به گزارش خبرنگار خبرگزاری مهر، قطعاً بررسی و تبیین شکل بیمارگون مصرف در جامعه شهرنشین ایرانی، صرفاً بر مبنای مباحث مختلف طرح شده در اقتصاد سیاسی امکان پذیر نیست؛ این تحلیلها لازم است ولی نه کافی! برای رسیدن به تحلیل دقیقتر مسئله مصرف در جامعه ایرانی نیازمند خوانش و فهم آن بر مبنای پروبلماتیکای ایرانی حول اروس و اروتیسم هستیم؛ خوانشی بهغایت مهم که در عین حال به دلیل وجود بسیاری از حساسیتهای اخلاقی و عقیدتی امکان نزدیک شدن به آن کمتر برای ما فراهم بوده است. وقتی از مصرفزدگی و کالایی شدن فراگیر به مثابه امری فرهنگی سخن میگوییم، صرفا در یک چارچوب اقتصادی حضور نداریم، بلکه حوزههای مختلف اخلاقی و ارزشی هم با آن اصطکاک دارند و ما را متوجه بحرانهایی مختلف و البته مرتبط با مصرف میکنند؛ یکی از این بحرانها، «بحران جنسیت» در جامعه ایران است که فهم آن، برای فهم دقیق مسئله مصرف در ایران ضروری است. برای طرح این معنا به سراغ «علینجات غلامی» رفتیم تا از منظری پدیدارشناسانه هم وجوه اقتصادی و سیاسی مصرفزدگی در جامعه ایرانی را برایمان تحلیل کند، هم تحلیلش از نسبت مصرف و اروتیسم را بشنویم. غلامی، مترجم و مدرس فلسفه و پژوهشگر فعال حوزه پدیدارشناسی است.
ما در جامعهای زندگی میکنیم که گویی قوام آن به امر مصرف است و در فرایندی قرار گرفتهایم که ماده خام میفروشیم و کالا میخریم و مصرف میکنیم. برای فهم و تحلیل دقیقتر این وضعیت و شناخت عوارض و مناسبات و آسیبهای آن باید از کجا شروع کرد؟
برای روشن شدن این مسئله ابتدا باید کلیتی از ساز و کار اقتصاد ارائه دهم. ما چیزی داریم به اسم «گردش سرمایه»؛ جهانی که در حال حاضر در آن زندگی میکنیم بر محور همین گردش سرمایه و توزیع ابزار تولید است و پیکربندی میدانهای مصرف، ساخت پیدا کرده است. اساساً معیار و ماهیت نظام سرمایه در شکل مدرنش، که ما امروز در آن حضور داریم و همین نظام جهان ما را شکل میدهد، بر اساس تفوق امر «واسطه» است؛ در این معنا امری که در "میانه" است و وساطت دارد، یک توقفی در مناسبات قدرت و همچنین در زمینههای پرستیژ و اعتبار پیدا میکند. به عبارت دیگر، جهان سرمایهداری بهواسطه گردش سرمایه توسط دلالها و میانجیها قوام یافته است. حالا این میانجی میتواند یک فرد باشد، مثلا فلان دلال که گوجه را از کشاورز کیلویی ۲۰ واحد میخرد و به مصرفکننده به قیمت ۱۲۰ واحد میفروشد! خب این دلالی اولیه و خام است.
اما سطح بالاتر دلالی این است که آن گوجه را میگیرد، فراوری میکند و مثلا آن را تبدیل به رب گوجه یا سس کچاپ میکند و با یک بستهبندی خاص به مخاطب میفروشد. در اینجا یک کار تولیدی و اصطلاحاً پروداکشن انجام میشود که دیگر پروداکشن خودِ کشاورز را تحت الشعاع قرار میدهد و از اهمیت ساقط میکند. به عبارتی آنچه در اینجا اهمیت دارد نوعی «ریپروداکشن» یا «بازتولید» است.
حالا این سیستم دلالی را به کشور و جامعه تعمیم دهیم. یک کشوری هست که ماده خام را از بیرون میخرد، ابزار تولید را در اختیار دارد و طی چند فرایند این را به کالای مصرفی تبدیل میکند و این ماحصل را هر چه بیشتر در بیرون بفروشد، رسماً پیشرفتهتر محسوب میشود. یک نکته مهم این است که نه تنها چنین کشوری پیشرفتهتر است، بلکه امنیت بیشتری هم دارد! چون در جایی از فرایند گردش سرمایه ایستاده که اگر بخواهند به این کشور دست بزنند، کل آن گردش از هم میپاشد و به همین دلیل همه اعضای آن چرخه خود را ملزم میدانند که امنیت آن را حفظ کنند! امروز خیلی از کشورهای دنیا مانند ژاپن، نیروی نظامی خاصی ندارند، ولی شدیداً امن هستند. یا مثلاً در برخی کشورها در لایهای خاص این وجه را دارند، مانند کانادا که شاهرگ حیاتی تولید و گردش دارو در جهان است، هم گردش خود دارو و هم گردش علم دارو. این گونه کشورها در میانهی فرایند گردش سرمایه جای حساسی دارند و از این جهت امنیت بالایی هم دارند و نیازی به حداقل نیروهای نظامی برونمرزی هم ندارند. چون شما اگر بخواهید به یک کشوری که الآن مثلا تولید پارچه دنیا در آنجا انجام میشود، دست بزنید، با بیست کشور دیگر هم طرف حساب خواهید شد!
ارسطو یکجایی در کتاب «خطابه» میگوید به دو کشور نمیشود حمله کرد؛ یکی کشوری که نیروی نظامیاش از شما قویتر است و دیگری کشوری که با آن مبادلات مهم اقتصادی دارید! این کشورها امنیتشان را از طریق قرار گرفتن در جایگاهی مهم در چرخه اقتصادی جهانی به دست میآورند. اینها همان کشورهایی هستند که وساطت دارند و هر چه بیشتر وساطت میکنند، یعنی هر چه بیشتر ماده خام از بیرون میآورند و کالای نهایی مصرفی به بیرون میفروشند، قویتر و قدرتمندتر میشوند. اما در سمت دیگر، کشورهایی قرار دارند که این نقش بازتولید و وساطت را ندارد، اینها صرفاً ماده خام تولید میکنند و بدینترتیب از حیث سیاسی و نظامی کاملا ناامن هستند و مجبورند مدام نیروی نظامی تولید کنند تا حواسشان به ماده خامشان باشد.
در نظم چرخش سرمایه، کالا، «کامدیتی» (
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است