آفتاب

ترجمه دیگری از «پیامبر» جبران خلیل جبران

ترجمه دیگری از «پیامبر» جبران خلیل جبران

ترجمه دیگری از کتاب «پیامبر» اثر جبران خلیل جبران این‌بار به قلم رضا صفریان منتشر شد.

به گزارش خبرنگار ایسنا، صفریان درباره این نویسنده می‌گوید: خلیل جبران که یکی از پیشتازان بیداری ادبیات عرب در پایان قرن نوزدهم به شمار می‌آمد در عین حال یکی از برجسته‌ترین دانندگان زبان انگلیسی نیز بود. او خود اکثر آثاری را که به زبان عربی نوشته بود به زبان انگلیسی بازنویسی کرد. اگرچه روایات این آثار به خوبی مورد استقبال محافل ادبی قرار گرفت اما انتشار «پیامبر» در سال 1923 بود که آوازه‌ای اطمینان‌بخش در ادبیات غرب برای او به ارمغان آورد. «پیامبر» شاهکار اوست.

او می‌افزاید: جبران روایت اولی از این کتاب را در سن پانزده‌سالگی به زبان عربی نوشته بود. بعدها دو بار دیگر در همین روایت دست برد و آن را وسعت داد. بعد از اتمام سومین روایت به عربی بود که او متن را به زبان انگلیسی بازنویسی کرد؛ متنی که هنوز باید چهار بار دیگر بازسرایی می‌شد تا به عرصه انتشار سپرده شود. زیرا او می‌گفت: "می‌خواستم کاملاً مطمئن باشم که هر کلمه حقیقتاً بهترین کلمه‌ای است که من برای تقدیم می‌داشتم."

«پیامبر» در 120 صفحه با تیراژ 1200 جلد و قیمت 14 هزار تومان در نشر آناپنا منتشر و روانه بازار شده است.

صفریان همچنین درباره ترجمه این کتاب می‌گوید: این ترجمه را اینجانب 27 سال پیش از این، از روی برگردان کتاب به زبان فرانسه انجام داده‌ام و این اواخر که قرار بر انتشار آن شد، مقابله آن با متن انگلیسی را نیز بر خود لازم دانستم. نکته حائز اهمیت در برگردان از متن فرانسه این‌که در این متن ضمیر مخاطب «You» در انگلیسی به هنگام مخاطب قرار گرفتن «پیامبر»، «شما» استنباط شده است. و اینجانب نیز به دلیل آن‌که آن را برای لحن ترجمه خود مناسب‌تر می‌دیدم، همان را برگزیدم.

او می‌افزاید: در مقابله با متن انگلیسی اصل بر التزام کامل به معنا در این متن بوده است. با این حال در موارد معدودی استفاده از معنای فرانسه را در برگردان ترجیح داده‌ام، و در مواردی بسیار معدود نیز تصرفات و یا به عبارت دقیق‌تر بسط و گسترش‌هایی در معنا صورت داده‌ام، که در تمام این موارد نیز ترجمه کلمه به کلمه اصل متن را در زیرنویس آورده‌ام.

صفریان در ادامه اظهار می‌کند: به عنوان نمونه از این‌گونه گزینش‌ها اشاره می‌شود به نقل این دو جمله از فصل اول کتاب:

«و آن‌گاه از مقدس‌ترین قسمت معبد زنی آمد به نام المیترا. این زن «روشن‌بین» بود. در متن انگلیسی برای المیترا صفتی آورده است که بیش‌تر به معنای غیب‌گو و پیش‌بین و کم‌تر به معنای «روشن‌بین» است. اما صفت به‌کاررفته در متن فرانسه در شکل مذکر بیش‌تر به معنای روشن‌بین است، که البته در حالت مؤنث همان معنای پیش‌بین و غیب‌گو را دارد. و لذا اینجانب با توجه به حواشی ناپسندی که این کلمات اخیر در اذهان بسیاری ایجاد کرده‌اند، کلمه «روشن‌بین» را به جای آن‌ها برگزیده‌ام، بخصوص که روشن‌بینی مرتبه‌ای بسیار بالا در مراتب درون‌بینی است و زنی اگر مورد التفات شخصی چون «پیامبر» قرار می‌گیرد باید که فرارفته باشد تا چنین مرتبه‌ای.

او همچنین می‌گوید: برای کلمه «مِه» هم در انگلیسی و هم در فرانسه «مه سبک» آمده است که به هنگام صبح زود یا شامگاهان پدید می‌آید. اینجانب در فصل اول آن‌جا که کشتی در مه صبحگاهی پیش می‌آید گذاشته‌ام «مه لطیف». در فصل آخر چون «پیامبر» خود را به این مه تشبیه می‌کند گذاشته‌ام مه سبک، و در فصل جرم و مجازات آن‌جا که صحبت از خود قصیرالقامه است فقط گذاشته‌ام «مه». نام شهر در انگلیسی اُرفالیز تلفظ می‌شود و در فرانسه اُرفالِز. تلفظ فرانسه را ترجیح دادم چون وزن و آهنگ آن را برای کار خود مناسب‌تر یافتم. و اما قصیر القامه: این صفت هم در انگلیسی و هم در فرانسه به طور خاص به فردی از نژاد قدکوتاهان در آفریقا و خاور دور نسبت داده می‌شود و به طور عام به معنی کوتاه‌قد یا کوتاه‌قامت است. اینجانب کلمه‌ای را می‌خواستم که هم شامل معنی خاص این کلمه باشد هم معنی عام آن، و هم مناسب مقامی که در متن آمده است. و لذا «قصیرالقامه» را گذاشتم که با وجود طنین به شدت عربی آن، در زبان فارسی به قدری مقبولیت یافته که اگر درست به خاطر داشته باشم شاملو نیز در شعری آن را به کار برده است.

صفریان می‌افزاید: دیگر گزینش‌ها و تصرفات نیز بر اساس چنین ملاحظاتی صورت گرفته‌اند. حال اگر همین اندازه از دخالت نیز به نظر صاحب‌نظرانی نابجا در نظر آید، اینجانب از بابت آن‌ها از ایشان و دیگر بزرگواران پوزش می‌طلبم. و نکته آخر این‌که کتاب «پیامبر» در عین سادگی و بی پیرایگی در کلمات و عبارت، به دلیل تأثیری که متون مقدس بر نویسنده داشته‌اند و هم به دلیل شخصیت خود کتاب، از لحنی پیامبرگونه برخوردار است. به علاوه زبان کتاب نیز در مجموع به زبان شعر نزدیک‌تر است تا زبان نثر. و لذا سعی اینجانب در لحن ترجمه بر این بوده است که این خصوصیات در برگردان به زبان فارسی نیز تا حد ممکن محفوظ بماند.

و این که آیا این سعی در ترجمه به نتیجه‌ای مطلوب انجامیده است یا خیر، دیگر وابسته است به داوری خوانندگان درباره آن.

در پایان سپاس خود را تقدیم می‌دارم به همه دوستان و آشنایان صاحب‌نظری که با وجود ترجمه‌های گوناگونِ بعضاً بسیار خوب از این کتاب، انتشار این ترجمه بیست و چند سال در محاق‌مانده را نیز لازم دانستند، تا تجربه‌ای باشد در کنار تجربه‌های دیگر.

از رضا صفریان پیش‌تر مجموعه شعر «بصیرت سایه‌ها» برنده کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شده است.

انتهای پیام

کد N844871

وبگردی