مردیم از این حرفهای تکراری؛ خوزستان خطه زرخیر است. خوزستان بهشت باستانشناسان است. خوزستان استان چهارفصل است. خوزستان... خوزستان... خوزستان... و باز هم خوزستان. واژهای که گویی قرار نیست از سر زبانها بیفتد و جزو اورادی است که در وادی تکرار افتاده است. حالا کی از این تسلسل بیبرکت خارج میشود؟ خدا میداند!
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منطقه خوزستان، حالا که خوزستان فلان و بهمان است و این قدر متصف به صفات نیکو است و باران نعمت بر سر و رویش میبارد برای معرفیاش چه کار کردهایم؟ یعنی درست است که خوزستان را تنها و تنها به خاطر نفت و گازش بشناسند؟ پس تکلیف این همه اثر جا مانده از طلوع تمدن چه میشود؟ گیرم آدمها ریشه ندارند و باد به این سو و آن سو میبردشان، دست کم از کارون بپرسید؛ از این زنده جاری که هنوز و همیشه در مسیر میلاد است.
ثبت و ضبط میراث و فرهنگ کهن خوزستان و انتقال آن به آیندگان ابزار خاص خودش را میخواهد. در میان این ابزار، پارهای از آنها تاثیرگذاری خاصی دارند مثل هنر که از همه بهتر هفتمین هنر است؛ سینما! با سینما میشود باور آفرید و با سینمای مستند بر تن این باور جامه حقیقت پوشاند.
در این باره پای صحبت تنی چند از مستندسازانی که درد خوزستان دارند نشستهایم چراکه باور داریم مستندساز نیز تاریخ را مینویسد و دست کم این که دوربیناش دروغ نمیگوید. «آنها» هم از «او» گفتند؛ از خوزستان که گرد و خاکاش هم دیدنی است!
نوعی نقض غرض آشکار
سید مرتضی سبزقبا در این باره گفت: پیش از پرداختن به جایگاه فرهنگ استان در سینمای مستند خوزستان باید درباره واژه "فرهنگ" سخن بگوییم. فرهنگ یک ملت، شیوه و روش زیستن آن ملت در تمام ابعاد گوناگون زندگی است. نوع پوشش، تغذیه، آداب و رسوم، زبان و گویش، اخلاق و منش اجتماعی، دین، آیین و باور مردم، "فرهنگ" آنها را تشکیل میدهد، بنابراین هر آنچه که با نحوه زیست مردم عجین شده است فرهنگ مردم تلقی میشود.
این فیلمساز مستند ادامه داد: از این حیث، سینمای مستند استان هیچ گاه از فرهنگ مردم ما تهی نبوده است. آثار خوبی در زمینه انتقال و یا حتی گاه نقد فرهنگ عمومی مردم خوزستان ساخته شده که برخی از آنها فیلمهای قابل تأملی هستند، اما اگر منظور از "فرهنگ" جاذبههای فرهنگی، گردشگری و یا پیشینه تاریخی استان باشد باید گفت که در سینمای خوزستان فیلمهای چندانی در این زمینه تولید نشده است. آنچه که تولید شده معمولا جنبه معرفی و شناخت جاذبههای فرهنگی و گردشگری نداشته و بیش از هر چیز دغدغههای فرهنگی فیلمساز را منتقل کرده است.
سبزقبا با بیان اینکه مشکلات و موانع زیادی بر سر راه این نوع سینما قرار دارد، تاکید کرد: سینمای مستند همچون سینمای کوتاه هنر مظلومی است، به این معنا که به جز نهادی همچون "مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی" هیچ کدام از مراکز و نهادهای فرهنگی و هنری کشور خود را موظف به حمایت مادی و معنوی از این سینما نمیدانند.
او یادآور شد: سالها است که به جز اکران فیلمهای مستند در جشنوارههای سینمایی هیچ کدام از این آثار در سالنهای سینمای کشور به شکل گسترده اکران نمیشوند. تلویزیون هم به عنوان یک رسانه فراگیر هیچ گاه به شکل مستمر و هدفمند به این سینما نپرداخته است. با این شرایط و کمبود سرمایهگذاری در سینمای مستند، فیلمساز این سینما بیش از هر چیز ترجیح میدهد که در آثارش به مشکلات و معضلات اجتماعی و فرهنگی جامعهاش بپردازد تا به تبلیغ جاذبههای فرهنگی و گردشگری استاناش چراکه برای فیلمساز پرداختن به مشکلات و معضلات اجتماعی در اولویت قرار میگیرد.
