آفتاب
رئیس دپارتمان عکس موزه برلین:

عکاسی هنوز آنقدر قدرتمند نیست که در برابر آغاز جنگ بایستد/ آرشیو عکاسی جنگ در ایران بسیار قوی‌تر از آلمان است

عکاسی هنوز آنقدر قدرتمند نیست که در برابر آغاز جنگ بایستد/ آرشیو عکاسی جنگ در ایران بسیار قوی‌تر از آلمان است

لودگار درنتال (رئیس دپارتمان عکس موزه دولتی برلین) که پایان‌نامه دکترای خود را با موضوع عکاسی در جنگ جهانی به پایان برده است، معتقد است که عکس هم ماهیتی هنری دارید و هم جنبه‌های تکنولوژیک! و بستگی دارد که چه کسانی از آن استفاده کنند و چه نیتی پشت عکس باشد.

به گزارش خبرنگار ایلنا،  عکاسی جنگ، شاخه‌ای هنری از عکاسی است که توانست بسیاری از زشتی‌ها و پلیدی‌های جنگ را برای مردم در سراسر جهان نمایان کند و با نشان دادن تصاویرِ تلفات و فجایع انسانی مکرر، گونه‌ای از جنگ‌آگاهی و جنگ‌گریزی عمومی را در پهنه‌های وسیعی از دنیا نهادینه کند. تصاویری که توسط عکاسان جنگی بدون مرز از فجایع جنگ ویتنام و دو جنگ جهانی، در معرض افکار عمومی قرار گرفت، باعث شد که جنگ‌سالاران در تنگنای فشار افکار عمومی قرار گرفتند، البته در عکاسی جنگ امکان بازتولید احساسات میهن‌دوستانه، که در پاره‌ای از شرایط مقوم جنگ نیز هست، وجود دارد. به نظر می‌رسد که این شاخه خاص در عکاسی، برای انتقال مفاهیم و اتفاقاتی که امکان توصیف قلمی و کتبی محدودی دارند، کارکردهای فراوانی داشته و همچنان هم خواهد داشت. گفتگو با دکتر «لودگار درنتال» استاد رشته عکاسی جنگ دانشگاه و رئیس دپارتمان عکس موزه دولتی برلین ، از این جهت بسیار حائز اهمیت است. او که از هرگونه پاسخ به سوالات ما درباره جنگ ایران و عراق و نقش دولت آلمان در آن پرهیز می‌کرد، ترجیح داد تنها به سوالات مرتبط با عکاسی جنگ پاسخ بدهد.

چه چیزی باعث شد که آلمان احساس کند تجارب تصویری مشترکی با ایران در زمینه جنگ دارد؟

من توسط سفارت ایران در آلمان دعوت شدم برای این‌که بتوانم به مجموعه افسانه‌ای و اسطوره‌ای عکس‌های کاخ گلستان نگاهی داشته باشم و سفارت ایران از من خواستند که بیایم و با انجمن عکاسان دفاع مقدس ارتباط برقرار کنم. این را به فال نیک گرفتم چون عنوان پایان‌نامه دکترای من عکاسی در جنگ جهانی دوم بود، این اتفاق را موقعیت خوبی دیدم. برای من تجربه بسیار خوبی بود که در آرشیوِ عکاسان دفاع مقدس باشم و دیدم که چقدر راجع به این موضوع کار کرده‌اند. این کارگاه و گردهمایی‌ که در تهران برگزار شد فرصتی بود که من راجع به عکس صحبت کنم و موزه‌ دولتی برلین را پرزنت کنم و بخش‌هایی از پایان‌نامه دکترایم را ارائه کنم که چطور عکاسی در جنگ به کار رفت؟ عکاسی فقط بیان یک اتفاق نیست چون شما نیاز دارید که به عکس‌ها نزدیک شوید و در واقع آن‌ها را بخوانید.

آیا هنر عکاسی توانست حقایق مبتنی بر تجربه‌ زشتی‌های جنگ را برای بشریت به نمایش بگذارد و مانع از جنگ‌های بعدی شود؟

به نظرم همیشه عکاسی اینقدر قدرتمند نیست، بعضی وقت‌ها ممکن است این اتفاق بیافتد و در بعضی از شرایط، این اتفاق میسر نبود! مثلا عکس معروفی از جنگ آمریکا و ویتنام توانست کار مهمی انجام دهد و این عکس‌ها کمک کردند که کسانی که مخالف جنگ بودند بتوانند این جنگ طولانی و خانمان‌سوز را به پایان برسانند. هرچند کسان دیگری نیز در این راه کمک کردند اما عکاسی دلیلی شد که بتوانند جنگ را پایان ببرند.

