نژاد و سال ۱۳۹۵ سریال«پادری» از محمد حسین لطیفی.

پایان عصر طنز سازی برای افطار
اما از سال ۱۳۹۶دیگر سریال طنزی در برنامه‌های سیما مشاهده نشده و تمام برنامه‌ها با موضوعات ملودرام یا اجتماعی خاتمه می‌یابند. همین موضوع باعث می‌شود مخاطب دیگر تمایلی به دیدن برنامه‌های تلویزیونی نداشته باشد چرا که اگر در گذشته تلویزیون را دنبال می‌کرد، می‌دانست اگر یک سریال ملودرام یا اجتماعی می‌بیند حتما بعد از آن یک سریال طنز هم خواهد دید همین موضوع او را پای تلویزیون می‌نشاند، اما اکنون مخاطب می‌داند که تنها تفاوت بین شبکه‌های سیما تفاوت بازیگران در سریال‌های مختلف ملودرام است.

ساعات کسادی
بررسی ها نشان می دهد تلویزیون در دو سال گذشته نتوانسته به خوبی نظر مخاطبان سریال‌های مناسبتی را جلب کند. صداوسیما مدتی پس از ماه رمضان سال ۹۷ تصمیم به سریال‌سازی گرفت تا بتواند مخاطبان کوچ کرده خود را دوباره برگرداند؛ حال باید دید این رسانه، رمضان امسال چگونه در این راستا قدم بر می دارد.
سریال های «سر دلبران» ساخته محمد حسین لطیفی، «بچه مهندس» از علی غفاری و «رهایم نکن» کاری از محمدمهدی عسگرپور رمضان سال ۱۳۹۷روی آنتن شبکه‌های مختلف سیما رفتند.
سیما در رمضان ۹۶ فقط دو سریال تولیدی را روی آنتن برد؛ مجموعه تلویزیونی «نفس» به کارگردانی جلیل سامان و سریال «زیر پای مادر» به کارگردانی بهرنگ توفیقی به ترتیب روی آنتن شبکه‌های سه و یک رفتند. سیما ترجیح داد به جای ساخت سومین سریال، مجموعه تلویزیونی «رستاخیز تفنگ ها» محصول سال ۱۳۹۲ تلویزیون المنار لبنان را با موضوع مقاومت مردم سوریه و لبنان علیه استعمار فرانسه در خلال دهه ۱۹۲۰ از شبکه دو سیما پخش کند.

خبرآنلاین
کد N2157712

وبگردی