این هنرمند سینما با یادآوری اینکه تبلیغ جاذبههای توریستی استان قبل از سینماگر باید برعهده مراکز و نهادهای فرهنگی گذاشته شود، تصریح کرد: فراهم کردن بودجه برای تولید این آثار و یافتن سرمایهگذار در این حیطه وظیفه نهادهای دولتی و نیمهدولتی است، هر چند که متأسفانه هر کدام از این مراکز فرهنگی به نوعی از زیر بار این مسؤولیت به بهانههای مختلف شانه خالی میکنند.
کارگردان مستند «آنها» در عین حال اظهار کرد: در دولت جدید البته با اجرای طرح اکران "هنر و تجربه" بخشی از فیلمهای مستند در کنار فیلمهای سینمایی و کوتاه به نمایش درمیآیند که این در نوع خود قابل تقدیر و ستایش است، این اما کافی نیست.
سبزقبا معتقد است، سازمان عریض و طویلی چون تلویزیون میتواند در راستای حمایت از تولید فیلمهای مستندی که به معرفی و شناخت جاذبههای فرهنگی، گردشگری و پیشینه تاریخی استان میپردازند اقدامات مؤثری انجام بدهد اما متأسفانه صدا و سیمای مرکز خوزستان در این زمینه عملکرد مثبتی نداشته و ندارد.
او توضیح داد: فیلمهای گزارشی بسیاری با هزینه بیتالمال در این مرکز تولید میشود که هیچ کدام از ساختار مناسب و کیفیت هنری شایستهای برخوردار نیستند. این مرکز در جذب و حمایت فیلمسازان برتر استان ناموفق بوده و از این حیث به وظیفه خود در حمایت از سینمای مستند استان عمل نکرده است، هر چند که بخش مهمی از برنامههای این شبکه را معرفی جاذبههای گردشگری، معماری و پیشینه تاریخی استان تشکیل داده است. به سبب کیفیت نازل و ساختار ضعیف این برنامهها تأثیر مثبت و فراگیر این رسانه از بین رفته است. به تعریف دیگر این رسانه به ضد خود تبدیل شده است؛ نوعی نقض غرض آشکار. به نظرم اگر برای رشد صنعت گردشگری و یا معرفی جاذبههای فرهنگی، تاریخی استان ارادهای وجود داشته باشد باید این اراده را از مراکز و نهادهای فرهنگی همچون سازمان میراث فرهنگی، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و صدا و سیمای مرکز خوزستان مطالبه کرد.
کارگردان «برای او» عنوان کرد: استان خوزستان فیلمسازان جوان خوبی دارد که البته شمار زیادی از آنها به دلیل وجود همین مشکلات و موانع بار سفر بستهاند و پایتختنشین شدهاند. آیا مسؤولان استان هیچ فکر کردهاند که چرا این فیلمسازان عطای زندگی در استان محل تولدشان را به لقای مهاجرت به پایتخت بخشیدهاند؟ آیا جز این بوده که مشکلات حال حاضر سینمای استان مسبّب اصلی مهاجرت این فیلمسازان به پایتخت بوده است؟ باید برای این مسأله راهکارهای منطقی و عملی اندیشید.
سبزقبا گفت: گونهای از سینمای مستند میتواند در جهت معرفی و شناخت جاذبههای تاریخی و طبیعی استان مؤثر باشد به شرطی که نهادهای مسؤول به عنوان سرمایهگذار و یا متولی مسایل فرهنگی وظایف خود را به درستی انجام بدهند. از این زاویه سینمای مستند حتی میتواند به رونق صنعت گردشگری استان کمک کند و در رشد و بهبود اقتصاد این صنعت مفید باشد.
خط قرمزها را کم کنیم
محمود رحمانی نیز به جذابیت فیلمهای مستندی که در خوزستان ساخته میشوند اشاره کرد و گفت: مستندهایی که در استان خوزستان ساخته میشوند به این علت جذاب هستند که رنگ و بوی جنوبی دارند.
او ادامه داد: یکی دیگر از ویژگیهایی که در استان خوزستان وجود دارد و در شهرستانهای دیگر نیست این است که در فیلمهای مستند آن تنها شخصیتها روایتگر اتفاقات نیستند بلکه اجسام، اشیا، نفت، میراث فرهنگی و تمدن خوزستان نقش نیز روایتگری را برعهده دارند.
کارگردان «ملف گند» با بیان اینکه پیش از جنگ تحمیلی بسیاری از فیلمسازان خوزستان را ترک کردند و فیلمسازانی هم که فعالیت داشتند صرفا مهمان بودند تاکید کرد: متاسفانه بیشتر جاذبههای گردشگری که به تصویر کشیده میشوند سفارشی هستند و شاید علت این کار این است که مستندسازی در دست اهل آن نیست.
رحمانی خاطرنشان کرد: استان خوزستان بهشت باستانشناسی است ولی با این همه مشکل عمدهای که باعث میشود فیلمسازان ما به این مقوله نپردازند این است که به سینما مستند توجهی نمیشود.