آیا عکس چنین نقشی را برای پایان هر دو جنگ جهانی هم داشت؟

به نظر من هنوز حرف‌های زیادی راجع به این جنگ‌ها می‌توان زد اما فکر نمی‌کنم عکاسی چنین نقشی را در آن‌ها ایفا کرده باشد. هرچند عکاسی در جنگ جهانی دوم هم توانست در بسیاری از نقاط جهان، پویش‌های قدرتمند همبستگی علیه جنگ ایجاد کند.

 به‌طور مشخص، اثر این امر در افکار عمومی و فضای رسانه‌ای جهان، به چه شکل بود؟

به نظر من عکاسی نیاز به تفسیر دارد و عکس یک هنر محض و تک‌خوانشی نیست بلکه دانش‌های بسیار زیادی را برای تفسیر عکس نیاز داریم. عکاسی با روش‌های مختلفی در دوران جنگ‌های بین به کار رفت، البته نمی‌توانیم این نتیجه را بگیریم که این هنر الزاما برای پایان جنگ به کار رفت، به طور مثال در جاهایی عکاسی کمک کرد که جراحان به کمک زخمی‌ها بروند اما در جایی عکس هوایی باعث شد که موقعیت دقیق به طرف مقابل نشان داده شود و با بمب آن‌ها را مورد حمله قرار دادند. در نتیجه کسی که عکس را می‌گیرد و هدفی که دنبال می‌کند، بسیار تاثیرگذار است وگرنه عکس علاوه بر اینکه یک هنر است، یک تکنولوژی هم هست! این تکنولوژی می‌تواند کاربردهای مثبت و سازنده یا مخرب و منفی داشته باشد.

همان‌طور که جوزف گوبلز (وزیر تبلیغات آلمان نازی) از عکس‌های مدنظرش برای تحریک افکار عمومی  استفاده‌ می‌کرد؟

بله. من در طول پرزنتیشن در کاخ گلستان، به این پرداختم که چطور آلمان غربی از یک زاویه به خرابی برلین نگاه می‌کرد و آلمان شرقی که روسیه در آن پیروز شده بود و پرچم آن بر بالای آلمان بود، ادعا می‌کرد که ما پیروز شده‌ایم! این بستگی دارد که چه کسی چه تفسیری از یک عکس را تحلیل می‌کند و مخاطبانش چه کسانی هستند.

آیا شما در رابطه با عکس‌های منتشر شده از جنگ هشت ساله علیه ایران هم تحقیقاتی داشتید؟ آیا در طول جنگ، عکس‌های این ویرانی‌ها و جنایات صدام در اروپا منتشر می‌شد؟

در واقع تخصص من آن دوره تاریخی نیست و من باید تحقیق کنم و ببینم که چقدر عکس از ایران خارج شد و چقدر عکس در دنیا پخش شد؟ نمی‌توانم در رابطه با این موضوع سیاسی و تاریخی اظهارنظری داشته باشم!

چه چیزی باعث شد که شما به موضوع عکاسی جنگ علاقه‌مند شوید و این موضوع را برای پایان‌نامه‌تان انتخاب کنید؟

من علاقه‌مند بودم که بدانم بعد از جنگ چطور عکاسی توسعه پیدا کرد و برای این‌‎که بتوانم به این سوال جواب دهم باید به نقطه پایان جنگ، که نقطه آغاز این موضوع بود بروم و در این موضوع مطالعه کنم. در واقع پایان جنگ جهانی دوم، باعث شد که هنر و تکنولوژی عکاسی گسترش چشمگیری پیدا کرد و بر جنبه‌های کاربردی آن افزوده شد.

آیا به یک اندازه آرشیوهای جنگ جهانی اول یا دوم  را مطالعه کرده‌اید؟ آیا آرشیوهای آن‌ها به یک اندازه وجود دارند؟ دسترسی آن تصاویر برای مردم جهان به چه شکل است؟

در موزه ما (موزه دولتی برلین) عکس‌های زیادی در این‌باره وجود ندارد. شما باید آرشیوهای زیادی را ببینید و جواب این سوال را بدانید. ما در آلمان چندان آرشیو متمرکزی در رابطه با جنگ نداریم اما ایران توانسته که یک کار بسیار تخصصی و قوی در این رابطه انجام دهد. برای من بسیار جالب است که چنین مجموعه متمرکزی از عکس‌های دفاع مقدس در یکجا جمع شده است.

کد N2147817

وبگردی