به گزارش روز دوشنبه گروه علمی ایرنا از پایگاه اینترنتی «مدیکال اکسپرس»، وقتی پای گرفتن تصمیمات اخلاقی در میان باشد، معمولاً قاعده طلایی «هر چه برای خود نمیپسندی برای دیگری مپسند» را مدنظر قرار میدهیم اما مطالعات جدید پژوهشگران دانشگاه رادبود هلند و دارتموث کالج آمریکا بر روی تصمیمگیری اخلاقی و همکاری نشان داد که برخی افراد، بسته به شرایط ، اصول اخلاقی خود را تغییر میدهند.
یافتههای اخیر پژوهشگران در این زمینه، تحقیقات پیشین در حوزههای اقتصاد، روانشناسی و علم عصبشناسی که معمولا برپایه این قاعده استوار است که افراد براساس یک اصل اخلاقی ثابت رفتار میکنند را به چالش میکشد.
محققان برای بررسی تصمیمگیری اخلاقی در بستر یک رابطه بده بستانی، یک بازی اعتماد را طراحی کرده و از تصمیمات شرکتکنندگان در این بازی، راهبرد اخلاقی هر فرد را استخراج کردند. با تکیه بر این روش، راهبرد اخلاقی هر فرد در دستههای نابرابری گریزی (inequity aversion)، تقصیرگریزی (guilt aversion، طمع یا فرصتطلبی اخلاقی طبقهبندی شد. پژوهشگران همچنین یک الگوی محاسباتی طراحی کردند که با استفاده از رفتار افراد در بازی، فعالیتهای مغزی مرتبط با هرکدام از این راهبردهای اخلاقی را بررسی میکرد.
یافتههای این پژوهش نشان داد که راهبردهای نابرابری گریزی و تقصیرگریزی هرکدام فعالیتهای مغزی منحصربهفرد خود را دارند و در شرکتکنندگانی که از لحاظ اخلاقی فرصتطلب هستند، الگوهای مغزی بسته به شرایط مختلف میان این دو راهبرد تغییر میکند.
جروئن وان بار از مؤلفان اصلی این پژوهش میگوید: «بررسیهای ما نشان میدهد که افراد در مورد رفتار اخلاقی، همیشه از قاعده طلایی تبعیت نمیکنند. اگرچه اکثر افراد تا حدودی به دیگران اهمیت میدهند دیگران از لحاظ اخلاقی حزب باد هستند، به این معنا که در عین آنکه دوست دارند اخلاقی به نظر برسند، میخواهند نفع خود را به حداکثر برسانند.»
به گفته لوک چنگ استادیار علوم مغز و روانشناسی دارتموث کالج، «از آن جایی که شرایط روزانه ما نسبتاً ثابت است، ممکن است در زندگی روزمره چندان متوجه این امر نباشیم که اخلاقیات ما نسبت به شرایط متغیر است. با این وجود، در شرایط جدید میبینیم که اصول اخلاقی که فکر میکردیم همیشه از آنها پیروی خواهیم کرد، کاملاً انعطافپذیر هستند. با فکر کردن به اینکه اخلاقیات ما در شرایط جدیدی چون جنگ تا چه اندازه امکان تغییر دارد، به عواقب سنگین چنین چیزی پی خواهیم برد.»
گزارش جزئیات این مطالعات در مجله NatureCommunictions منتشر شده است.
علمی**9418** 1055
یافتههای اخیر پژوهشگران در این زمینه، تحقیقات پیشین در حوزههای اقتصاد، روانشناسی و علم عصبشناسی که معمولا برپایه این قاعده استوار است که افراد براساس یک اصل اخلاقی ثابت رفتار میکنند را به چالش میکشد.
محققان برای بررسی تصمیمگیری اخلاقی در بستر یک رابطه بده بستانی، یک بازی اعتماد را طراحی کرده و از تصمیمات شرکتکنندگان در این بازی، راهبرد اخلاقی هر فرد را استخراج کردند. با تکیه بر این روش، راهبرد اخلاقی هر فرد در دستههای نابرابری گریزی (inequity aversion)، تقصیرگریزی (guilt aversion، طمع یا فرصتطلبی اخلاقی طبقهبندی شد. پژوهشگران همچنین یک الگوی محاسباتی طراحی کردند که با استفاده از رفتار افراد در بازی، فعالیتهای مغزی مرتبط با هرکدام از این راهبردهای اخلاقی را بررسی میکرد.
یافتههای این پژوهش نشان داد که راهبردهای نابرابری گریزی و تقصیرگریزی هرکدام فعالیتهای مغزی منحصربهفرد خود را دارند و در شرکتکنندگانی که از لحاظ اخلاقی فرصتطلب هستند، الگوهای مغزی بسته به شرایط مختلف میان این دو راهبرد تغییر میکند.
جروئن وان بار از مؤلفان اصلی این پژوهش میگوید: «بررسیهای ما نشان میدهد که افراد در مورد رفتار اخلاقی، همیشه از قاعده طلایی تبعیت نمیکنند. اگرچه اکثر افراد تا حدودی به دیگران اهمیت میدهند دیگران از لحاظ اخلاقی حزب باد هستند، به این معنا که در عین آنکه دوست دارند اخلاقی به نظر برسند، میخواهند نفع خود را به حداکثر برسانند.»
به گفته لوک چنگ استادیار علوم مغز و روانشناسی دارتموث کالج، «از آن جایی که شرایط روزانه ما نسبتاً ثابت است، ممکن است در زندگی روزمره چندان متوجه این امر نباشیم که اخلاقیات ما نسبت به شرایط متغیر است. با این وجود، در شرایط جدید میبینیم که اصول اخلاقی که فکر میکردیم همیشه از آنها پیروی خواهیم کرد، کاملاً انعطافپذیر هستند. با فکر کردن به اینکه اخلاقیات ما در شرایط جدیدی چون جنگ تا چه اندازه امکان تغییر دارد، به عواقب سنگین چنین چیزی پی خواهیم برد.»
گزارش جزئیات این مطالعات در مجله NatureCommunictions منتشر شده است.
علمی**9418** 1055
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است