این مستندساز تصریح کرد: متولیان فرهنگی ما به جای اینکه به فکر تولید اثر باشند به فکر میزهای خود هستند هر چند صادقانه میتوان گفت که هشت سال اسفبار را در فرهنگ پشت سرگذاشتهایم، هشت سالی که خاطره بدی برای هنرمندان به جا گذاشت.
کارگردان «مادرم بلوط» با تاکید بر اینکه باید اصولیتر کار کرد و فضا را در اختیار افرادی که در این زمینه فعالیت دارند گذاشت، بیان کرد: مساله بعدی نقش تلویزیون است که به مقوله جذب گردشگر توجهی نمیکند و کارهای خود را پنهان و سانسور میکند. تلویزیون در این صورت مخاطبان خود را از دست میدهد. به همین خاطر خط قرمزها باید کاهش پیدا کند.
سند مهمی که به دست آیندگان میرسد
مجید عیدان نیز معتقد است: سینمای مستند با توجه به فرهنگهای مختلف و متنوع ایران پتانسیل زیادی دارد. فیلمهای مستند جایگاهی مانند قبل ندارند و با این حال، وجود اقوام مختلف در خوزستان میتواند دستمایه نابی برای ساخت مستندهای فرهنگی باشد.
این مستندساز خاطرنشان کرد: خوشبختانه در چند سال اخیر فیلمسازان جوانی شکوفا شدند که توانستهاند آثار خوبی در زمینههای مختلف فرهنگی تولید کنند.
او اظهار کرد: با اینکه انعکاس آثار گردشگری و میراث ما در فیلمهای مستند کم است اما فیلمهای مستند در استان خوزستان در چند سال گذشته جوایز نفیسی را کسب کردهاند.
عیدان، علت کمکاری در زمینه ساخت مستندهایی با موضوع گردشگری و میراث فرهنگی را نبود پژوهش دانست و گفت: فیلمسازان استان ما در دل بخش فرهنگی نیستند اما در شهرهای دیگر فیلمسازان قادر به لمس حوزه گردشگری و میراث فرهنگیاند.
مسؤول انجمن سینما جوان آبادان با بیان اینکه مهمترین مساله در حوزه مستندسازی، حمایت مالی از فیلمسازان است تصریح کرد: برای رفع این مساله باید سازمان گردشگری و فرهنگی وارد عمل شود و مستندسازان را به ساخت فیلمهای با موضوع گردشگری و میراث فرهنگی علاقمند کند. مانع دیگر نبود اطلاعرسانی و پژوهش در زمینه فیلمسازی مستند است.
وی با اشاره به عدم نمایش برخی از مستندهایش در صدا و سیما گفت: دست فیلمسازان را در زمینه ساخت مستندهایی با موضوع میراث فرهنگی و گردشگری باید گذاشت تا مانعی برای جذب گردشگر بوجود نیاید.
عیدان از فیلمسازان خواست تا مستندسازی رو بیاورند و خاطرنشان کرد: فیلمهای مستندی که اکنون تولید میشوند میتوانند سند مهمی برای آیندگان باشند.
مهدی قنواتی معتقد است: مستندسازان ما به سمت فیلمهای مستند مردمشناسی و جامعهشناسی میروند.
این مستندساز که سابقه ساخت فیلمهای مستند مردمشناسی و جامعهشناسی را در کارنامه خود دارد گفت: توجه فیلمسازان به میراث فرهنگی کمرنگ شده است و در عوض فیلمسازان به مستند مردمشناسی رو آوردهاند.دلیل آن که فیلمسازان به ساخت مستند مردمشناسی رو میکنند این است که میراث فرهنگی امکاناتی در اختیار آنها قرار نمیدهد.
قنواتی با اشاره به اینکه میراث فرهنگی جایگاه خوبی در استان خوزستان ندارد و نمیتواند مستقل کار کند، افزود: مستندسازان قادر به نشان دادن آثار باستانی و موزهها نیستند. در حالی که در نشان دادن فرهنگ عمومی خوزستان موفق هستند.
این مستندساز که خود نیز از ساخت مستند در حوزه میراث فرهنگی ابا دارد در این خصوص توضیح داد: میراث فرهنگی واکنش مثبتی به مستندسازان نشان نداده است. مشکلات و موانعی که موجب میشود مستندسازان از پرداختن به حوزه گردشگری و میراث فرهنگی پرهیز کنند نبود بودجه و عدم ارایه مجوز به فیلمسازان است.
وی یادآور شد: در سال 82 تا 85 فعالیتهایی در زمینه ساخت مستند با موضوع گردشگری شد ولی به دلیل نبود مجوز فیلم مطرحی در این زمینه ساخته نشد.
گزارش از معصومه مطشر، خبرنگار ایسنای خوزستان
انتهای پیام
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است