ما شاهد درخشش اختران قهرمانی هستیم که برخلاف همیشه از آسمان سیاست نیامدهاند. از زمین بیمارستانها و از کرسیهای دانش پزشکی و از کف عرصه درمان و بهداشت و از حوزه سلامت روان برخاستهاند. سردارهای ما اکنون سیمایی کاملا متفاوت دارند، پرستاری که با کمترین امکانات و تجهیزات حفاظتی خدمت میکند، پزشکی که همه ایام نوروزی خود را در لباسی طاقتفرسا حبس کرده تا نیروی زندگی آزاد شود، کارگران خدماتی گمنام کادر درمان، بسیجیها و سازمانهای مدنی که کار غربالگری را برعهده گرفتهاند.
روزی در دهه شصت به مناسبتی با یکی از دوستان سیاستمدار و هنرمندم صحبت میکردم، او تعبیری داشت: "هیچ نسلی بدون قهرمانان ذهنی زندگی نمیکند." دفاع مقدس، جلوههایی از فداکاری داوطلبانه و باورنکردنی پیش روی ما گشود. با فاصله گرفتن از دوران درخشان جنگ، فکر میکردیم ازخودگذشتگی و دگرخواهی داوطلبانه با تحولات ارزشی جامعه فراموش شده است. به تعبیر حماسی خوان دوران جنگ "در باغ شهادت را بستند..." اما امروز با دیدن پرستاران و پزشکان و کارگران کادر درمانی احساس میکنم لایههای جامعه ایران هنوز هم سرشار از گنجینههای ناشناخته زیباست. پیشنهاد دادم تندیسی ماندگار به یاد پزشکان و کادر درمانی جانباخته تدارک دیده شود تا الگوهای فداکاری در این مرحله از تاریخ سخت ایران برای نسلهای آینده نیز به یادگار بماند. جامعه همواره نیازمند قهرمانانی از جنس خودش است: قهرمانانی دست یافتنی، همانند من، تو، همه...»
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است